سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیری و محافظه کاری!!

بی‌تردید استفاده از تجربه بزرگان و مشورت با السابقون امری مهم و اساسی در اداره جامعه است چرا که همیشه تجارب پیران چراغی برای شور و هیجان جوانی است و آرمانگرایی را با مصلحت گرایی جمع کرده و از افراط و تفریط جلوگیری می کند . اما باید در این بین نکته ای را نباید مورد غفلت قرار داد که در این میان مهمتر است شالوده و بنیان اصول عقاید و انقلاب است. امام خامنه‌ای 14 خرداد امسال در حرم حضرت امام در بیان ویژگی حضرت امام خمینی به مساله ای جالب و قابل توجه اشاره کرده و فرمودند: « تا روزهاى آخر زندگى، هیچ کس در حرف و عمل امام بزرگوار ما، نشانى از افسردگى و تردید و خستگى و وادادگى و تسلیم‌طلبى پیدا نکرد.» ایشان سپس در ادامه به نکته ای دقیق پرداختند؛ «بسیارى از انقلابى‌هاى دنیا وقتى که از دوران جوانى خارج می‌شوند و به پیرى می‌رسند، دچار تردید می‌شوند، دچار محافظه‌کارى می‌شوند؛ حتّى گاهى حرفهاى اصلى خودشان را هم پس می‌گیرند.» امروز پس از گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی در حالی که انقلاب اسلامی هنوز جوانی نو رس و نهالی تازه و شاداب است برخی انقلابیون و نسل اول انقلابی‌ها که در آغاز انقلاب جوانانی پر شور و آرمانگرا بوده اند امروز به با تجربه‌های پیر همین انقلاب تبدیل شده‌اند. در میان این افراد متاسفانه باید برخی را مصداق فرمایش مقام معظم رهبری دانست که با مرور زمان کم کم بر انقلابی‌گری آنها رسوب نشسته است و محافظه کاری پیشه کرده‌اند و بعضا حتی خاطرات جوانی و مواضع ان دوران خود را فراموش کرده‌اند!

اما در این میان هستند کسانی که همچون امام خویش همانگونه که حضرت آقا فرمود هر چه سنشان بالا می رود دلشان جوان تر و مواضعشان انقلابی تر می شود. بی تردید دکتر حداد عادل در مناظرات نشان داد یکی از همین اشخاص است که با گذشتن از خود و وقت خود تنها به دفاع از نظام و انقلاب پرداخت همان گونه که در ایام فتنه نیز جز اولین کسانی بود که پا به عرصه مبارزه با فتنه گذاشت.


» نظر

تقابل دو گفتمان

 بیانات دکتر سعید جلیلی در مناظره دوم نامزدهای ریاست جمهوری که پیرامون فرهنگ و مسایل اجتماعی بود به خوبی نشان داد که چرا حامیان جلیلی انتخابات را بین دو گفتمان سازش- مقاومت، اسلام ناب – اسلام غیر ناب و ... می‌دانند. جلیلی بر خلاف سایر کاندیداها امید و افتخار را به جامعه تزریق می‌کند و بدون نگاه به رای مردم برای خویش، فقط به حماسه سیاسی می‌اندیشد. او انتقاد دارد اما سیاه‌نمایی نمی‌کند و در برابر کسانی که سیاه نمایی می کنند و حرفشان علیه نظام است بدون توجه به اینکه وقتش از بین می‌رود به دفاع از نظام می‌پردازد. در میان سکوت کاندیداهای اصولگرا – البته تا حدودی آقای حداد عادل از این بحث جداست- تنها جلیلی است که به اصلاح طلبان می‌تازد و از ملت و نظام دفاع می‌نماید.

جلیلی در سخنانش از «رفع انحصار» در اقتصاد و فرهنگ سخن می‌گوید و ترجیع سخنانش «آزادسازی ظرفیتها»ی ملت است. او در مناظره دوم به خوبی نشان داد منظورش از این حرف چیست. در حالیکه جریان اصلاح طلب از شجریان سخن گفت که امروز بدون توجه به مشکلات مردم در فرنگ با دشمنان ملت هم پیاله و هم آغوش است اما دکتر جلیلی از ظرفیتی در کشور سخن می‌گوید که همچون شجریان رسانه و حامی قلدر ندارد. او از محمود کریمی سخن گفت که پای روضه او 4-5 هزار نفر جوان می‌نشینند و از او بهره‌منده می‌شوند. در حالیکه در میان سکوت کاندیداهای اصولگرا، عارف از اصغر فرهادی سخن گفت جلیلی ظرفیتی از جوانان این کشور را به رخ کشید که در میان انحصار فرهنگی و رسانه ای جریانی خاص، امروز چهره نشده است. جریان رسانه‌ای که عطسه فرهادی برایشان مهم است و تیتر یک آنها می‌شود اما خیل جوانان هنرمند انقلابی را نمی‌بینند. با این حال باد در گلو می‌اندازند و با عوام‌فریبی دم از مردمی شدن فرهنگ می‌زنند!

این مثالها و مصادیق بیانگر دو تفکر در مقابل هم است. تفکری که فرهنگ و هنر را با دید سیاسی و تنگ نظرانه دیده و هنرمند را در عده‌ای خاص محدود می‌دانند و برای کسانی که هیچ ثمری برای ملت و کشور ندارند و تنها هزینه بر هستند سوت و کف می زنند و گاه و عجز و لابه می کنند. سعید جلیلی نقطه مقابل این تفکر بسته و اشرافی و انحصارگراست که بنا دارد «ظرفیت» آحاد ملت را آزاد کند. دکتر جلیلی نشان داده است در میان گفتگوها و اظهارات نامزدها، تنها کسی است که با تفکراتش مسئله و قاعده‌بازی را عوض می‌کند و حرف نو دارد. اگر قبول کنیم که فرهنگ روح سیاست و اقتصاد است و نگاه فرهنگی افراد در سیاست و اقتصاد آنها نیز اثرگذار است باید گفت در این عرصه ها هم اشرافیت و انحصار در مقابل آزادسازی ظرفیتها قرار دارند. عدالت رسانه ای، سخن نوی دکتر جلیلی در برابر آزادی بیان است، کسانی که از آزادی عده‌ای خاص سخن می گویند اما از ظرفیت فراوانی که در کشور وجود دارند و امکان بیان و اظهار نظر ندارند حرفی نمی‌زنند و با بی شرمی سخن از نفی خودی و غیر خودی می‎زنند! عدالت رسانه ای یعنی آن جوان با استعدادی که در روستایی از کشور مشغول کار است باید جایی برای بیان اظهار نظر داشته باشد. جوانی که عاشق کشور و انقلاب و اسلام است و فایده اش از صد روشنفکر و هنرمند بی‌خاصیت که دل در گرو غرب و شرق دارند بیشتر است.


» نظر

چرا جلیلی؟/برجستگی تقوای فردی و جمعی

یک- مقام معظم رهبری در چهارده بهمن سال 90 در خطبه نماز جمعه در بیان نقاط ضعف انقلاب اسلامی عدم پیشرفت در اخلاق رابه تناسب با سایر حوزه‌ها یکی از ضعفهای اساسی نظام بر شمرده و بیان کردند: «یکى دیگر از ضعفهاى ما این است که ما به موازات علم، به موازات پیشرفتهاى علمى، پیشرفت اخلاقى و تزکیه‌ اخلاقى و نفسى پیدا نکرده‌ایم؛ این عقب‌ماندگى است. البته امروز در مقایسه‌ با قبل از انقلاب، بمراتب و مراتب بهتر است -در این هیچ شکى نیست- اما باید پیشرفت می‌کردیم. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم؛ باید در معنویت و در تزکیه‌ نفس هم پیشرفت می‌کردیم. در قرآن هر جا تزکیه و تعلیم از زبان پروردگار است، تزکیه مقدم است بر تعلیم؛ آن هم تعلیم کتاب و حکمت - «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» فقط یک جا از زبان حضرت ابراهیم، تعلیم مقدم است. بنابراین ما از تزکیه‌ اخلاقى و نفسى غفلت کردیم.»

دو- ایشان دهه اخیر را دهه پیشرفت و عدالت نامیده‌اند و در تبیین الگوی پیشرفت در نظام اسلامی اخلاق و معنویت را یکی از شاخصه‌های اساسی پیشرفت عنوان می‌کنند در اندیشه مقام معظم رهبری آن گونه که در سال 1385 در میان جوانان سمنانی الگوی پیشرفت اسلامی را تبیین کردند؛ مهمترین بخش پیشرفت در جامعه اسلامی پیشرفت در اخلاق و معنویت است. و می‌فرمایند: «عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملت را به معنای واقعی خودش تضمین می‌کند؛ اگر این نشد، همه آنچه که دستاوردهای به معنای عرفی و رایج جهان پیشرفته محسوب می‌شود، ممکن است در راههای غلطی مصرف شود. ... این در منطق ما درست نیست.»

سه- پس از ماجراهای تاسف برانگیز استیضاح وزیر راه مقام معظم رهبری در فرمایشاتی در جمع مردم آذزبایجان در تاریخ 28 بهمن سال گذشته به شدت علیه آن حادثه موضع گرفتند و در بخش از سخنان خود فرمودند: «یکى از حقوق اساسى مهم مردم این است که در آرامش روانى و در امنیت روانى زندگى کنند؛ در کشور امنیت اخلاقى برقرار باشد».

چهار- حضرت آقا در هفتم اردیبهشت سال جاری در دیدار با کارگران هنگام بیان شاخصه‌های منتخب اصلح این بار علاوه بر معیارهایی که گذشته بیان می‌کردند بر تهذیب اخلاقی رییس جمهور نیز تاکید داشتند.

پنج- در منظومه فکری امام خامنه‌ای علاوه بر تهذیب اخلاقی فردی تقوای جمعی نیز مهم و اساسی است: «ما یک تقواى فردى داریم، که هر کسى خود را تحت مراقبت دائم داشته باشد...اگر کسى بخواهد به فلاح برسد، به فوز برسد، به نجات ابدى برسد، بایستى تقوا داشته باشد. هر مقدار این حالت بیشتر بود، فوز و فلاح بیشتر است. یک تقواى جمعى هم داریم. تقواى جمعى این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بى‌مراقبتى جمعها نسبت به مجموعه‌ى خودشان، موجب می‌شود که حتّى آدمهائى هم که در بین آن جمعها تقواى فردى دارند، با حرکت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند که نمی‌خواهند. در طول این سى سال، ما از این ناحیه ضربه خورده‌ایم.» (بیانات در دیدار با نمایندگان مجلس 08/03/1390)

شش-با این توضیحات در میان افراد حاضر در نامزدهای ریاست جمهوری برخی شاخصهای اساسی مانند مقاومت، ساده زیستی، نشاط و جوانی و ... را دارا نیستند و در میان عده‌ای دیگر اگر چه شاخصهای فرد اصلح به نسبت وجود دارد اما به نظر می‌رسد آنچه در این بین دکتر سعید جلیلی را از بقیه متمایز می‌کند تهذیب اخلاقی فردی و تاکید او بر رعایت تقوای جمعی است. او اصرار دارد به قانون عمل کند و تا قبل از تبلیغات اجازه نه خود فعالیت تبلیغی انجام داد و تا جایی هم که توانست ستادهای خود را از کارهای تبلیغی بر حذر داشت. او خصوصیات اخلاقی فردی شاخصی دارد و علاوه بر این در میان اعضای ستاد خود تاکید بر تبلیغات مومنانه داشته و اولین حرفش در میان جمع ستادش این بود که آخرت خود را به دنیای من نفروشید. نگاهی به فعالیت ستاد و سایتهای حامی دکتر جلیلی نشان از این دارد که این مجموعه بدون تخریب و تهمت و افترا تنها در معرفی نامزد اصلح خود پرداخته‌اند و هیچ حاشیه‌ای برای کشور تولید نکرده‌اند.

نتیجه آنکه در دهه پیشرفت و عدالت، در جامعه هیجان‌زده و سیاست زده که رسانه‌ها و گروههای سیاسی و حتی برخی مسئولین بر مدار اخلاق حرکت نمی‌کنند، جامعه نیاز به دولتی به دور از حاشیه و دارای تهذیب اخلاقی فردی و جمعی دارد و از این منظر دکتر سعید جلیلی بهترین گزینه است.


» نظر

قانونمدارترین کاندید

بر مبنای قانون انتخابات زمان تبلیغ نامزدهای ریاست جمهوری بیست روز است اما در دوره‌های اخیر باب شده است کسانی که حتی هنوز برای نامزدی خود در وزات کشور ثبت نام نکرده‌اند با سفرهای مختلف و حضور در مجامع و نشستهای گوناگون به تبلیغ و ترویج برنامه‌های خود برای ریاست جمهوری می‌پردازند و مع الاسف در این میان عده‌ای که صاحب منصب و مسئول نهاد یا دستگاهی هستند که یا خود نامزد هستند و یا حامی نامزدی هستند با هزینه کردن از بیت المال اقدام غیرقانونی خود را تکمیل می کنند.

شاید گفته شود قانون انتخابات ضعف داشته و زمان تبلیغات برای ریاست جمهوری کافی نیست که به نظر انتقادی درست و منطقی است که به نوعی ضعف در قانون راه را برای قانون شکنی باز می‌کند.

اما نباید از این نکته مهم غافل شد که رییس جمهور مجری قانون است و این یعنی مجری همین قوانین و همه این قوانین است هر چند قانونی ضعف داشته باشد و یا از اساس اشتباه باشد مادامی که مخالف شرع و قانون اساسی نباشد رییس جمهور ملتزم به اجرای آن و حتی صیانت از آن است. حال چگونه باید این تعارض رفتاری را پاسخ داد که چگونه کسانی که داعیه دار چنین رسالت بزرگی هستند کار را با قانون شکنی آغاز کنند؟ این ماجرای عام البلوایی است که حتی گریبان برخی گروههای تکلیف مدار را نیز گرفته است.

آیا همین رفتارها ممکن نیست ریشه برخی اقدامات دیگر شده و قانون شکنی را به بهانه ضعف قانون در رییس جمهور توجیه کند؟

در این میان اما پس از سالها دکتر سعید جلیلی نشان داده است می‌توان با التزام به همین  قانون پیش رفت و عمل به قانون را سرلوحه کار خود قرار داد.

دکتر جلیلی یک بار در پاسخ حامیان خود که قصد داشتند با برقراری زنجیزه انسانی و تجمع در مقابل دفتر کارش طومارها و نامه های مردمی را تحویلش دهند به شدت نهیب زده و از موضع دبیر شورای امنیت ملی خواهان عدم برگزاری چنین تجمعی شد. تا نشان دهد اولین اصل در رفتار او توجه به قانون و عمل به مر قانون است. او همچنین دعوتهایی که برای سخنرانی از او در مورد انتخابات است را رد می‌کند تا موسم تبلیغات فرا برسد.

این نشان از رویکردی نو و تازه در کشور است که می تواند نوید بخش آینده ای روشن برای انقلاب باشد ?حتی اگر مقبولیت دکتر جلیلی تا این حد بالا نبود، باز هم الگویی مناسب از عمل به قانون ارائه داده شده است.  چرا که عملا نشان داد?ه شد? می توان به قانون عمل کرد.


» نظر

هاشمی باید رد صلاحیت شود

 شاید در نگاه اول عنوان مطلب کمی تند و افراطی به نظر برسد اما توضیح آنکه آنچه در ذیل می‌آید سعی شده بر مبنای فقهای شورای نگهبان نگاشته شود که از لسان اعضای این نهاد مقدس بر آمده است لذا تاکید می کنم استدلالها و دلایل وارده با این نگاه است. به عنوان نمونه همه اعضای محترم شورای نگهبان سخنان رهبری عزیز فصل الخطاب و معیار شرعی بودن می دانند.

اول- در مورد فتنه 88 و اینکه عاملین غافل یا خائن آن هزینه‌های سنگینی بر کشور تحمیل کرده اند به نظر نباید تردید داشت چه آنکه در سخنان امام خامنه‌ای هنوز که هنوز است گلایه از فتنه و قانون شکنان به گوش می‌رسد.

دوم- آن اندازه که امام خامنه‌ای در مورد فتنه و خسارتهای آن فرمایش داشته‌اند در مورد حلقه انحرافی دولت مطلبی بیان نفرموده‌اند و حتی در دوران فتنه در دیدار ماه مبارک رمضان ایشان با دانشجویان وقتی دانشجویی در مورد حلقه انحرافی گلایه‌ای را نزد ایشان مطرح کرد معظم له تاکید داشتند مساله اصلی فتنه است و به مسائل فرعی توجه نکنید.

سوم-نقش آقای هاشمی و خانواده ایشان (همسر، پسر و دختر) در ایجاد فتنه را نمی‌توان منکر شد. نامه بی سلام مشهور ایشان و تحرکات همسر و فرزندان ایشان که هیچ گاه مورد برائت وی قرار نگرفت نیز قابل انکار نیست. حداقل این است اگر ایشان یکی از موارد منشا ندانیم باید این نکته را قبول کنیم که ایشان بوی فتنه می‌دهد!

چهارم- آیت‌الله مومن از فقهای محترم شورای نگهبان تاکید داشته‌اند اگر بوی انحراف از کسی احساس کنیم او را رد صلاحیت خواهیم کرد. فعلا سخن در تایید یا رد این سخن نیست بلکه سخن در معیارهای شورای نگهبان برای بررسی صلاحیتهاست بر مبنای این سخن اگر کسی با رایحه انحراف صلاحیت ریاست جمهوری ندارد به طریق اولی کسی مه بوی فتنه می دهد و بلکه منشا فتنه است نیز صلاحیت حضور در رقابتهای ریاست جمهوری را ندارد.

پنجم- حضرت آیت‌الله جنتی دبیر محترم شورای نگهبان اعلام کرده‌اند وظیفه ما رعایت قانون است نه مصلحت سنجی. این سخن به نوعی می‌تواند پاسخ به این سوال باشد که مگر می‌شود رییس مجمع تشخیص مصلحت که حکم رهبری را دارد رد صلاحیت شود؟ چرا که روشن است در احکام مقام معظم رهبری به افراد علاوه بر توانمندی‌های ایشان، حکمت و جایگاه رهبری اقتضا می‌کند مصالح عمومی و کلان نظام نیز در نظر گرفته شود که بی‌تردید همانگونه که آیت‌الله جنتی بیان کرده است این مصلحت سنجی‌ها در حیطه وظایف شورای نگهبان نیست

نتیجه- با توجه به آنچه گذشت رد صلاحیت آقای هاشمی نه تنها امری عجیب بلکه امری ضروری و مطالبه‌ای به حق است.


» نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
title=