سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قول سدید

توافق 22 بهمن چه شد؟

مذاکرات هسته‌ای به نقاط حساسی رسیده است. در طی این سالهای  این مذاکرات فراز و نشیب‌های بسیاری را سپری کرده است. دولت یازدهم از همان ابتدای کار خود توان بسیاری را برای رفع مساله هسته‌ای ایران به کار برد و با انتقاد به روند مذاکرات در گذشته، به کارگیری روشهای ابتکاری جدید و لحنی تازه در مذاکره را تنها راه برون رفت از این مساله چندین ساله معرفی کرد. تلفن آقای روحانی با اوباما، ارتقا سطح مذاکره کنندگان به سطح وزرای خارجه، مذاکرات مستقیم متعدد با آمریکا، پیاده‌روی صلح‌جویانه یا جان کری، پیشنهاد حذف شعار مرگ بر امریکا، توقف بخش مهمی از فعالیتهای هسته‌ای، محرمانه نگه داشتن مذاکرات، گره زدن مذاکرات با انتخابات مجلس  و در آخر توافق ژنو از این دست اقدامات ابتکاری دولت یازدهم بود!

تیم فعلی مذاکره کننده در اوایل دهه هشتاد نیز ماموریت مذاکره پیرامون مساله هسته‌ای را به عهده داشت. روند مذاکرات آن زمان با روند امروزه تفاوت چندانی نکرده است و به نظر می‌رسد تیم مذاکره کننده بنا ندارد از تجربه یک دهه مذاکره بهره برده و عبرت بگیرد. تنها تفاوتی که امروز می‌توان به آن اشاره کرد این است که با مدیریت مقام معظم رهبری و فعالیت تیم مذاکره کننده اصولگرای قبل، ایران به مرحله‌ای از هسته‌ای شدن رسیده است که دیگر قدرتهای جهانی از حذف انرژی هسته‌ای در ایران سخن نمی‌گویند!

اما سخنان 19 بهمن امام خامنه‌ای نقطه عطفی در مذاکرات اخیر بود.

پیش از این در 29 دی ماه آقای ظریف پس از مسافرت نمادین با مترو در بین خبرنگاران از «توافق در 22 بهمن» خبر داده بود. شاید به این معنا که تیم مذاکره کننده قصد داشت موفقیت در توافق را انقلابی جدید در کشور بنامد!

اما امروز با گذشت چند روز از 22 بهمن خبری از توافق و حتی کمترین اشاره‎ای هم از آن نیست! سوال اینجاست چه توافقی قرار بود انجام شود و چرا این توافق انجام نشد؟

به نظر می‌رسد سخنان امام خامنه‌ای در 19 بهمن می‌تواند گره از این پرسش باز کند. رهبری معظم انقلاب از همان ابتدای مذاکرات حمایتهای جدی از تیم مذاکره کننده داشتند و از مردم نیز خواستند با انصاف مساله هسته‌ای را زیر نظر داشته باشند.

ایشان در دیدار اخیر خود فرمودند: «من همین جا این را بگویم: اوّلا بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد موافقم؛ البتّه توافق بد نه. آمریکایی‌ها مکرّر تکرار میکنند و میگویند «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است»؛ بله، ما هم همین عقیده را داریم؛ ما هم معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملّی است، توافقی که موجب تحقیر ملّت بزرگ و با عظمت ایران است».  

این بیان ایشان به این معناست که ایشان با تعبیر «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» مخالف است و هر توافقی را مجاز نمی داند. پیش از این خبری در مهرماه سال جاری منتشر که که وزیر امور خارجه از این تعبیراستفاده کرده است و چند روز بعد کمپینی متشکل از چند کارگردان مشهور با ا شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست.» راه اندازی شد. یکی از کارگردانان گفت این کمپین به سفارش وزارت خارجه تشکیل شده بود!  (خبرگزاری دانشجو، 23 مهر 1393، کدخبر 362606)

مورد دیگری که مقام معظم بر آن دست گذاشتند این مطلب بود که: «این حرفی هم که حالا انسان می‌شنود که میگویند که «در یک برهه‌ای درباره‌ی اصول کلّی توافق کنیم، بعد درباره‌ی جزئیات»، این را هم بنده نمی‌پسندم؛ این را من نمی‌پسندم. با تجربه‌ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس می‌کنم که این وسیله‌ای خواهد شد برای بهانه‌گیری‌های پی‌درپی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یک‌جلسه‌ واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یک‌چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل‌پذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست» .

در آذر ماه امسال وزیر امور خارجه در دانشگاه علامه طباطبایی در مورد تمدید هفت ماهه توافق ژنو گفت: «توافق روی کلیات انجام شده است و برای جزییات نیاز به فرصت داشتیم»، چندی قبل نیز در نشست مونیخ ایشان به علاقه غربی‌ها به توافق بر روی کلیات خبر داد! به نظر می‌رسد با این بیانات مقام معظم رهبری نقشه راهی برای مذاکره کنندکان ترسیم شده باشد و در توافق اخیر فقط روی گزینه توافق کلی و جزیی باهم فکر کنند بعلاوه اینکه توافق به تعبیر رهبری باید شفاف و صریح باشد نه اینکه مانند توافق قبلی طرف ایرانی در ایران آن را به زانو در آمدن قدرتهای بزرگ در برابر ایران بداند و طرف مقابل از آن به عنوان شکست تعبیر کند!

اما این سخنان رهبری بار دیگر مسیر عزت و اقتدار ایران را در چارچوب حکمت و عزت و مصلحت نشان داد ایشان در ادامه همین بیانات به اقدامات طرف ایرانی برای توافق اشاره کردند و فرمودند:

«طرف ایرانی، برخی از کارهایی که می‌توانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده:

1-گسترش و توسعه‌ی ماشین‌های غنی‌سازی را متوقّف کرده،

2-تولید اورانیوم بیست درصد را ... متوقّف کردند، 

3-کارخانه‌ی اراک را ...، فعلا متوقّف کرده‌اند؛

4-فردو را ... فعلا متوقّف کرده‌اند. این همه کارهای بزرگ انجام داده‌اند»

این توقف ها که به تعبیر ایشان یک «کار منطقی» و اقتضای مذاکرات بوده است به هیچ وجه طرف غربی را راضی نکرده است چرا که به فرموده امام  خامنه‌ای «طرف مقابل منطق سرش نمی شود»!

حدود ده سال قبل جمهوری اسلامی ایران باهمین تیم مذاکره کننده تقریبا چنین روزهایی را تجربه کرده است در آن ایام نیز طرف ایرانی برای اثبات سحنان خود و اطمینان به طرف مقابل به تعلیق داوطلبانه روی اورد در آن ایام امام خامنه‌ای فرمود: «ما در هر جا حرکتی کرده باشیم که به نقطه‌ای برسد که به منافع جمهوری اسلامی خدشه و تردید وارد شود، همان‌جا آن حرکت را بدون هیچ تردیدی قطع می‌کنیم. بنابراین ما راههای مسالمت‌آمیز و همراه با عزّت جمهوری اسلامی را برای حفظ کشور و این دستاورد طی میکنیم، که خطّ قرمزش این است که بخواهند در امور داخلی ما دخالت کنند. اگر بخواهند بگویند «ما میخواهیم اطمینان پیدا کنیم» ما حرفی نداریم و همین کاری که تا الان اتّفاق افتاده است، بعد از این هم همین کار در حدّی انجام خواهد گرفت. البته تصمیم‌گیرىِ نهایی، طبق قانون بر عهده مجلس شورای اسلامی است و بعد هم شورای نگهبان که بایستی آن را با شرع و قانون بسنجد. تاکنون دولت هیچ تصمیمی نگرفته و نمی‌تواند هم بگیرد؛ الان مسؤولان محترم، کارِ مقدّماتی انجام داده‌اند. آنچه که تاکنون مسؤولان محترم -چه آقای دکتر روحانی و چه آقای رئیس‌جمهور و مسؤولان دیگر- حقیقتاً زحمت کشیدند، این است که با دقّت و ملاحظه جوانب، کار کرده‌اند و حواسشان جمع است که کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نگیرد. بنده هم مطّلع هستم و هرجا احساس کنم که برخلاف ضوابط، اهداف و عزّت ملی و جهتگیرىِ نظام اسلامی کاری انجام می‌گیرد، مطمئنّاً نخواهم گذاشت و جلوش را می‌گیرم. البته تاکنون چنین مسأله‌ای پیش نیامده و به فضل الهی امیدواریم بعد از این هم بتوانند با همه جهات، این کار را پیش ببرند». (11 بهمن 1383)

بعدها مقام معظم رهبری تکمله‌ای بر این فرمایشات خود زدند و فرمودند: «من همان وقت هم در جلسه‌ مسئولین -که از تلویزیون پخش شد- گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه‌ پی‌درپی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان می‌شوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقب‌نشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانه‌ی یو. سی. اف اصفهان راه‌اندازی شود، و راه‌اندازی هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه این پیشرفتهای بعدی است تا امروز». (13 دی 1386)

امروز نیز مقام معظم رهبری تا به حال حمایتهای بسیارری از تیم هسته‌ای داشتند و پیش از این فرموده بودند در جزییات مذاکرات مداخله نمی‌کنند (29/8/92) اما به نظر می‌رسد ایشان این بار خطوط کلی دقیق‌تری را در روند مذاکرات ترسیم کرده‌اند که یقینا پشتیبان و کمک به تیم مذاکره کننده است.

 

در آخر همان گونه که ایشان فرمودند: «البتّه ما به تیم مذاکره‌کننده‌مان اعتماد داریم. مطمئنّیم یقیناً آنها به دست‌اندازی به حقوق کشور و حقوق ملّت و کرامت ملّت راضی نخواهند شد و اجازه نخواهند داد که چنین کاری انجام بگیرد.» (16 تیر 1393) بی شک تیم مذاکره کننده از امروز با این خطوط کلی و خطوط قرمزی که پیشتر مقام معظم رهبری تعیین کرده بودند تصمیمی به نفع عزت و سربلندی انقلاب اسلامی و مردم سرافراز ایران خواهند گرفت


کلمه \لجبازی\ از کجا آمد

رییس محترم جمهور امروز در مجلس شورای اسلامی در جریان معرفی وزیر پیشنهادی علوم به مجلس شورای اسلامی در دفاع از ایشان بیان داشت: "اینکه برخی رسانه‌ها کلمه لجبازی را برای رئیس‌جمهور و یا مجلس به کار می‌برند واژه مناسبی نه برای مجلس و نه برای دولت نیست. اینجا جایی برای دعوا به مفهوم معروف نیست جایی برای تنازع نیست. ما دو قوه‌ای نیستیم که بخواهیم با هم تنازع کنیم و روبه‌روی هم بایستیم هر دو اهل تعامل هستیم و می‌خواهیم مسائل کشور را حل و فصل کنیم."
 
اما آقای روحانی در حالی به رسانه‌ها انتقاد می کند که چرا از تعبیر لجبازی استفاده میکنند که رسانه‌ها، تنها سخن آقای روحانی در جلسه قبلی رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم آقای نیلی احمدآبادی، بیان داشته بود
"بین ما و شما حکم و حاکم قانون اساسی است و داور اصلی بعد از خداوند بزرگ افکار عمومی است، این افکار عمومی است که قضاوت خواهد کرد و همیشه از ما وحدت را می‌خواهد، افکار عمومی، ملت ما، نه فاصله را می‌پسندد و نه خدای ناکرده لجبازی را می‌پسندد این دولت اهل لج‌بازی نیست، در برابر تصمیم مجلس شورای اسلامی برای سوال از وزرا و برای استیضاح وزرا، به رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی، احترام می‌گذارد. منشأ مشروعیت حقوقی و سیاسی را آراء مردم و نظرات مردم و مشروعیت دینی و مذهبی را هم جدا از مقبولیت اجتماعی و مشروعیت سیاسی نمی‌بیند". (سایت ریاست جمهوری)
 
 
فردای آن روز یعنی هشتم آبان روزنامه هایی مثل آفتاب یزد?‌؛ اسرار، اعتماد، که همگی از حامیان دولت هستند و برخی سایتهای حامی دولت نیز با اشاره این بخش از سخنان رییس جمهور بخش "لجبازی" آن را در تیترهای خود استفاده کردند و در روزهای بعد یادداشتهای و گفتارها و تحلیلهایی بر این مبنا ارائه دادند.
 
چنانچه مشاهده می‌شود رسانه‌ها فقط بیانات رییس جمهور را تیتر کرده‌اند و تعبیر لجبازی از میان فرمایشات خود ایشان بیرون آمده است حال مشخص نیست چرا آقای روحانی به رسانه‌ها ایراد می گیرد و اگر به نظر ایشان، لجبازی واژه مناسبی نیست چرا خود ایشان در مجلس از آن استفاده کرده است؟ و حال که ایشان این تعبیر نامناسب را استفاده کرده خوب است به جای فرافکنی و انتقاد بی مورد از رسانه هایی که فقط سخن ایشان را تیتر کرده اند از مجلس محترم عذرخواهی نماید چرا ایشان که درسخنان خود تلویحا مجلس را به لجبازی متهم کرده است.

کلیپ غیر منصفانه در غرفه انصاف نیوز

قبل از تحریر/ "این خلاف دموکراسی است این چه وضعی است که ایجاد کرده‌اید، مگر شما چند نفر هستید که هو می‌کنید؟، کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند، آدم باشید، گوش بدهید و تحمل کنید "

این بخش از سخنان سید محمد خاتمی ریس جمهور اسبق ایران است که در 16 آذر ماه سال 1383 در جمع دانشجویان دانشگاه تهران خطاب به جوانان این کشور بیان شد. سید محمد خاتمی آن زمان نماد گفتگوی تمدن ها و شعار زنده باد مخالف من و تحمل مخالف بود که این گونه در برابر هو کردن چند جوان دانشجوی همین کشور این گونه بر آشفته شده و با ین لحن تند با آنان سخن می گوید.

اول- از محسنات نمایشگاه مطبوعات این است که همه جناحها و گروهها با هم زیر یک سقف جمع می شوند و علاوه بر آن خیلی از مواضعی که فقط مکتوب در رسانه ها مشاهده می شود در این زمان می تواند با بحث و تبادل نظر شفاهی و گفتگوی دو طرفه، شفاف تر شود.

دوم- انصاف نیوز یکی از سایتهای نوپایی است که با به کار آمدن دولت جدید آغاز به کار کرده و به شدت مواضع اصلاح طلبانه دارد و گفته می شود زیر نظر آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت دوران اصلاحات و نماینده فعلی مردم تبریز در مجلس اداره می شود و جز سایتهای حامی دولت و تا حدودی حامی فتنه است.

سوم- این سایت امسال در نمایشگاه مطبوعات کلیپی را برای مخاطبان خود به نمایش گذاشته است که حاوی نکات جالبی است درا ین کلیپ بخشی از سخنان محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق کشور که مربوط به جملاتی خاص با ادبیات خاص ایشان است جمع آوری شده است عباراتی مانند آن ممه را لولو برد، قطعنامه کاغذ پاره است و ... در همین بخش کلیپ بخشهایی از سخنان سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران در سال 1383 نیز نیز وجود دارد که در ان خاتمی با خنده رویی از دانشجویان می خواهد به سخنان او گوش فرا دهد. تا اینجا بیننده با مقایسه این  دو نوع گفتار شاید نتیجه گیری کند ادبیات رییس جمهور اسبق از رییس جمهور سابق بهتر بوده است اما اگر این نتیجه هم درست باشد مقدمات سایت انصاف نیوز با یک بی انصافی مواجه است و آن این است که چرا آن از بخش سخنان محمد خاتمی که در صدر این نوشتار بدان اشاره شد در آن کلیپ حذف شده است؟؟

آیا اگر آن بخش نیزدر کلیپ وجود داشت ممکن نبود بیننده را به این نتیجه برساند که احمدی نژاد هر جا عبارتی که به زعم گردانندگان انصاف نیوز نا مناسب است به کار برده است علی دشمنان ملت و کشور و نظام به کار برده است ولی محمد خاتمی که داعیه دار گفتگوی تمدنهاست با جوانان معترض این کشور پرخاش کرده است؟

چهارم- اگر انصاف نیوز می خواهد بی انصاف نیوز نشود باید در مورد این کلیپ غیرمنصفانه پاسخی در خور داشته باشد والا از انصاف در خبر و تحلیل سخن گفتن به باور نمی آید!‌


درنگی در توصیه امام خامنه ای به جریانهای سیاسی

سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ یکی از توصیه‌هایی که امام خامنه ای در دیدار با مسئولان کشور بیان فرمودند توصیه‌ای بود که ایشان به جریانهای سیاسی و مطبوعات داشتند و تاکید نمودند:

«مراقب باشید؛ فضای جنجالی در کشور به نفع کشور نیست. بعضی‌ها روی اعصاب مردم این‌قدر راه نروند - که آدم مشاهده میکند - امنیّت فکری و ذهنی برای مردم مهم است؛ فضای دعوا و فضای اختلاف را افزایش ندهند، تشدید نکنند. حرفهای دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند. بنده هرروز مبالغ زیادی روزنامه نگاه می‌کنم - مثل خیلی از چیزهای دیگری که زیاد میخوانم - گاهی یک حرفهایی، یک تیترهایی در روزنامه‌ها [می‌آید] که باب فلان روزنامه‌ آمریکایی است؛ اتّفاقاً گاهی هم در همان روزنامه‌های آمریکایی و غیر آمریکایی هم هست که آنها هم گاهی برای ما می‌آید مراقب باشید؛ این‌جور درست نیست». (16 تیر 1393)

در این توصیه ایشان دو مطلب نهفته است که در سالهای قبل هم از جانب ایشان به جریانات سیاسی و مطبوعات توصیه و حتی هشدار داده بودند:

اول: امنیت و آرامش روانی

پس از اتفاقات ناپسندی که در بهمن سال 91 در پی استیضاح وزیر کار بین مجلس و دولت وقت پیش آمد ایشان ضمن گلایه از روسای قوای مقننه و مجلس و ابراز ناراحتی از این اقدام فرمودند:

«یکی از حقوق اساسی مهم مردم این است که در آرامش روانی و در امنیت روانی زندگی کنند؛ در کشور امنیت اخلاقی برقرار باشد». (28 بهمن 1391)

ایشان در دیدار اخیر خود با مسئولین بار دیگر این مطلب را تکرار کردند که عده‌ای روی اعصاب مردم راه نروند. متاسفانه برخی جریانات سیاسی و روزنامه‌ها نان خود را از حاشیه‌سازی و پرداختن به حواشی می‌خورند و با بیان مطالب غیر مهم و پرداختن به امور فرعی به فکر مطرح کردن خود هستند!

اختلافات بچه‌گانه بین نیروهای سیاسی که هیچ ربطی به مردم ندارد و گاه مطبوعات و سایتها به آن دامن می‌زنند، سیاه‌نمایی‌های خلاف واقع و تهمت زدنها و شایعه پراکنی‌ها سبب می‌شود افکار مردم و جوانان که باید به سمت اعتلای کشور سوق داده شده و دچار اضطراب و تشویش بشود و یقینا در این چنین فضایی نه رشد اقتصادی صورت میگیرد نه رشد علمی و فرهنگی و نه در نهایت پیشرفت کشور.

دوم: مطبوعات، پایگاه دشمن!

یکی از سخنان مشهور امام خامنه‌ای فرمایشات مهم ایشان در مصلای تهران در بین جوانان بود که هنوز در اذهان باقی مانده است. ایشان در این سخنان خود جمله مشهور برخی مطبوعات پایگاه دشمن شده‌اند را بیان فرمودند و اعلام کردند: «متأسّفانه امروز مى‏بینم همان دشمنى که به‏وسیله‏ى تبلیغات خود، همّتش این بود که افکار عمومى یک کشور را به سمتى متوجّه کند، به‏جاى رادیوها آمده در داخل کشور ما پایگاه زده است! بعضى از این مطبوعاتى که امروز هستند، پایگاههاى دشمنند؛ همان کارى را مى‏کنند که رادیو و تلویزیون‏هاى بى. بى. سى و امریکا و رژیم صهیونیستى مى‏خواهند بکنند!

من نه با آزادى مطبوعات مخالفم، نه با تنوّع مطبوعات. اگر به‏جاى بیست عنوان روزنامه، دویست عنوان روزنامه در این کشور در بیاید، بنده خوشحال‏تر هم خواهم بود و از اینکه روزنامه‏هاى کشور زیاد شوند، هیچ احساس بدى ندارم. اگر مطبوعات، آن‏طورى که در قانون اساسى هست، مایه‏ى روشنگرى باشند؛ مصالح کشور را رعایت کنند، به نفع مردم قلم بزنند، به نفع دین قلم بزنند، هرچه بیشتر باشند، بهتر است. اما امروز مطبوعاتى پیدا مى‏شوند که همه‏ همّتشان، تشویش افکار عمومى و ایجاد اختلاف و بدبینى در مردم و خوانندگانشان نسبت نظام است! ده عنوان، پانزده عنوان روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت مى‏شوند؛ با تیترهاى شبیه به هم در قضایاى مختلف. قضایاى کوچک را بزرگ مى‏کنند و تیترهایى مى‏زنند که هرکس این تیترها را مى‏بیند، خیال مى‏کند که همه چیز در کشور از دست رفته است! این‏ها امید را در جوانان مى‏میرانند؛ روح اعتماد به مسئولان را در آحاد مردم کشور تضعیف مى‏کنند و نهادهاى اصلى کشور را مورد اهانت و توهین قرار مى‏دهند! من نمى‏دانم مدل این‏ها کجاست و کیست!؟ مطبوعات غربى هم این‏طور نیستند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتى است که امروز بعضى از مطبوعات در پیش گرفته‏اند!» (اول اردیبهشت 1379)

ایشان در سخنان اخیر خود بار دیگر این هشدار را با زبان توصیه بیان کردند. آن زمان وزیر ارشاد وقت دولت آقای مهاجرانی این هشدار را جدی نگرفت و حتی آن را انکار کرد. امروز جا دارد اولا مطبوعات خودشان به این توصیه توجه کنند و ثانیا مسئولین ذی ربط نیز به وظایف خود در قبال این هشدار عمل کنند و از تاریخ و اسلاف خود عبرت بگیرند.

متاسفانه با روی کار آمدن دولت جدید برخی مطبوعات پنداشتند بار دیگر فضای «شارلاتانیزم مطبوعاتی» مهیا شده است و با توهین به ارزشها و مقدسات سعی کردند تاریخ اصلاحات امریکایی را بار دیگر زنده کنند اما یقینا تجربه سالهای قبل اجازه چنین اقداماتی را نخواهد داد چرا که دست «عبدالله بن ابی» ها برای مردم رو شده است و نمی‌توانند با عنوانهای جذاب آزادی بیان و آزادی قلم، «اطلاعات ناسالم» به خورد مردم بدهند.


حاکم اسلامی باید مردم را بهشتی کند

مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَقُولُ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ: مَرَّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ بِرَجُلٍ یَتَکَلَّمُ بِفُضُولِ الْکَلَامِ فَوَقَفَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا هَذَا إِنَّکَ تُمْلِی عَلَى حَافِظَیْکَ کِتَاباً إِلَى رَبِّکَ فَتَکَلَّمْ بِمَا یَعْنِیکَ وَ دَعْ مَا لَا یَعْنِیک. (الأمالی صدوق، تهران، کتابچی،ص 33)

روزی امیرالمومنین از کنار مردی که سخنان بیهوده بیان می‌کرد گذر کرد. سخنانی که نه برای شنونده و نه برای گوینده سودی ندارد. حضرت نزد او توقف کرد و فرمود این صحبتهایی که بیان می‌کنی در واقع داری برای دو فرشته‌ای که اعمال تو را می‌نویسند، املا و ابلاغ می‌کنی و به سوی پروردگارت می فرستی! پس در مورد آنچه مهم است سخن بگو و آنچه گفتنش فایده ندارد را رها کن.

آنچه از این روایت برداشت می‌شود:

امیرالمومنین علیه السلام به عنوان حاکم اسلامی و امام مسلمین، حتی در مورد رفتارهای کوچک مردم هم بی‌تفاوت نیست و وقتی مشاهده می‌کند شخصی کار نا صوابی انجام می‌دهد هر چند ممکن است حرام هم نباشد او را به نیکی و راه صواب توصیه می‌کند. (اقتباس از درس خارج امام خامنه ای در تاریخ 4/3/93)

حاکم اسلامی وظیفه دارد راه  را برای سعادت مردم جامعه هموار کند و او را به به بهشت رهنمون سازد

در روایتی دیگر «امیرالمؤمنین فرمود: اگر از من اطاعت کنید، من شما را به بهشت می‌رسانم. عبارت امیرالمؤمنین در خطبه‌ى نهج‌البلاغه این است؛ میفرماید: فَاِن اَطَعتُمونى فَاِنّى حامِلُکُم اِن شاءَ اللهُ عَلى‌ سَبیلِ الجَنَّة؛ فرمود اگر آنچه من میگویم، گوش کنید و عمل کنید، من شما را به بهشت خواهم رساند، ان‌شاءالله؛ وَ اِن کانَ ذا مَشَقَّةٍ شَدیدَةٍ وَ مَذاقَةٍ مَریرة؛ (خطبه 156) اگرچه این کار، بسیار دشوار است، بسیار سخت است، تلخ است. این حرکت، ... حرکت آسانى نیست؛ این هدف امیرالمؤمنین [است‌]. رساندن انسانها به بهشت، هم در زمینه‌ فکرى مردم، [هم] در زمینه‌ روحى و قلبى مردم، [هم‌] در حیات اجتماعى مردم، نقش مى‌آفریند. ... گاهى شنیده می‌شود کسانى در گوشه‌وکنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها می‌شود، می‌گویند .. مگر ما موظّفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکّام دیگر در همین است: حاکم اسلامى می‌خواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راه‌ها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفه ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه می‌کند که مردم را به بهشت برساند....وسائل عمل خیر و حسنات را در کشور فراهم کنیم، وسائل شُرور و آفات را از دسترسها برداریم؛ این وظائف مسئولین حکومت است .» (23/2/1393 بیانات امام خامنه ای در دیدار مردم استان ایلام)

این مساله این قدر اهمیت دارد که حضرت امام صادق(ع) در بیانی عتاب گونه بیان می‌دارد: «لَوَدِدْتُ أَنَّ أَصْحَابِی ضُرِبَتْ رُؤُوسُهُمْ بِالسِّیَاطِ حَتّى‏ یَتَفَقَّهُوا». (الکافی، الإسلامیة، ج‏1، ص: 31)

«هر آیینه دوست داشتم این را که بر سر شیعه من تازیانه زده شود تا طلب علم دین کنند» مولا صالح مازندرانی در شرحی که بر اصول کافی نوشته است ذیل این رویت آورده است:

اینکه حضرت از میان همه اعضا سر را بیان کرد با وجود اینکه شریفترین عضو است و به همین خاطر است در اجرای حدود از ضربه زدن به سر نهی شده است با این حال حضرت فرمود بر سر یارانم تازیانه بزنم به خاطر کثرت تقویت مبالغه در تادیب امت به دلیل ترک تفقه و دین آگاهی است و این مثال دلالتی است بر اینکه حاکم اسلامی می‌بایست مردم را به معروف راهنمایی کند هر زمان که مردم معروفی را ترک کردند اگر چه احتیاج به ضرب و غیر آن از انواع مختلف تادیب و تعذیب باشد. (شرح الکافی-الأصول و الروضة ج‏2، ص 21)

یقینا هیچ گاه حضرات معصومین برای تربیت مردم دست به تازیانه نبردند اما این روایت دلالت بر این دارد حاکم اسلامی تا این حد برای سعادت و رستگاری مردم ارزش و اهمیت قایل است و دل می‌سوزاند. اصولا در آیات الهی هدف بعثت انبیا تزکیه و تعلیم مردمی است که در ضلالت بودند «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبین‏» (الجمعة :  2) از این جهت در جامعه اسلامی که استمرار حکومت نبوی است تزکیه و تعلیم باید دستور کار حاکمان قرار گیرد و حاکم اسلامی نمی تواند نسبت به سعادت امت علی السویه باشد و اختیار انتخاب بهشت و جهنم را به عهده خود آنان بگذارد!

بلکه اصل اولی بایستی تربیت نفوس و تعالی جامعه باشد و برای این مهم هر گونه مانع و آسیبی وجود دارد برطرف نماید و شرور را دفع نماید. در جامعه مدرن امروزی که عوامل غفلت و گمراهی بسیار است می بایست راهکارهایی برای دفع این مخاطرات اندیشید. کارهای سلبی مانند فیلتر کردن، توقیف، برخورد و با انحرافات و اعوجاجاتو ... گرچه در همین راستای سوق مردم به بهشت ضروری است و کسی نباید منکر آنها شود اما یقینا کافی نیست چه آنکه در روایت صدر نوشتار حضرت امیر با بیانی اقناعی سعی در تعلیم و تربیت فرد مذکور نمود و از این دست برخوردها در سیره حضرت رسول و ائمه اطهار فراوان است که صد البته به ضمیمه شدن روایت دوم به این نتیجه می رسیم حاکم اسلامی فقط نباید به حرف و توصیه اکتفا کند و در این باره باید عملا وارد میدان شود.

همه آنچه بیان شد در مورد اعمال فردی و شخصی افراد جامعه بود، یقینا سعادت جامعه اسلامی از حیث اجتماع به مراتب بالاتر از سعادت فردی است. از این رو اگر تعالی گرایشها و بینشها و کنشهای تک تک افراد باید مورد توجه حاکم اسلامی باشد به طریق اولی چنین امری در جامعه مهم تر است. از این رو هر عامل و علتی که امنیت اخلاقی را مختل و روند سعادت جامعه اسلامی را کند نماید، باید از سر راه برداشته شود. لذا اگر اشخاصی یا دشمنان سعی دارند امت اسلامی را با زور به جهنم ببرند حاکم اسلامی باید با قدرت از جامعه خود صیانت کندو شاید فلسفه اجرای حدود و تعزیرات و جهاد در جامعه اسلامی همین باشد که اگر نمی‌توان مردم را با زور به بهشت برد و می توان جلوی اشخاصی که سعی در جهنمی کردن جامعه دارند را گرفت!

 

 صبح صادق، ش651، ص11