سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیا نسل سوم به انقلاب اسلامی پایبند است؟

مخالفان انقلاب اسلامی ایران اصرار دارند ابتدا به خود و سپس به دیگران این پندار را بباورانند که نسل امروز و تازه ایران با فرهنگ و فضایی که امروز در کشور حاکم است فاصله داشته و آن را بر نمی­تابند و انقلاب ایران روز به روز و نسل به نسل رو به افول است. آنها برای اینکه این سخن را وجیه جلوه دهند، به برخی تغییر در سلایق و ظواهر جوانان ایرانی استناد می­کنند تا هم دل خود را آرام و نیز دیگران را با خود همراه کنند.
اما چنین ادعایی گر چه از لحاظ مقدمات به ظاهر حرف درستی می­نماید اما از حیث نتیجه قابل تطبیق با غالب جوانان ایران نیست. گرچه جوان امروز لباس و کلام و برخی از رفتارهایش برای برخی انقلابی­های قدیم نامانوس است اما انقلابی بودن را با لباس و کلام و ظاهر افراد محک نمی­زنند و این دقیقا همان اشتباهی است که برخی دچار آن هستند و دشمنان انقلاب و اسلام با تبلیغات و اغواگری سعی می­کنند مفاهیم والای انقلاب را به این امور فرو بکاهند. گواه این سخن که معیار تفکر و روحیه انقلابی ظاهر نیست، جوانان ترکیه، ونزوئلا، فلسطین، لبنان و ... هستند.

اصولا طبع جوان با آرمانگرایی و فضیلت­خواهی آمیخته است و از سویی جان جوان از آلودگی­ها و فسادها دورتر و از این رو طهارت بیشتری دارد و اینها سبب می­گردد تا جوان بانشاط و پرشور گردد. همین خصوصیات سبب می­شود جوانان در هر جایی که هستند با این جان پاک و طبع آرمانخواه، علیه ظلم و استکبار و بی­عدالتی قیام کنند. گر چه در بسیاری از کشورها سران استکبار می­کوشند با غفلت­افزایی و فسادپروری در میان جوانان آنها را از این پاکی و کمال­طلبی دور کنند، اما با این حال در همه جا این نسخه شوم شیاطین به طور کامل جواب نداده است.
جوان امروز ایران از همه جوانان دنیا از لحاظ پاکی جان جلوترند چرا که در هیچ جای دنیا معنویت و دین به اندازه ایران نمود ندارد. برای درک این مطلب حضور بیشمار جوانان در مراسمات مذهبی مانند شبهای قدر، ایام اعتکاف و ایام محرم و ... شاهد مناسبی است. شاید پوسته جوان ایرانی تغییراتی کرده باشد اما جان جوان ایرانی دست نخورده است و امروز اگر جوان کشور اعتراضی هم دارد اعتراض به این است که چرا برخی انقلابی عمل نمی­کنند و از آرمانها فاصله گرفته­اند، نه آنکه به انتقلاب و انقلابی­گری معترض باشند. «جوانان ما، مؤمن و متدیّن و علاقه‏مند به کشورشان و علاقه‏مند به اسلامند و با سلطه امریکا و با سلطه بیگانه مخالفند. همین کارساز خواهد بود».(1) اینها محک واقعی برای سنجش انقلابی­گری جوانان است.
امروزه در سراسر ایران شعارهای انقلابی مثل مبارزه با استکبار ساده زیستی رسیدگی به مستضعفین مبارزه با فساد و ... با اقبال عمومی مردم مواجه است و کیست که نداند که جمعیت غالب این کشور را جوانان تشکیل می­دهند. بی شک جوان امروز همان گونه که رهبری معزز فرمود مانند نسل اول انقلاب دراین انقلاب نقش و سهم دارند چرا که اگر علت مبقیه انقلاب را همان علت محدثه آن بدانیم پس استمرار مسیر نورانی انقلاب بی­تردید با دست همین نسل صورت گرفته است. نسلی که شاید از دو نسل قبل خودش امتیازات بیشتری هم دارد. زندگی در فضای انقلاب یکی از امتیازاتی است که نسل قبل از آن محروم بود و در همین راستا داشتن الگوهای انقلابی بی­بدیل همچون علما و شهدای هشت سال جنگ تحمیلی امتیازی خاص دیگر است که نسل سوم انقلاب از آن بهره مند هستند. استفاده از رهنمودهای رهبران الهی مانند امام و آقا و پشتوانه­های معرفتی فراوان دیگر ارمغان دیگری برای نسل تازه انقلاب است که سبب شده جوان امروز در پاره­ای از موارد با تجربه­تر و بصیرتر از نسل قبل خود تصمیم بگیرد و گاه حتی به انقلابیون اولیه نیز تذکر جدی دهد که از مسیر اصلی انقلاب و امام زاویه نگیرند و این نشان از این دارد نسل امروز، انقلاب را خوب می­شناسد و آگاهانه به آن پای­بند هستند و زمانی که احساس کنند باید از انقلاب اساسی­تر دفاع کرد با همه وجود به عرصه می­آیند. نه دی 88 بروز این جلوه جوان مسلمان ایرانی بود که با همان سلیقه و ظاهر گونه­گون در دفاع از آرمانهای انقلاب یک دل و همگون شدند. نتیجه آنکه طبق فرمایش مقام معظم رهبری «نسل جوان امروز ما که نسل سوم انقلاب است، از جوانان نسل اول اگر ایمانشان قوى‌تر نباشد، پرشورتر نباشد، بصیرتشان روشن‌تر نباشد، یقیناً عقب‌تر نیستند. آن روز بسیارى از افراد وارد میدانها میشدند، نمیتوانستند بمانند. جوانِ امروز با این همه وسوسه‌ها، با این همه ابزارهاى انتشار مادیگرى و شهوت و خودپرستى، وقتى که به پاى انجام وظیفه میرسد، اینجور جانفشانى می­کند؛ اینجور وارد میدان می­شود. این خیلى باارزش است؛ خیلى باارزش است».(2)

پی­نوشتها:
1-دیدار صمیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامى با جوانان به مناسبت هفته جوان‏ 77/2/8
2-دیدار جهادگران بسیج سازندگى 31/6/89
صبح صادق، ش.487، ص.11


» نظر

لزوم رعایت ادب در پیشگاه مقدس ترین خلق خدا

پیامبر اکرم(ص) نه تنها اشرف مخلوقات بلکه سید انبیا و اولیای الهی است و مقام والای ایشان چنان است که خداوند متعال می فرماید: «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما»
لذا با توجه به جایگاه والای ایشان، احترام و ادب به این ذات مقدس باید در حد اعلی و متناسب با آن مقام رفیع باشد. رعایت ادب نزد بزرگان و به خصوص اولیای خدا بی تردید سبب توفیقات بسیار و به تبع آن، نیل به کمال و سعادت خواهد شد. خداوند در قرآن مجید علاوه بر بیان اوصاف پیامبر(ص)، احترام به آن حضرت را یکی از واجبات مسلمانان برشمرده و در آیاتی چند، همگان را به این وظیفه فراخوانده است. از آن سو کسانی که به پیامبران بی احترامی می کنند و جانب ادب را نگه نمی دارند با تعابیر شدیدی مورد شماتت قرار داده است که نمونه بارز آن ابولهب است «تبت یدا ابی لهب و تب» (مسد:1) این نوشتار بر آن است تا با عنایت به آیات قرآن، وظیفه شرعی و اخلاقی خویش را در محضر رسول خدا(ص) بیان نماید. پیش از آن باید اشاره شود که؛
1- از آنجا که امامت ادامه مسیر نبوت است، هر آنچه در مورد پیامبر خاتم(ص) بیان می شود، پیرامون ائمه(ع) نیز مصداق خواهد داشت. همچنین شامل سایر انبیای الهی نیز خواهد شد.
2- این آداب و احترامات نه تنها در برابر وجود عینی و خارجی ایشان، بلکه در مقابل همه مراتب وجودی ایشان یعنی وجود ذهنی، لفظی و کتبی ایشان نیز باید لحاظ گردد، چه اینکه تمام فقها به این نکته تأکید دارند که دست زدن به اسم ایشان بدون وضو و طهارت جایز نیست.
3- با توجه به مطلب قبل سعه وجودی انبیا و اولیای الهی به گونه ای است که حتی پس از مرگ نیز حاضر و حی و ناظر اعمال ما هستند. «احیاء عند ربهم یرزقون» و زیارت آنها در زمان ممات ظاهری شان مانند زیارتشان در هنگام حیات دنیوی است. از این رو پیغمبر مکرم(ص) فرمود: «من زارنی فی حیاتی او بعد موتی فقد زار الله ...؛ هر کس مرا در زمان حیات یا بعد مرگم زیارت کند گویی خدا را زیارت کرده است.» چنانچه مشاهده می شود ارزش زیارت در این روایات شریفه در هنگام حیات و ممات ایشان یکسان عنوان شده است. از این رو اگر اطاعت از ایشان در زمان حیات واجب بوده پس از آن نیز واجب است.
با این مقدمه به برخی آیاتی که به ادب در برابر رسول خدا (و نیز سایر معصومین) اشاره کرده است، پرداخته می شود: ادامه مطلب...

» نظر

چگونگی اقامه نماز امام حسین(ع) در ظهر عاشورا

در اعتقاد مسلمانان اقامه نماز از مهمترین فروع دین است، چنانچه آن را ستون دین و موجب قبولی سایر اعمال در قیامت می دانند. اهمیت این عمل عبادی تا به حدی است که طبق دستورات نورانی شرع هیچگاه این فریضه از گردن ساقط نمی شود تا جایی که شارع مقدس نماز غرقی را نیز دستور داده است یعنی انسانی که در حال غرق شدن است نیز نباید از اقامه نماز غافل گردد!
نماز خوف یکی از این گونه نمازهاست که نشان دهنده اهمیت نماز به خصوص در اول وقت است، نمازی که باید در میدان جنگ و در وقت جهاد اقامه شود تا ماهیت اصلی جهاد در اسلام را که قیام برای خداست به نمایش بگذارد.
اولین بار مسلمانان در غزوه «ذات الرقاع» نماز عصر خود را به نیت نماز خوف خواندند. دستور این نوع نماز در سوره نسا آیه 102 آمده است؛ «و هنگامی که در میان آنها باشی و در میدان جنگ برای آنها نماز برپا کنی باید دسته ای از آنها با تو (به نماز) برخیزند و باید سلاحهای خود را با خود برگیرند و هنگامی که سجده کردند (و نماز را به پایان رسانیدند) باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند و آن دسته دیگر که نماز نخوانده اند و مشغول پیکار بوده اند بیایند و با تو نماز بخوانند و باید آنها وسایل دفاعی و سلاحهای خود را با خود (در حال نماز) حمل کنند زیرا کافران دوست دارند که شما از سلاحها و متاعهای خود غافل شوید و یک مرتبه به شما هجوم کنند و اگر از باران ناراحت هستید و یا بیمار (و مجروح) باشید مانعی ندارد که سلاحهای خود را بر زمین بگذارید ولی وسایل دفاعی (مانند زره و خود) را با خود بردارید. خداوند برای کافران عذاب خوارکننده ای فراهم ساخته است.»
در مورد شأن نزول این آیه نقل شده است: هنگامی که پیامبر(ص) با عده ای از مسلمانان به عزم مکه وارد سرزمین حدیبیه شدند و جریان به گوش قریش رسید، خالد بن ولید با دویست نفر برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان به سوی مکه در کوههای نزدیک مکه مستقر شد. هنگام ظهر، پیامبر(ص) با مسلمانان نماز ظهر را به جماعت ادا کردند. خالد از مشاهده این صحنه به نفرات خود گفت در موقع نماز عصر که در نظر آنها بسیار پر ارزش است، باید از فرصت استفاده کرد و با یک حمله برق آسا و غافلگیرانه در حال نماز کار مسلمانان را یکسره ساخت. در این هنگام آیه فوق نازل شد و دستور نماز خوف را که از هر حمله غافلگیرانه ای جلوگیری می کند به مسلمانان داد و این خود یکی از نکات اعجاز قرآن است که قبل از اقدام دشمن، نقشه های آنها را نقش بر آب کرد و لذا گفته می شود خالد بن ولید با مشاهده این صحنه، ایمان آورد و مسلمان شد.
در تعقیب آیات مربوط به جهاد این آیه کیفیت نماز خوف را که به هنگام جنگ باید خوانده شود به مسلمانان تعلیم می دهد، آیه خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: هنگامی که در میان آنها هستی و برای آنها نماز جماعت برپا می داری باید مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند؛ نخست عده ای با حمل اسلحه با تو به نماز بایستند. سپس هنگامی که این گروه سجده کردند (و رکعت اول نماز آنها تمام شد، تو در جای خود توقف می کنی) و آنها با سرعت رکعت دوم را تمام نموده و به میدان نبرد باز می گردند و در برابر دشمن می ایستند و گروه دوم که نماز نخوانده اند جای گروه اول را می گیرند و با تو نماز می گزارند. گروه دوم نیز باید وسایل دفاعی و اسلحه را با خود داشته باشند و بر زمین نگذارند. در هر صورت از همراه داشتن وسایل محافظتی و ایمنی (مانند زره و خود و امثال آن) غفلت نکنید و حتی در حال عذر حتماً آنها را با خود داشته باشید که اگر احیاناً دشمن حمله کند بتوانید تا رسیدن کمک خود را حفظ کنید. شما این دستورات را به کار ببندید و مطمئن باشید پیروزی با شما است.
البته باید توجه داشت انجام این نماز مشروط به شخص پیامبر(ص) نیست، بلکه هر امام و پیشوایی منظور است و لذا امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) نیز نماز خوف به جای آوردند و حتی جمعی از فرماندهان لشکرهای اسلامی همانند حذیفه، این برنامه اسلامی را به هنگام لزوم انجام دادند.
در آیه فوق درباره کیفیت نماز خوف توضیح زیادی به چشم نمی خورد و این روش قرآن است که کلیات را بیان کرده و شرح آن را به «سنت» واگذار می کند. نماز خوف در اصطلاح فقه، مثل نماز مسافر دو رکعت است یعنی نمازهای چهار رکعتی مثل نماز ظهر و عصر، دو رکعت خوانده می شود حتی اگر انسان در وطن خود هم باشد، در حال نماز، امام(ع) نیمی از رکعت را که خوانده صبر می کند با آنها یک رکعت دیگر خودشان بخوانند، در حالی که امام جماعت همین طور منتظر نشسته یا ایستاده است، رزمندگان دیگر می آیند و نماز خودشان را با رکعت دوم امام می خوانند.
البته باید دانست که در شرایط بحرانی که حتی این گونه نماز خواندن نیز امکان ندارد باز هم وجوب نماز ساقط نمی شود بلکه رزمندگان باید فرادا رو به قبله تکبیره الاحرام بگویند و بقیه افعال و اذکار را به صورت اشاره و ایستاده یا به هر صورت ممکن دیگر بجا آورند. حتی در نهایت درجه سختی باید به نیت نماز و به جای هر رکعت، یک تسبیح اربعه «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر» بگوید.

صبح صادق؛ ش.480،‌ص.6


» نظر

درنگی در آیه 8 سوره انسان/حب طعام یا حب خدا؟

طبق بیان تفاسیر و منابع تاریخی، آیات ابتدایی سوره «انسان» در منزلت انفاق حضرت امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شده است و با بیان اختلافاتی جزیی قاطبه علمای مسلمان اتفاق نظر دارند آیه هشت سوره یعنی «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و أسیراً» اشاره مستقیم به این ماجراست که این حضرات در پی نذری که داشتند سه روز، روزه گرفتند و افطار خود را انفاق نمودند.
در تفسیر این آیه شریفه و در بیان معنای «علی حبه» و اینکه مرجع ضمیر غایب در آن چیست نظرات گوناگونی بیان شده است.
مشهور و اکثر این است که ضمیر به طعام برمی گردد و تعداد قابل توجهی از مفسرین به این نظر قائل شده اند. برخی دیگر معتقدند ضمیر به الله باز می گردد و برخی دیگر که تعدادشان اندک است آن را به اطعام برآمده از معنای یطعمون باز می گردانند. ادامه مطلب...

» نظر

نقد محتوایی بر یک فیلم/آموزش دینی کودکان قبل از بلوغ

اول: کارشناس دینی!
«دختر شش ساله رو مجبور کردی چادر سرش کنه. طفلک یه بار چادر زیر پاش گرفت افتاد زمین... لبش پاره شد. به زنت گفتی ان شاءالله خدا اجرشو میده. مگه قرارمون 9 سالگی نبود؟ چرا کاسه داغ تر از آش شده بودی؟ چرا به تأثیر خواسته هات فکر نمی کردی؟ فکر نمی کردی باعث فراری شدن اون از خدا بشه؟!»
این جملات بخشی از فیلمنامه «دموکراسی تو روز روشن» است که توسط مأمور برزخ در بازخواست پدری بیان می شود که سعی نموده است دختر خود را با دستورات دینی آشنا کند! این فیلم چند ماه قبل از سینماهای جمهوری اسلامی ایران به نمایش در آمد و اکنون در شبکه خانوادگی به مردم ارائه می شود. این فیلم در بردارنده مضامینی با موضوع برزخ است که شایسته است مورد نقد محتوایی دقیق قرار گیرد. نقد این فیلم از آن جهت مهم است که کارشناس دینی این فیلم که در کسوت و لباس علمای دین می باشد، ادعا کرده است «در این فیلم از روح و مضمون حدود 170 آیه از آیات کریمه الهی مربوط به معاد و نیز حدود 400 حدیث از گفتار پیامبر و معصومین (علیهم السلام) استفاده شده است» از این رو ژانر فیلم را مذهبی دانسته است. این بدان معناست که حداقل برخی از مردمی که به تماشای این فیلم می نشینند با اعتماد به سخنان این کارشناس دینی هر آنچه از فیلم می بینند مبتنی بر دقت و نظر دینی یک عالم می پندارند!
اما به نظر، استفاده از روایات و آیات در این فیلم عالمانه و مدقانه نبوده است و نگاهی جامع و کامل و دقیق به مضامین روایات صورت نپذیرفته است. گرچه کارشناس دینی این فیلم در اظهار نظری عجیب خطاب به یکی از علما بیان کرده است؛ «افراد بسیاری در کسوت روحانیت زبان هنر و سینما را نمی فهمند.» اما سخن در محتوا و بیان برخی نواقص در فیلم است که این به زبان هنر و سینما مربوط نمی شود! این کارشناس در ادامه سخن خود خطاب به همان عالم او را به دوری از روح قرآن و روایات حضرات معصومین (علیهم السلام) متهم کرده و از حداقل فهم موضوعات مذهبی در فیلم عاجز دانسته و باز ادعا می کند «هر کس که از اندک معرفت دینی برخوردار، حامل عقل، بهره مند از اندیشه و دارای فکر باشد وقتی فیلم را ببیند، منکر قدرت تأثیرگذاری بینش و مضمون دینی حاکم بر فیلم نخواهد بود.» وی در جایی دیگر دلیل اصلی از ساخت این فیلم را «ارائه چهره صحیح و با نشاط از دین و مردم معرفی می کند.» با این مقدمه، به نقد مطلب فوق الذکر از این فیلم - که گوشه ای کوچک از سناریوی آن است - می پردازیم تا روشن شود این فیلم در هدف خود چقدر موفق بوده است.

دوم: روایات و استفتائات
در تعالیم اسلامی، بسیار سفارش شده است که کودکان را آرام آرام با احکام دین آشنا نمایید. امام جعفر صادق(ع) فرمودند: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید که هفت بار عبارت «لااله الاالله» را بگوید. سپس، او را به حال خود وا گذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و 20 روز برسد. در این هنگام، به او آموزش دهید که هفت بار بگوید: «محمد رسول الله» سپس، تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید. در آن هنگام، از وی بخواهید که هفت مرتبه عبارت: «صلی الله علیه و آله» را تکرار نماید. سپس تا پنج سالگی او را آزاد بگذارید. در این وقت، اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید، در سن شش سالگی، رکوع، سجده و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید. وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید که دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز بتدریج وضو گرفتن را بیاموزید). سپس، به او بگویید که نماز بخواند. آنگاه کودک را به حال خود وا گذارید تا نه سال او تمام شود... در این هنگام، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید. (وسائل الشیعه21: 474) درباره روزه گرفتن نیز وضع به همین ترتیب است. امام صادق(ع) می فرمایند: «ما اهل بیت هنگامی که کودکان مان به پنج سالگی رسیدند، دستور می دهیم که نماز بخوانند. پس شما کودکان خود را از هفت سالگی به نماز دستور دهید و در هفت سالگی، ما امر می کنیم تا به اندازه توانایی شان، نصف روز یا بیشتر یا کمتر روزه بگیرند، هنگامی که تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب آمد، دستور می دهیم که افطار کنند. این عمل، برای آن است که به روزه گرفتن عادت نمایند، پس، شما کودکان (پسران) خود را در 9 سالگی به اندازه توانایی شان به روزه گرفتن امر کنید و چون تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب شد، افطار کنند.» (برای مشاهده روایات بیشتر مراجعه کنید به وسایل الشیعه ابواب احکام الاولاد باب 82 استحباب ترک الصبی سبع السنیناو ستا ملازمته سبع سنین و تعلیمه و تادیبه و کیفیه تعلیمه)
همچنین در مورد حضرت فاطمه(س) نقل شده است. در شب های قدر،کودکان خود را به بیداری و نخفتن وادار می نمودند. به این شیوه که در روز کاملاً آنها را می خواباندند و غذای مطلوبی می دادند تا برای شب زنده داری آماده باشند.
علاوه بر این، علمای بزرگوار شیعه بابی در کتب فقهی خود ذیل مباحث حج و روزه و ... گشوده اند با این عنوان که آیا عمل صبی و غیر بالغ شرعی است یا تمرینی؟ یعنی خداوند بر آن ثواب می دهد و اثرات شرعی بر آن بار می شود یا نه فقط از باب تمرین است. جدای از اختلافاتی که علما در ا ین بحث دارند اصل بحث به طور بدیهی پذیرفته شده است که باید والدین کودکان خود را به دستورات شرع تمرین و آموزش دهند. (برای نمونه نگاه کنید به جامع المقاصد1 : 422، مسالک الافهام2: 15، تکمیل مشارق الشموس فی شرح الدروس: 364)
علاوه بر این، علمای کنونی نیز این گونه آموزش ها و تعلیمات را وظیفه والدین می دانند چنانچه در ذیل در استفتائاتی که از ایشان شده است به این امر تأکید داشته اند:
برخی از مادران فرزندان دختر خود را که به حد بلوغ شرعی نرسیده اند با سر و پـای برهنه در خیـابان ها و مجالس در حضور نامحرمان می آورند. مستـدعی است وظیفـه والـدین را در قبـال فـرزنـدان خـود بیـان فـرموده و این بی اعتنایی چه صورت دارد؟
آیت الله فاضل(ره): بر پدر و مادر است که فرزندان خود را با آداب و رسوم اسلامی و وظایف شرعی آشنا کنند و چنانچه موارد مذکور موجب تهییج و مفسده شود، اگرچه بچه ممیز نباشد، باید آنان را بپوشانند و حفظ کنند تا جامعه آلوده و بی بند و بار نشود.
آیت الله سیستانی: بر غیر بالغ پوشیدن واجب نیست ولی پدر و مادر لازم است که فرزند خود را به رعایت آداب و شئون اسلامی وادار نمایند و در تربیت صحیح شرعی آنان بکوشند.
آیت الله بهجت(ره): تمرین اطفال بر وظایف شرعیه به عهده والدین است.
آیت الله صافی: کار صحیحی نیست و والدین موظفند دختر را از کودکی به رعایت حجاب و گریز از نامحرم عادت دهند و اگر در این امر مسامحه کنند و دختر را نسبت به نامحرم بی تفاوت نمایند شریک در معاصی دختر هستند. در حدیث وارد شده که در مجلسی که حضرت رضا(ع) تشریف داشتند و عده ای نیز حضور داشتند، دختربچه ای وارد شد حضار در مجلس یکی یکی دختر را مورد نوازش قرار دادند تا رسید به حضرت رضا(ع)، آن حضرت از سن دختر سوال کردند گفته شد، پنج سال، حضرت دختر را از خود دور کرد و رفتاری که دیگران کرده بودند ننمودند و اعمال آن بزرگوار باید برای زن مسلمان سرمشق باشد.
آیت الله مکارم: بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را به مسائل اسلامی از زمان طفولیت آشنا کنند.
آیت الله تبریزی: پوشش بر دختران نابالغ واجب نیست، لکن وظیفه والدین است که دختران شان را به پوشش اسلامی دعوت دهند و فرزندان شان را با احکام اسلامی تربیت نمایند. (مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید1: 179)
همچنین در پاسخ به این سوال که «برخی از والدین پسربچه های خود را بدون شلوار و پوشش مناسب بیرون می آورند و معتقدند اشکالی ندارد، خواهشمند است در این رابطه راهنمایی فرمایید.» مراجع عظام پاسخ های مشابهی را بیان فرموده اند.

سوم: حکم عقل و نتیجه گیری
جدای از این دلایل روایی، عقل نیز حکم به این موضوع می کند. دلیل این امر هم روشن است چرا که بدون آمادگی در دوران کودکی، نمی توان توقع داشت فرزندان به محض رسیدن به سن بلوغ دستورات و احکام دینی را فرا بگیرند! چنین چیزی مانند ورزشکاری ناآماده می ماند که با روحیه و جسمی نامناسب قصد انجام حرکات و رفتارهای ورزشی را دارد، بی شک چنین ورزشکاری یا در اثنای کار کم می آورد یا در پایان کار از بدن درد و کوفتگی عضلات از کار می افتد. صاحب نظران تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهار نظر کرده اند: «اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت درون سازی از جانب کودک صورت گیرد هر چند مظاهر یک انتقال صوری انجام گرفته است، اثر آن پایدار و ماندنی نخواهد بود.» آیا می توان پذیرفت دختری که تا 9 سالگی ستر و چادر را تجربه نکرده است صبح روز 9 سالگی با حجاب به راحتی کنار بیاید و با آن احساس غریبی نکند؟
از سویی تمرین کودکان به انجام عبادت ها سبب می گردد آنها با این مسائل انس بگیرند و در بزرگسالی عبادات را با سهـولت بیشتری انجام دهند.
البته این به معنای سخت گیری و افراط نیست، چنانچه شاید نویسنده این فیلمنامه چنین ادعایی را داشته باشد و بگوید عبارت «مجبورش کردی» هم دلیل بر این بوده است که منظور ما دوری از اعتدال بوده است اما عبارت بعدی که «مگر قرارمون 9 سالگی نبود» حداقل این شائبه را ایجاد می کند تا قبل از آن، هر اقدامی برای تعلیمات دینی فرزندان کاسه داغ تر از آش شدن است! و باید در برزخ برای این عمل پاسخگو هم باشد! آیا این گونه مبهم بیان نمودن مطلب، زبان هنری برای نشان دادن چهره واقعی دین است؟!
اما آنچه در روایات دیده و فهم می شود این است که والدین وظیفه دارند به شیوه های صحیح، احکام و اعتقادات دینی را به فرزندان خود آموزش دهند و اگر از چنین کاری سر باز بزنند در برزخ مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. البته ممکن است برخی در انجام و شیوه دچار خطا و اشتباه شوند ولی این نباید به اصل بحث لطمه ای بزند.
¤ر.ک به اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان نوشته محمدرضا مطهری

صبح صادق، ش.475، ص.6


» نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
title=