مذاکرات هستهای به نقاط حساسی رسیده است. در طی این سالهای این مذاکرات فراز و نشیبهای بسیاری را سپری کرده است. دولت یازدهم از همان ابتدای کار خود توان بسیاری را برای رفع مساله هستهای ایران به کار برد و با انتقاد به روند مذاکرات در گذشته، به کارگیری روشهای ابتکاری جدید و لحنی تازه در مذاکره را تنها راه برون رفت از این مساله چندین ساله معرفی کرد. تلفن آقای روحانی با اوباما، ارتقا سطح مذاکره کنندگان به سطح وزرای خارجه، مذاکرات مستقیم متعدد با آمریکا، پیادهروی صلحجویانه یا جان کری، پیشنهاد حذف شعار مرگ بر امریکا، توقف بخش مهمی از فعالیتهای هستهای، محرمانه نگه داشتن مذاکرات، گره زدن مذاکرات با انتخابات مجلس و در آخر توافق ژنو از این دست اقدامات ابتکاری دولت یازدهم بود!
تیم فعلی مذاکره کننده در اوایل دهه هشتاد نیز ماموریت مذاکره پیرامون مساله هستهای را به عهده داشت. روند مذاکرات آن زمان با روند امروزه تفاوت چندانی نکرده است و به نظر میرسد تیم مذاکره کننده بنا ندارد از تجربه یک دهه مذاکره بهره برده و عبرت بگیرد. تنها تفاوتی که امروز میتوان به آن اشاره کرد این است که با مدیریت مقام معظم رهبری و فعالیت تیم مذاکره کننده اصولگرای قبل، ایران به مرحلهای از هستهای شدن رسیده است که دیگر قدرتهای جهانی از حذف انرژی هستهای در ایران سخن نمیگویند!
اما سخنان 19 بهمن امام خامنهای نقطه عطفی در مذاکرات اخیر بود.
پیش از این در 29 دی ماه آقای ظریف پس از مسافرت نمادین با مترو در بین خبرنگاران از «توافق در 22 بهمن» خبر داده بود. شاید به این معنا که تیم مذاکره کننده قصد داشت موفقیت در توافق را انقلابی جدید در کشور بنامد!
اما امروز با گذشت چند روز از 22 بهمن خبری از توافق و حتی کمترین اشارهای هم از آن نیست! سوال اینجاست چه توافقی قرار بود انجام شود و چرا این توافق انجام نشد؟
به نظر میرسد سخنان امام خامنهای در 19 بهمن میتواند گره از این پرسش باز کند. رهبری معظم انقلاب از همان ابتدای مذاکرات حمایتهای جدی از تیم مذاکره کننده داشتند و از مردم نیز خواستند با انصاف مساله هستهای را زیر نظر داشته باشند.
ایشان در دیدار اخیر خود فرمودند: «من همین جا این را بگویم: اوّلا بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد موافقم؛ البتّه توافق بد نه. آمریکاییها مکرّر تکرار میکنند و میگویند «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است»؛ بله، ما هم همین عقیده را داریم؛ ما هم معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملّی است، توافقی که موجب تحقیر ملّت بزرگ و با عظمت ایران است».
این بیان ایشان به این معناست که ایشان با تعبیر «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» مخالف است و هر توافقی را مجاز نمی داند. پیش از این خبری در مهرماه سال جاری منتشر که که وزیر امور خارجه از این تعبیراستفاده کرده است و چند روز بعد کمپینی متشکل از چند کارگردان مشهور با ا شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست.» راه اندازی شد. یکی از کارگردانان گفت این کمپین به سفارش وزارت خارجه تشکیل شده بود! (خبرگزاری دانشجو، 23 مهر 1393، کدخبر 362606)
مورد دیگری که مقام معظم بر آن دست گذاشتند این مطلب بود که: «این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند که «در یک برههای دربارهی اصول کلّی توافق کنیم، بعد دربارهی جزئیات»، این را هم بنده نمیپسندم؛ این را من نمیپسندم. با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسه واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یکچیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیلپذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست» .
در آذر ماه امسال وزیر امور خارجه در دانشگاه علامه طباطبایی در مورد تمدید هفت ماهه توافق ژنو گفت: «توافق روی کلیات انجام شده است و برای جزییات نیاز به فرصت داشتیم»، چندی قبل نیز در نشست مونیخ ایشان به علاقه غربیها به توافق بر روی کلیات خبر داد! به نظر میرسد با این بیانات مقام معظم رهبری نقشه راهی برای مذاکره کنندکان ترسیم شده باشد و در توافق اخیر فقط روی گزینه توافق کلی و جزیی باهم فکر کنند بعلاوه اینکه توافق به تعبیر رهبری باید شفاف و صریح باشد نه اینکه مانند توافق قبلی طرف ایرانی در ایران آن را به زانو در آمدن قدرتهای بزرگ در برابر ایران بداند و طرف مقابل از آن به عنوان شکست تعبیر کند!
اما این سخنان رهبری بار دیگر مسیر عزت و اقتدار ایران را در چارچوب حکمت و عزت و مصلحت نشان داد ایشان در ادامه همین بیانات به اقدامات طرف ایرانی برای توافق اشاره کردند و فرمودند:
«طرف ایرانی، برخی از کارهایی که میتوانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده:
1-گسترش و توسعهی ماشینهای غنیسازی را متوقّف کرده،
2-تولید اورانیوم بیست درصد را ... متوقّف کردند،
3-کارخانهی اراک را ...، فعلا متوقّف کردهاند؛
4-فردو را ... فعلا متوقّف کردهاند. این همه کارهای بزرگ انجام دادهاند»
این توقف ها که به تعبیر ایشان یک «کار منطقی» و اقتضای مذاکرات بوده است به هیچ وجه طرف غربی را راضی نکرده است چرا که به فرموده امام خامنهای «طرف مقابل منطق سرش نمی شود»!
حدود ده سال قبل جمهوری اسلامی ایران باهمین تیم مذاکره کننده تقریبا چنین روزهایی را تجربه کرده است در آن ایام نیز طرف ایرانی برای اثبات سحنان خود و اطمینان به طرف مقابل به تعلیق داوطلبانه روی اورد در آن ایام امام خامنهای فرمود: «ما در هر جا حرکتی کرده باشیم که به نقطهای برسد که به منافع جمهوری اسلامی خدشه و تردید وارد شود، همانجا آن حرکت را بدون هیچ تردیدی قطع میکنیم. بنابراین ما راههای مسالمتآمیز و همراه با عزّت جمهوری اسلامی را برای حفظ کشور و این دستاورد طی میکنیم، که خطّ قرمزش این است که بخواهند در امور داخلی ما دخالت کنند. اگر بخواهند بگویند «ما میخواهیم اطمینان پیدا کنیم» ما حرفی نداریم و همین کاری که تا الان اتّفاق افتاده است، بعد از این هم همین کار در حدّی انجام خواهد گرفت. البته تصمیمگیرىِ نهایی، طبق قانون بر عهده مجلس شورای اسلامی است و بعد هم شورای نگهبان که بایستی آن را با شرع و قانون بسنجد. تاکنون دولت هیچ تصمیمی نگرفته و نمیتواند هم بگیرد؛ الان مسؤولان محترم، کارِ مقدّماتی انجام دادهاند. آنچه که تاکنون مسؤولان محترم -چه آقای دکتر روحانی و چه آقای رئیسجمهور و مسؤولان دیگر- حقیقتاً زحمت کشیدند، این است که با دقّت و ملاحظه جوانب، کار کردهاند و حواسشان جمع است که کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نگیرد. بنده هم مطّلع هستم و هرجا احساس کنم که برخلاف ضوابط، اهداف و عزّت ملی و جهتگیرىِ نظام اسلامی کاری انجام میگیرد، مطمئنّاً نخواهم گذاشت و جلوش را میگیرم. البته تاکنون چنین مسألهای پیش نیامده و به فضل الهی امیدواریم بعد از این هم بتوانند با همه جهات، این کار را پیش ببرند». (11 بهمن 1383)
بعدها مقام معظم رهبری تکملهای بر این فرمایشات خود زدند و فرمودند: «من همان وقت هم در جلسه مسئولین -که از تلویزیون پخش شد- گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه پیدرپی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقبنشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقبنشینی در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانهی یو. سی. اف اصفهان راهاندازی شود، و راهاندازی هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه این پیشرفتهای بعدی است تا امروز». (13 دی 1386)
امروز نیز مقام معظم رهبری تا به حال حمایتهای بسیارری از تیم هستهای داشتند و پیش از این فرموده بودند در جزییات مذاکرات مداخله نمیکنند (29/8/92) اما به نظر میرسد ایشان این بار خطوط کلی دقیقتری را در روند مذاکرات ترسیم کردهاند که یقینا پشتیبان و کمک به تیم مذاکره کننده است.
در آخر همان گونه که ایشان فرمودند: «البتّه ما به تیم مذاکرهکنندهمان اعتماد داریم. مطمئنّیم یقیناً آنها به دستاندازی به حقوق کشور و حقوق ملّت و کرامت ملّت راضی نخواهند شد و اجازه نخواهند داد که چنین کاری انجام بگیرد.» (16 تیر 1393) بی شک تیم مذاکره کننده از امروز با این خطوط کلی و خطوط قرمزی که پیشتر مقام معظم رهبری تعیین کرده بودند تصمیمی به نفع عزت و سربلندی انقلاب اسلامی و مردم سرافراز ایران خواهند گرفت
کلمات کلیدی : یادداشتها
»
نظر