سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرتوی از فضایل عقیله بنی هاشم

عقل هم از زینب آموختن گرفت

القاب و صفات گوناگونی را به حضرت زینب نسبت داده اند که تعداد آنها را بالغ بر 50 مورد شمرده اند. س ر ابیها - راز وجود و هستی پدر- ام المصائب، شریکه الحسین و... از مشهورترین این القاب است. اما در میان این چند ده صفت، آنچه بیشتر مورد تأکید است خردمند بودن و معرفت ایشان است؛ عالمه غیر معلمه (دانای بدون معلم)، سیده العقائل (بانوی بانوان خردمند)، عقیله الطالبین(عقیله بانوی خاندان ابوطالب)، عقیله الوحی(عقیله خاندان وحی)، عقیله القریش و عقیله العرب از جمله این صفات و القاب است که زینب کبری را بدان ها خوانده اند. شهرت این لقب تا حدی است که از ابن عباس نقل است، به قدری زینب دارای هوش، عقل و درایت بود که او را عقیله صدا می زدند، تا آنجا که تقریباً کمتر کسی او را زینب صدا می کرد. ابن عباس می گوید ابتدا به زینب می گفتند عقیله بنی هاشم، و بعداً فقط او را عقیله می نامیدند.ادامه مطلب...

» نظر

در بیان فضیلت همت مضاعف

همت عالی است کشف هر چه هست

چکیده: باید به این مهم دقت داشت که توصیه به «همت مضاعف» در وهله نخست یک توصیه اخلاقی و دعوت به یک حسنه اخلاقی است که عنایت و توجه به آن موفقیت و حرکت به جلو در معنویت، فرهنگ، سیاست، علم، اقتصاد و سایر مقولات را به همراه خواهد داشت.
ادامه مطلب...

» نظر

حاج آقا من جلوتر از شما می رم بهشت!

تا به حال هر وقت رفته بودم بهشت زهرا(س)، زیارت قبور شهدا، یا در مراسم میهمانی لاله‏ها بود یا بعدازظهر پنجشنبه‏ها! اما صبح‏های پنجشنبه زیارت قبور شهدا آن هم در یک روز ملس زمستانی صفای دیگری دارد...
خلوتی قطعات شهدا غربت خاصی در دلت می‏اندازد، اما داخل که می‏شوی، می‏بینی برخی از قبور که تعدادشان هم کم نیست مرطوب شده‏اند و گویا کسی آنها را شسته است. روی برخی قبور :به خصوص شهدای گمنام- هم گلبرگ‏های قرمز و صورتی گل همراه نسیم خنک بهشت زهرا جابه جا می‏شوند. کمی از آن غربت کاسته می‏شود که هستند کسانی که این وقت صبح هم یاد مزار شهدا باشند، اما سر که می‏چرخانی افراد کمی را می‏بینی. خانم جوانی روی نیمکت بالای سر یکی از قبرها سر به زیر چادر برده و تنها با پدر، برادر ، عمو یا ... یک شهید راز و نیاز می‏کند. پیرمردی عصازنان قدم می‏زند و زیرلب زمزمه فاتحه و ذکر دارد. همین تعداد اندک همدیگر را که می‏بینند با هم چنان سلام و احوال پرسی می‏کنند که گویی سالها است آشنای هم هستند.
همان طور در میان مزار شهدا پرسه می‏زنیم. در قطعه 26 پیرزنی که پر چادرش را از پشت به گردنش گره زده است و چکمه لاستیکی سیاهی به پا دارد به من می‏گوید:« حاج آقا من جلوتر از تو می‏رم بهشت.» ابتدا درست متوجه حرفهایش نمی‏شدم حرفش را تکرار می‏کند. می‏خندم و سلام می‏کنم . همگی می‏ایستیم او سخنانش را ادامه می‏دهد:« 28 ساله هر هفته میام اینجا قبرها رو می‏شورم از خونه خودم تمیزترشون می‏کنم.» تو برف اومدم، تو بارون اومدم... میان صحبت‏هایش می‏رویم فاتحه‏ای برای فرزندش شهید «حسین خراشادی» بخوانیم، مادرانه می‏گوید:«صبر کن پاهات گلیه! نرو، کار منو زیاد نکن...»
من و دوستان در برابر این مادر شهید شروع می‏کنیم به حرف‏های شعاری: ما هر چه داریم از شهدا داریم! ما مدیون شهدائیم! خدا شما را از ما نگیرد و ... حالا می‏فهمم همین تعداد اندک به اندازه ده تا بلکه بیشتر مرد پر ادعا همت دارند و اگر قبور شهدا صبح پنجشنبه با طراوت و شاداب است به برکت امثال این پیرزن و همت اوست! از دامان این زنان مردان به معراج می‏روند! دوباره حرف اولش را تکرار می‏کند:«حاج آقا من جلوتر از تو می‏رم بهشت. نماز صبحم رو اینجا خوندم.» و بعد با لحنی زیبا و همراه کنایه به من می‏گوید:«ای آقای پیش نماز...»
به او خسته نباشید گفتیم. خالصانه و بدون پیرایه گفت:«امروز فشار آب کم بود اذیت شدم خیلی خسته شدم...» خداحافظی می‏کنیم و می‏رویم و معلوم نیست دوباره کی توفیق زیارت مزار شهدا نصیبمان شود!! خدا کند لااقل پشت سر همین مادر شهید هم که شده به بهشت راهمان دهند!

حجت‏الاسلام م-ع

صبح صادق، ش.440، ص.5


» نظر

یادی از مرحوم آیت الله حاج علی آقای صافی گلپایگانی

آیت الله شیخ یحیی عابدی:
حاج آقا لطف الله دست ایشان را می بوسیدآیت الله یحیی عابدی

اشاره: آنچه در ذیل می آید بیان خاطراتی است از آیت الله شیخ یحیی عابدی پیرامون شخصیت علمی و اخلاقی مرحوم حضرت آیت الله حاج علی صافی گلپایگانی که به تازگی به جوار حق پیوسته است.
شیخ یحیی عابدی که از شاگردان درس خارج حضرت آیت الله العظمی برو.جردی(رض) بوده است سالهاست به دستور امام خمینی(ره) امام جماعت مسجدالدوله تهران در خیابان امام خمینی را به عهده دارد. این عالم 79 ساله که 40 سال پیش به مقام اجتهاد نائل شده است سالهاست در حوزه های تهران به تدریس فقه و اصول و تفسیر و اخلاق و ... مشغول است.
ادامه مطلب...

» نظر

به بهانه آیین خرافی شب اول ربیع الاول

... مستند شرعی ندارد!

به کوشش مهدی عامری

مستند شرعی ندارد!          برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روی کلمه (عکس) در متن کلیک کنید.خرافات و تمسک به اموری که مستند و مدرک معتبر روایی و دینی ندارند از جمله اموری است که موجب انحراف دین و منجر به بدعت در دین می گردد. آداب و رسومی که با رنگ و لعاب دینی ناگهان در جامعه سر برمی آورند و عده ای ساده دل و یا جاهل را - هر چند با نیت پسندیده - به دنبال خود می کشد. جای تأسف است در برخی موارد این گونه آیین های من درآوردی و نامعلوم در جامعه رواج می یابد و برخی از مردم به جای آنکه به علما و مراجع رجوع کرده و با تحقیق سراغ این اعمال بروند با اعتماد به سخنان بی پایه افراد بی مایه در دام خرافات گرفتار می شوند. این تأسف آن گاه فزونی می یابد که در این سالها بارها مراجع و علما بر رواج خرافات نهیب زده اند! (عکس)

چند سالی است در پایان ماه صفر مراسمی در برخی شهرها باب شده است که در ظاهر مانند بسیاری از خرافات دیگر عملی نیکو وانمود می شود، اما هنگامی که در آن اندیشیده می شود نتیجه به آنجا می رسد که با خرافه ای دیگر مواجه هستیم!
داستان از این قرار است که گفته می شود در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه می بایست درب هفت مسجد را کوبید و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(س) را اعلام نمود و بدین سان از دستان حضرت زهرا (س) صله دریافت کرده و حاجات خود را طلب کنیم. ادامه مطلب...

» نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
title=