نقد محتوایی بر یک فیلم/آموزش دینی کودکان قبل از بلوغ

اول: کارشناس دینی!
«دختر شش ساله رو مجبور کردی چادر سرش کنه. طفلک یه بار چادر زیر پاش گرفت افتاد زمین... لبش پاره شد. به زنت گفتی ان شاءالله خدا اجرشو میده. مگه قرارمون 9 سالگی نبود؟ چرا کاسه داغ تر از آش شده بودی؟ چرا به تأثیر خواسته هات فکر نمی کردی؟ فکر نمی کردی باعث فراری شدن اون از خدا بشه؟!»
این جملات بخشی از فیلمنامه «دموکراسی تو روز روشن» است که توسط مأمور برزخ در بازخواست پدری بیان می شود که سعی نموده است دختر خود را با دستورات دینی آشنا کند! این فیلم چند ماه قبل از سینماهای جمهوری اسلامی ایران به نمایش در آمد و اکنون در شبکه خانوادگی به مردم ارائه می شود. این فیلم در بردارنده مضامینی با موضوع برزخ است که شایسته است مورد نقد محتوایی دقیق قرار گیرد. نقد این فیلم از آن جهت مهم است که کارشناس دینی این فیلم که در کسوت و لباس علمای دین می باشد، ادعا کرده است «در این فیلم از روح و مضمون حدود 170 آیه از آیات کریمه الهی مربوط به معاد و نیز حدود 400 حدیث از گفتار پیامبر و معصومین (علیهم السلام) استفاده شده است» از این رو ژانر فیلم را مذهبی دانسته است. این بدان معناست که حداقل برخی از مردمی که به تماشای این فیلم می نشینند با اعتماد به سخنان این کارشناس دینی هر آنچه از فیلم می بینند مبتنی بر دقت و نظر دینی یک عالم می پندارند!
اما به نظر، استفاده از روایات و آیات در این فیلم عالمانه و مدقانه نبوده است و نگاهی جامع و کامل و دقیق به مضامین روایات صورت نپذیرفته است. گرچه کارشناس دینی این فیلم در اظهار نظری عجیب خطاب به یکی از علما بیان کرده است؛ «افراد بسیاری در کسوت روحانیت زبان هنر و سینما را نمی فهمند.» اما سخن در محتوا و بیان برخی نواقص در فیلم است که این به زبان هنر و سینما مربوط نمی شود! این کارشناس در ادامه سخن خود خطاب به همان عالم او را به دوری از روح قرآن و روایات حضرات معصومین (علیهم السلام) متهم کرده و از حداقل فهم موضوعات مذهبی در فیلم عاجز دانسته و باز ادعا می کند «هر کس که از اندک معرفت دینی برخوردار، حامل عقل، بهره مند از اندیشه و دارای فکر باشد وقتی فیلم را ببیند، منکر قدرت تأثیرگذاری بینش و مضمون دینی حاکم بر فیلم نخواهد بود.» وی در جایی دیگر دلیل اصلی از ساخت این فیلم را «ارائه چهره صحیح و با نشاط از دین و مردم معرفی می کند.» با این مقدمه، به نقد مطلب فوق الذکر از این فیلم - که گوشه ای کوچک از سناریوی آن است - می پردازیم تا روشن شود این فیلم در هدف خود چقدر موفق بوده است.

دوم: روایات و استفتائات
در تعالیم اسلامی، بسیار سفارش شده است که کودکان را آرام آرام با احکام دین آشنا نمایید. امام جعفر صادق(ع) فرمودند: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید که هفت بار عبارت «لااله الاالله» را بگوید. سپس، او را به حال خود وا گذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و 20 روز برسد. در این هنگام، به او آموزش دهید که هفت بار بگوید: «محمد رسول الله» سپس، تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید. در آن هنگام، از وی بخواهید که هفت مرتبه عبارت: «صلی الله علیه و آله» را تکرار نماید. سپس تا پنج سالگی او را آزاد بگذارید. در این وقت، اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید، در سن شش سالگی، رکوع، سجده و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید. وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید که دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز بتدریج وضو گرفتن را بیاموزید). سپس، به او بگویید که نماز بخواند. آنگاه کودک را به حال خود وا گذارید تا نه سال او تمام شود... در این هنگام، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید. (وسائل الشیعه21: 474) درباره روزه گرفتن نیز وضع به همین ترتیب است. امام صادق(ع) می فرمایند: «ما اهل بیت هنگامی که کودکان مان به پنج سالگی رسیدند، دستور می دهیم که نماز بخوانند. پس شما کودکان خود را از هفت سالگی به نماز دستور دهید و در هفت سالگی، ما امر می کنیم تا به اندازه توانایی شان، نصف روز یا بیشتر یا کمتر روزه بگیرند، هنگامی که تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب آمد، دستور می دهیم که افطار کنند. این عمل، برای آن است که به روزه گرفتن عادت نمایند، پس، شما کودکان (پسران) خود را در 9 سالگی به اندازه توانایی شان به روزه گرفتن امر کنید و چون تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب شد، افطار کنند.» (برای مشاهده روایات بیشتر مراجعه کنید به وسایل الشیعه ابواب احکام الاولاد باب 82 استحباب ترک الصبی سبع السنیناو ستا ملازمته سبع سنین و تعلیمه و تادیبه و کیفیه تعلیمه)
همچنین در مورد حضرت فاطمه(س) نقل شده است. در شب های قدر،کودکان خود را به بیداری و نخفتن وادار می نمودند. به این شیوه که در روز کاملاً آنها را می خواباندند و غذای مطلوبی می دادند تا برای شب زنده داری آماده باشند.
علاوه بر این، علمای بزرگوار شیعه بابی در کتب فقهی خود ذیل مباحث حج و روزه و ... گشوده اند با این عنوان که آیا عمل صبی و غیر بالغ شرعی است یا تمرینی؟ یعنی خداوند بر آن ثواب می دهد و اثرات شرعی بر آن بار می شود یا نه فقط از باب تمرین است. جدای از اختلافاتی که علما در ا ین بحث دارند اصل بحث به طور بدیهی پذیرفته شده است که باید والدین کودکان خود را به دستورات شرع تمرین و آموزش دهند. (برای نمونه نگاه کنید به جامع المقاصد1 : 422، مسالک الافهام2: 15، تکمیل مشارق الشموس فی شرح الدروس: 364)
علاوه بر این، علمای کنونی نیز این گونه آموزش ها و تعلیمات را وظیفه والدین می دانند چنانچه در ذیل در استفتائاتی که از ایشان شده است به این امر تأکید داشته اند:
برخی از مادران فرزندان دختر خود را که به حد بلوغ شرعی نرسیده اند با سر و پـای برهنه در خیـابان ها و مجالس در حضور نامحرمان می آورند. مستـدعی است وظیفـه والـدین را در قبـال فـرزنـدان خـود بیـان فـرموده و این بی اعتنایی چه صورت دارد؟
آیت الله فاضل(ره): بر پدر و مادر است که فرزندان خود را با آداب و رسوم اسلامی و وظایف شرعی آشنا کنند و چنانچه موارد مذکور موجب تهییج و مفسده شود، اگرچه بچه ممیز نباشد، باید آنان را بپوشانند و حفظ کنند تا جامعه آلوده و بی بند و بار نشود.
آیت الله سیستانی: بر غیر بالغ پوشیدن واجب نیست ولی پدر و مادر لازم است که فرزند خود را به رعایت آداب و شئون اسلامی وادار نمایند و در تربیت صحیح شرعی آنان بکوشند.
آیت الله بهجت(ره): تمرین اطفال بر وظایف شرعیه به عهده والدین است.
آیت الله صافی: کار صحیحی نیست و والدین موظفند دختر را از کودکی به رعایت حجاب و گریز از نامحرم عادت دهند و اگر در این امر مسامحه کنند و دختر را نسبت به نامحرم بی تفاوت نمایند شریک در معاصی دختر هستند. در حدیث وارد شده که در مجلسی که حضرت رضا(ع) تشریف داشتند و عده ای نیز حضور داشتند، دختربچه ای وارد شد حضار در مجلس یکی یکی دختر را مورد نوازش قرار دادند تا رسید به حضرت رضا(ع)، آن حضرت از سن دختر سوال کردند گفته شد، پنج سال، حضرت دختر را از خود دور کرد و رفتاری که دیگران کرده بودند ننمودند و اعمال آن بزرگوار باید برای زن مسلمان سرمشق باشد.
آیت الله مکارم: بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را به مسائل اسلامی از زمان طفولیت آشنا کنند.
آیت الله تبریزی: پوشش بر دختران نابالغ واجب نیست، لکن وظیفه والدین است که دختران شان را به پوشش اسلامی دعوت دهند و فرزندان شان را با احکام اسلامی تربیت نمایند. (مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید1: 179)
همچنین در پاسخ به این سوال که «برخی از والدین پسربچه های خود را بدون شلوار و پوشش مناسب بیرون می آورند و معتقدند اشکالی ندارد، خواهشمند است در این رابطه راهنمایی فرمایید.» مراجع عظام پاسخ های مشابهی را بیان فرموده اند.

سوم: حکم عقل و نتیجه گیری
جدای از این دلایل روایی، عقل نیز حکم به این موضوع می کند. دلیل این امر هم روشن است چرا که بدون آمادگی در دوران کودکی، نمی توان توقع داشت فرزندان به محض رسیدن به سن بلوغ دستورات و احکام دینی را فرا بگیرند! چنین چیزی مانند ورزشکاری ناآماده می ماند که با روحیه و جسمی نامناسب قصد انجام حرکات و رفتارهای ورزشی را دارد، بی شک چنین ورزشکاری یا در اثنای کار کم می آورد یا در پایان کار از بدن درد و کوفتگی عضلات از کار می افتد. صاحب نظران تعلیم و تربیت در این باره چنین اظهار نظر کرده اند: «اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت درون سازی از جانب کودک صورت گیرد هر چند مظاهر یک انتقال صوری انجام گرفته است، اثر آن پایدار و ماندنی نخواهد بود.» آیا می توان پذیرفت دختری که تا 9 سالگی ستر و چادر را تجربه نکرده است صبح روز 9 سالگی با حجاب به راحتی کنار بیاید و با آن احساس غریبی نکند؟
از سویی تمرین کودکان به انجام عبادت ها سبب می گردد آنها با این مسائل انس بگیرند و در بزرگسالی عبادات را با سهـولت بیشتری انجام دهند.
البته این به معنای سخت گیری و افراط نیست، چنانچه شاید نویسنده این فیلمنامه چنین ادعایی را داشته باشد و بگوید عبارت «مجبورش کردی» هم دلیل بر این بوده است که منظور ما دوری از اعتدال بوده است اما عبارت بعدی که «مگر قرارمون 9 سالگی نبود» حداقل این شائبه را ایجاد می کند تا قبل از آن، هر اقدامی برای تعلیمات دینی فرزندان کاسه داغ تر از آش شدن است! و باید در برزخ برای این عمل پاسخگو هم باشد! آیا این گونه مبهم بیان نمودن مطلب، زبان هنری برای نشان دادن چهره واقعی دین است؟!
اما آنچه در روایات دیده و فهم می شود این است که والدین وظیفه دارند به شیوه های صحیح، احکام و اعتقادات دینی را به فرزندان خود آموزش دهند و اگر از چنین کاری سر باز بزنند در برزخ مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. البته ممکن است برخی در انجام و شیوه دچار خطا و اشتباه شوند ولی این نباید به اصل بحث لطمه ای بزند.
¤ر.ک به اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان نوشته محمدرضا مطهری

صبح صادق، ش.475، ص.6


» نظر

درنگی در مورد یک فتوا

از سلمان رشدی تا الحبیب؛ از میرزای شیرازی تا خامنه‏ای!
حدود ساعت 11 صبح هشتم مهر خبری در بخش عربی خبرگزاری مهر درج شد مبنی بر اینکه «قائد الثورة یحرم النیل من رموز اهل السُنة و نساء النبی(ص)» آیت الله خامنه ای با صدور فتوایی توهین به نمادهای اسلامی اهل تسنن را حرام اعلام کردند.
این فتوای تاریخی در پاسخ به استفتائی که از سوی جمعی از علما و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان سعودی ارائه شده است. در این استفتا خواسته شده بود تا ایشان نظر خود را درباره «اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام ام المومنین حضرت عایشه اعلام کنند.» رهبر معظم انقلاب در پاسخ اعلام کردند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود.» این فتوا ، با سرعت  با استقبال گسترده در جهان اسلام مواجه شد و شخصیتهای برجسته اهل سنت از این اقدام هوشمندانه و عالمانه تشکر و قدردانی کردند. برای نمونه شیخ الازهر در بیانیه ای از آن با عنوان فتوای مبارک امام علی خامنه‏ای نام برد و  نوشت: «آنچه که سبب می‌شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ‌ترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران چنین فتوایی را صادر کرده است». واکنشهای مشابهی نیز در میان شخصیتها، دانشمندان، علما و مطبوعات و رسانه های لبنان، کویت، قطر و سایر جامعه اهل سنت و جهان اسلام به وقوع پیوست و این فتوا را در تقویت انسجام اسلامی و خاموش کردن فتنه شوم مستکبران و دشمنان اسلام ارزیابی کردند.

اما پشت پرده این استفتا چه بود؟
در هفدهم ماه مبارک رمضان که مصادف با روز درگذشت عایشه می¬باشد جمعی از مدعیان تشیع در لندن در مراسمی موهن و هتاکانه به این مناسبت مراسم جشنی را برگزار کردند! در این مراسم توهین‏آمیز عده‏ای با لباسهای قرمز حرکاتی را انجام می‏دادند که باعث شاد شدن هر چه بیشتر افراد حاضر شوند و برخی نیز شیرینی و شکلات پخش می‏کردند. بر گردن عده‏ای نیز شالهای قرمز رنگی قرار داشت که بر روی آن عبارتهایی توهین‏آمیز علیه عایشه درج شده بود. سخنرانان و خوانندگان مجلس هم در اهانت به همسر پیامبر چیزی کم نگذاشتند. عکسها و فیلمهایی از این مراسم در سایتها منتشر و سبب ناراحتی و اعتراضات شدید اهل سنت شد.
بانی این مراسم یک طلبه جوان کویتی به نام یاسر الحبیب بوده است که سخنان موهن او در این مراسم بازتابهای زیادی را به همراه داشت.
او متولد سال 1355شمسی است. یاسر فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت و رییس سازمنی به نام خدام المهدی می¬باشد. او در مقالات و سخنان خود به اعتقادات اهل سخن به خصوص خلفا و عایشه حمله کرده و حتی در برابر شخیتهایی مانند علامه فضل الله که به تقریب مذاهب معتقد بود مواضع تندی می‏گرفت. همین مواضع سبب شد دولت کویت او را محکوم به حبس کند اما پس از سه ماه با عفو مواجه شد. البته فشارهای سازمانهای حقوق بشری در انگلیس و نیز وزارت خارجه آمریکا نیز در این عفو بی‏تاثیر نبوده او پس از آزادی به عراق و سپس ایران و بعد انگلیس عزیمت کرده و از سال 2005 تاکنون در لندن زندگی می‏کند و پناهندگی دولت بریتانیا را همراه خود دارد. روزنامه شیعه (shianewspaper) چاپ لندن و حوزه علمیه عسکریین تحت اشراف او است. همچنین او در شبکه‏ای تلویزیونی به نام فدک که از لندن پخش می‏شود سخنان و نظرات خود را بیان می‏کند و معمولا در این برنامه‏ها عبارات اهانت‏آمیزی در مورد خلفای راشدین و برخی همسران پیامبر به کار می‏برد به گونه ای که مسلمانان مصر بارها از دولت خواسته‏اند این شبکه را در مصر توقیف کنند. او هم چنین پایگاه اینترنتی به نام «قطره» دارد که در آن نیز مقالات و مطالب گوناگونی از او وجود دارد. در این سایت زندگی نامه‏ای از الحبیب وجود ندارد و اشاره‏ای به محل تحصیل و میزان سواد و اساتید وی نشده است..
او تقیه را که یکی از اصول اساسی شیعه است رد می‏کند و آن را مانع گسترش این مذهب می‏داند و به شدت به علمای بزرگ که قائل به تقیه هستند حمله می‏کند و یکی از علمای بزرگ عربستان را به همین خاطر سامری می‏نامد! او نسبت به حکومت ایران نیز موضع منفی دارد.
پس از این مراسم موهن در ماه رمضان شیعیان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تحت فشارهای شدیدی قرار گرفتند. کشورهای عربی و  جامعه اهل تسنن به شدت علیه این اقدام این طلبه جوان موضع گرفتند و در شدیدترین این واکنشها، کابینه کویت، او را سلب تابعیت کرد. جالب اینکه در پی ایجاد برخی فشارهای حقوقی بر وی، دولت انگلستان و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری این کشور، از او حمایت می‏کنند! حتی اینترپل در از دولت کویت خواست قرار تعقیب الحبیب را ملغی کند چرا که کسی را نمی توان ابراز عقیده و مذهب تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار داد!
در همین حال یکی از مراجع شیعه در ایران یاسر الحبیب را یک آدم بی‏سواد و روحانی نما خواند که شایسته پوشیدن لباس روحانیت نیست. آیت الله مکارم در درس خارج یکشنبه‏ یازدهم مهر 1388 گفت «اینگونه اشخاص، نماینده شیعیان نیستند این آدم یا مزدور و مأمور است و یا سفیه و دیوانه؛ اما  از او نادان‏تر بعضی از علمای وهابی هستند که به استناد این حرف، گفتند: شیعیان باطن خودشان را ظاهر کردند! آنهم در حالی که صدها نفر از علمای شیعه در ایران، لبنان، کشورهای عربی و اروپا اظهارات آن روحانی‏نما را محکوم کردند».
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـابناـ به نقل از سایت خبری شیعیان عربستان (راصد)وهابی‏ها ازا ین اظهارات موهن ابراز خرسندی کردند به گونه ای که، «شیخ عبدالعزیز آل‏الشیخ» مفتی اول سعودی گفت: «بعد از اسائه‏ ادب یاسر الحبیب به ام‏المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیع در کشورهای عربی و اسلامی متوقف شده است و بسیاری از اهل سنت که تمایلی به تشیع داشتند، از مسیر انحرافی(!) خود برگشته و راه مستقیم را برگزیده‏اند! سخنان الحبیب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی ‏شیعیان روشن شود». یکی از گروههای افراطی فلسطینی نیز برای سر این طلبه جوان 15 هزار پوند جایزه تعیین کرده است. پس از این سخنان یک بازی آنلاین اینترنتی ارائه شده است که در آن شیعیان با سنی ها در حال جنگ و کشتار یکدیگر هستند!
به نظر این گونه اقدامات اختلاف انگیز که از لندن هدایت و متشر  می شود را باید در راستای طرح جنگ مذهبها و در سلسله اقدامات موهنی مانند آیات شیطانی، کاریکاتورهای دانمارک، رمان جواهر مدینه و قرآن سوزی 11 سپتامبر ارزیابی نمود که همگی از یک مقر فرماندهی هدایت و حمایت می‏شوند؛ چنانچه مقام رهبری بیان داشته‏اند: «ما اطلاع داریم، بنده هم امروز اطلاع دارم، هم از گذشته اطلاع دارم که پولها دارد خرج می‏شود براى اینکه اینها کتاب فحش و دشنام و تهمت بنویسند علیه آنها، آنها کتاب فحش و دشنام و تهمت بنویسند علیه اینها؛ پول هر دو را هم یک مرکز می‏دهد؛ پول هر دو کتاب و نشر هر دو کتاب از یک جیب خارج می‏شود. اینها هشداردهنده نیست؟ اینها را باید توجه کنند». (27 اذر 87)
از این رو فتوای اخیر ولی امر مسلمین جهان که با زمان شناسی و هوشمندی کم نظیری صادر شده است سبب گردید نقشه شومی که اتحاد مسلمین و حتی همه مستضفان جهان را هدف قرار داده است خنثی و بی‏اثر گردد و از بروز حوادث ناگوار و خونباری که وقوع آن محتمل بود جلوگیری شود. به نظر باید این فتوای تاریخی را در کنار فتوای تحریم تنباکو و حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) ارزیابی نمود که ضربه سختی بر پیکره دشمنان اسلام و ایران نواخت.


» نظر

به مناسبت 16 شوال وفات علامه شیخ عبدالله ممقانی

                                    تحصیل و تدریس و تألیف بدون تعطیلی
عبدالله ممقانی معروف به علامه مامقانی و فاضل مامقانی. در تاریخ 15ربیع الأول1290 ه . ق در نجف اشرف دیده به جهان گشود. در پنج سالگی خواندن و نوشتن قرآن را آموخت و پس از اینکه آثار هوش فراوان در وی نمایان شد، پدرش تعلیم وی را به عهده گرفت. سپس نزد سایر اساتید علوم اسلامی را آموخت.
این فقیه اصولی، مرجع تقلید، رجالی، محدث و ادیب در ربیع الأول سال 1308 ه . ق به درس خارج اصول و در محرم سال 1309 ه .ق به درس فقه پدر حاضر شد و تقریرات آنها را نگاشت و تا زمان فوت پدرش (1323ق) این کار ادامه داشت. قوه استنباط و اجتهاد وی بارها از طرف پدرش تأیید شد و سرانجام موفق شد اجازه اجتهاد را از پدرش، با اینکه وی در سختگیری اعطای اجازه به شاگردانش معروف بود، دریافت کند. از سال 9031 ه. ق به دستور شیخ حسن میرزا تألیف را آغاز کرد و تا پایان عمر بدین کار مشغول بود. دوران سطوح ایشان دو سال و نیم به طول انجامید؛ چون تمامی روزهای سال را به تحصیل اشتغال داشت و تنها روز عاشورا را تعطیل می کرد. او همیشه به مطالعه و تحقیقات علمی و متون فقهی اشتغال داشت و آنی از وقت خود را به غفلت نگذرانید.
در سال1338 به حج مشرف شد که مایه عزت شیعه را فراهم کرد. وی در این سفر به اقامه نماز جماعت بر طبق مذهب شیعه در برابر علمای مذاهب عامه پرداخت و هر شب افراد زیادی به او اقتدا می کردند. او مرجع تقلید بسیاری از مردم آذربایجان بود. بعد از والد بزرگوارشان و حضرت آیت الله العظمی فاضل شربیانی در شمار مراجع بزرگ بلاد قفقاز و آذربایجان محسوب می شود. وی غیر از والد بزرگوارش نزد اساتیدی چون آیت الله شیخ هاشم ارونقی ملکی، آیت الله ملاغلامحسین دربندی، شیخ حسن خراسانی معروف به میرزا زانوی شاگردی زد و آنگاه که خود به مقام استادی نائل شد شاگردان بسیاری بر گردش جمع شدند و از پای درسش بزرگانی چون آیات عظام میلانی، نجفی مرعشی، موسوی سبزواری، میرزا باقر زنجانی و حجج الاسلام عبدالحسین حلی و سید عبدالرزاق موسوی مقرم صاحب مقتل الحسین افتخار شاگردی یافتند.
با همت فوق العاده شب و روز مشغول مطالعه و مباحثه بود و از کثرت تعطیلات در هر پنجشنبه و جمعه و ایام اعیاد و وفیات و اوقات زیارت مخصوصه و نظایر اینها (که از حد خارج و علاوه بر تضییع عمر گرانبها مخالف عادت و سلیقه شخصی اشتغال دائمی شبانه روزی وی بود) دردمند و افسرده خاطر گردید. قضیه را با استاد خود شیخ حسن خراسانی ملقب به میرزا اظهار داشت. وی نیز به وی دستور داد که به نوشتن و تحریر رو آورد. ایشان در موضوعات مختلف تألیفاتی متعدد دارد و از جمله علمای پرکار و دست به قلم بودند و گفته شده بیش از 80 اثر از ایشان به جای مانده است. مجموع آثار قلمی او سه برابر دوره جواهرالکلام می باشد. مشهور ترین کتاب این عالم ربانی کتاب «التنقیح المقال فی علم الرجال» است که در علم رجال شناسی و تراجم از جمله کتب کم نظیر است. این کتاب را گسترده ترین کتاب رجالی شیعه امامیه و بلکه مفصل ترین اثر در علم رجال دانسته اند. صاحب الذریعه نیز پس از توصیف فراوان در مورد کتاب می نویسد: «این کتاب مبسوط ترین کتابی است که در علم رجال نوشته شده است زیرا در بر گیرنده تراجم تمام صحابه و تابعین و سایر اصحاب پیشوایان (ع) و غیر ایشان از راویان تا قرن رابع و تعدادی از علماء و محدثین را در سه مجلد بزرگ جمع کرده و مجموع مدت جمع و ترتیب و تهذیب آن مجلدات سه گانه، بیش از سه سال طول نکشیده است و این امر خارق عادات و خاص تأییدات شمرده می شود پس خداوند خیر کثیر و جزای فراوان و پاداش نیک به مولف عنایت فرماید هر چند کتاب او خالی از نقد و جای اعتراض نیست و صاحب قاموس الرجال تعلیقاتی بر آن نگاشته اند ولی خود امر تألیف از خوارق می باشد.» وی حدود 20 اثر فقهی دارد و در زمینه درایه، اخلاق، علوم غریبه، طب، حدیث، کلام و ... نیز نوشته هایی گرانسنگ دارد.
وی سال 1346ق. به مشهد مقدس و قم سفر کرد و حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مکان بجا آوردن نمازش را در صحن به ایشان تفویض کرد و طلاب و مردم قم از هر سو گرد او حلقه می زدند و برای پرسیدن از وی ساعت ها در نوبت می ایستادند. این عالم بزرگ سرانجام در16شوال 1351 ق. در نجف اشرف ندای حق را لبیک گفت و در کنار پدرش، در مقبره خانوادگی در منزل شان، دفن شد.


» نظر

چکیده ای از کتاب مرآت الرشاد علامه ممقانی

                   انعکاس زندگی ناب در آیینه راهنمایی
ورودیه: آنچه در ذیل می آید بخش هایی از کتاب شریف «مرآت الرشاد فی الوصیه الی الاحبه و الاولاد» نوشته علامه ممقانی است که در آن وصایای اخلاقی و عرفانی به اولاد و دوستان خود نگاشته است. او در مقدمه این کتاب مختصر از اولادش می خواهد هفته یا ماهی یک بار این وصایا را که از آیات و روایات اهل بیت اقتباس شده اند مطالعه کنند، به گونه ای که ملکه آنها شود. در غیر این صورت عاق می شوند و به خیر و فلاح نمی رسند و این نشان از اهمیت محتویات این کتاب می باشد.
بخش اول این کتاب در اصول پنجگانه اعتقادی شیعه است که بر هر کس یقین به آنها واجب است. در این بخش به طور بسیار موجز بحث های خداشناسی، نبوت و امامت و معاد بیان شده است. بخش دوم کتاب را علامه با عنوان تشویق به اطاعت خدا و هشدار در مورد عصیان و تنبلی و صرف عمر در اموری که شایسته یک مسلمان نیست، آغاز می کند و در بخش سوم وصایای متفرقه ای را متذکر شده و در فصل چهار کتاب به ارزش علم آموزی اشاره کرده و در بخش پایانی توصیه های عمومی نسبت به امرار معاش را بیان می نماید. این کتاب با عنوان «آیینه هدایت» ترجمه شده است و خواندن آن به عنوان یک دوره کوتاه اخلاق اسلامی خالی از لطف نخواهد بود. متن ذیل ترجمه و خلاصه ای از اصل کتاب است.
1- بدان فرزندم خدای متعال مخلوقات خود را بسیار دوست دارد؛ چنانچه هر سازنده ای نسبت به ساخته خود چنین است. از این رو واجبات را واجب نمود و مستحبات را سنت قرار داد و محرمات را تحریم کرد و از مکروهات بازداشت به خاطر مصلحت هایی که برای بندگان دارند و زیان هایی که از آنها دفع می کنند. بدان که نه سرکشی گناهکار به او ضرری می رساند و نه عبادت عابدان برای او نفعی دارد.
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
پس ترک اطاعت او مخالفت با عقل است که حکم به وجوب شکر نعمت دهنده و اطاعت از مولا می دهد چرا که مخالفت با مولا ترک امری است که برای انسان فایده دارد و وارد نمودن ضرر به خویش است.
2- فرزندم بپرهیز از کسالت و بطالت عمر و آنچه سبب این دو می شود چرا که گفته شده است شیطان و نفس اماره هر گاه از تزیین نمودن کارهای زشت و زشت نشان دادن کارهای نیکو ناتوان شدند اعمال را به جایی توجه می دهند که سبب تنبلی و بطالت می شود به این صورت که خورد و خوراک و خواب و استراحت و تفریح را بیش از حد ضروری و نیاز نشان می دهند تا وقتی بنده ای دچار اینها شد ثمره آن کسالت و تنبلی و ضایع نمودن وقت شریف است. هر لحظه از لحظات عمر تو گوهری گرانبهاست، بلکه عزیزتر از آن است.
3- زبان را از آنچه به تو کمکی نمی رساند و مهم نیست نگهدار، چرا که بیشتر لغزش های انسان از زبانش است و هیچ عضوی مانند زبان گناهان متعدد ندارد و صمت و سکوت دری از درهای حکمت است پس زبانت را حفظ کن مگر از خیری که تو را به سمت بهشت می کشاند.
زبان بسیار سر بر باد داده است
زبان ما را عدوی خانه زاد است
4- فرزندم تو را به تفکر وصیت می کنم که از بزرگترین اسباب بیداری نفس و صفای قلب است و موجب بسیاری از رفع کدورات و شکستن شهوات و گسست از دنیا و توجه به آخرت می شود. تفکر بالاتر از هر عبادت و رئیس آنهاست و روح و مغز طاعت و بندگی است چرا که تفکر عبد را به خدا می رساند. تفکر عمل قلب است و عبادت عمل اعضا و جوارح. قلب از همه اعضا با شرافت تر است پس عمل آن هم باید شریف تر باشد. تفکر آن چیزی است که انسان را از آتش برهاند مانند حر بن یزید که با لحظه ای تفکر نجات یافت و اگر یک سال - بلکه سالها - عبادت کرده باشد آن عبادت ها مانند آن یک لحظه تفکر برایش نفع و نجات نمی شد؛ از این رو ساعتی تفکر را از عبادت هفتاد ساله بهتر دانسته اند.
5- پسرم بر تو باد قناعت که عزت دنیا و آخرت و راحت بدن است و اگر آن را ترک کنی چه بسا در ارتکاب اعمالی بیفتی که تو را در دنیا نزد بندگان خوار می کند و در آخرت به عذاب وارد می کند و دچار خستگی و افسردگی می شوی. قصد من از قناعت تنگ گرفتن بر خانواده نیست چرا که این امر خلاف گسترش و توسعه رزقی است که در روایات مستحب است و چه بسا سبب ترک نفقه واجب آنها شود. پس در همه امور میانه روی پیشه کن که نه از اهل بخل و خسیس ها شمرده شوی و نه اهل اسراف و تبذیر به شمار آیی. اگر وضع مالت خوب است برای خانواده در نفقه و پوشش و غیره تا حدی که اهل اسراف نباشی وسعت بده و اگر وضعت خوب نبود به مقدار کم قناعت کن و فقر خود را اظهار مکن چرا که مردم بنده دنیا هستند و اگر از فقر و نداری تو آگاهی یابند تو را خوار می شمارند و به تو اهانت می کنند و ذلیلت می کنند. رزق مقدر تقسیم شده است و خدای حکیم آن را بنا بر مصلحت و حکمتش تقسیم نموده و با بذل آبرو زیاد نمی گردد و با عفت و نگفتن به مردم هم کم نمی گردد، بلکه گاهی گفتن آن به مردم شکایت از تقسیم کننده روزی است که سبب غضب او می شود و در دنیا سبب تنگی رزق بیشتر و در آخرت موجب عذاب می گردد.
6- بر تو باد صله رحم که موجب زیادی عمر می شود و روزی را گسترش می دهد و رضایت پروردگار را موجب می گردد و تو را در دنیا و آخرت بهره مند می کند. صله رحم کن حتی با کسی که از تو بریده است بلکه چنین صله رحمی به اخلاص و قرب خدا نزدیک تر است و از پیروی نفس اماره دورتر. من در صله رحم به خصوص با قاطع رحم آثار غریب و فواید عجیبی تجربه نمودم.
7- فرزندم بپرهیز و بر حذر باش از غضب که نشان دهنده سستی عقیده غضب کننده است. روایت شده غضب، ایمان را فاسد می کند، همچنان که سرکه عسل را. ابلیس گفت غضب دام و شکارگاه من است و بهترین بندگان را به وسیله آن از بهشت و راه آن شکار کردم!
8- فرزندم از زیاده روی در خوردن دوری کن که سبب کسالت و سنگدلی می شود و روایت شده نزدیک ترین زمان بنده به شیطان وقتی است که شکمش پر است. پس یک سوم معده را برای آب و یک سوم را برای هوا باقی بگذار و به اندازه یک سوم آن بخور. گمان نکن قدرت و قوت در زیاد خوردن است، بلکه این امر در خوب هضم شدن غذاست و هضم درست در کمی طعام میسر می شود. هرگز هنگام سیری و اشتها نداشتن، غذا نخور که سبب حماقت و کودنی می شود.


» نظر

خوش آمدی به روزه در تابستان

خدا را شکر رمضان در گرما می آید

برکت به معنای خیر بسیار و دائمی است و اگر چیزی دارای خوبیهای زیاد و مستمر باشد آن را مبارک می نامند. ماه رمضان از این دست امور است که آن را مبارک نامیده اند. ورود به ماه میهمانی خدا را مومنان یک سال به انتظار می نشینند و با رسیدن شمیم خوش رمضان و به شکرانه این توفیق حضور به درگاه حضرت حق حمد و ثنا می گویند که بار دیگر در بهار قرآن تنفس می کنند. نفسهایی که به برکت این ماه در حکم تسبیح و تحمید است.
طبق فرمایش نبوی در این ماه سراسر برکت اعمال مباح مومنین مانند خوابیدن و نفس کشیدن دارای اجر و ثواب است و هر عمل نیک و کردار عبادی ثوابی چندین برابر دارد، چنانچه خواندن یک آیه از قرآن معادل قرائت و ختم یک دور کامل قرآن است. اینهاست که مومنان را به شکرگزاری وا می دارد، چنانچه حضرت زین العابدین(ع) در دعای ورودیه خود در حلول رمضان به خداوند عرضه می دارد: «الْحَمْـدُ للهِ الذِى هَدَانَـا لِحَـمْدِهِ، وَ جَـعَلَـنَا مِـنْ أَهْلِهِ لِـنَکـونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشاکرِینَ وَ لِیَجْزِیَنَا عَلَى ذَلِک جَزَاءَ الْـمُحْسِنِیـنَ وَ الْحَمْـدُ لِلَهِ الذِى حَـبَانَا بِدِیـنِهِ، وَ اخْتَصـنَا بِمِلـتِهِ وَ سَبَـلَنَا فِـى سُبُلِ إِحْسَانِـهِ لِنَسْلُکـهَا بِمَنِهِ إِلَـى رِضْوَانِهِ، حَمْداً یَتَقَبلُهُ مِنَا، وَ یَرْضَى بِهِ عَنا وَ الْحَمْدُ لِلهِ الذِى جَعَلَ مِنْ تِـلْک السبُلِ شَهْـرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ؛ ستایش برای خداست که ما را به سپاس خود رهنمون گردید و بدان اهلیت بخشید تا از شکر گزاران احسان او باشیم و بر این کار، ما را پاداش نیکوکاران دهد. ستایش برای خداست که دین خود را به ما عطا فرمود، و ما را به آیین خود ویژه گردانید و به راه های احسان خویش پویا ساخت تا به فضل نعمت او به سوی خشنودی اش روانه شویم؛ ستایشی که آن را از ما قبول کند و به سبب آن از ما راضی شود. ستایش برای خداست که ماه خود، ماه رمضان را از جمله راه های احسان قرار داد.» (دعای44 صحیفه سجادیه) امام معصوم که معدن علم الهی است به درستی درک واقعی از مقام رمضان دارد، لذا این گونه زبان شکر در برابر می گشاید.
اما رمضانی که در پیش روی ماست شکر و سپاس افزون تری را می طلبد، لذا برای این رمضان باید استقبال ویژه تری داشت، چه آنکه رمضان امسال و نیز چند سال آینده مصادف با گرمای تابستان شده و این امر بر برکات این ماه افزوده است. روزه گرفتن در گرما از اعمال نیکی است که در روایات بسیار از آن تمجید شده است. شیخ صدوق در ثواب الاعمال در ثواب روزه در گرما از امام صادق(ع) نقل می کند:«هر کسی که یک روز در گرما روزه بگیرد و تشنه شود، خدای عزوجل هزار فرشته را وکیل می کند که دست به صورت او بکشند و او را مژده دهند و زمانی که افطار کند، خدای متعال می فرماید، چقدر خوشبو هستی. فرشتگانم! گواه باشید که من قطعاً او را آمرزیدم.» آیا این عشق بازی خدا به بنده روزه دارش جای شکر و حمد ندارد؟
مریم عذرا (س)که عمر خود را در عبادت و تهجد و تزهد سپری کرد و به بالاترین مدارج معنوی رسید بعد از آنکه توسط پسرش حضرت عیسی (ع) دفن شد در پاسخ به این سوال فرزندش که مادر آیا دوست داری به دنیا برگردی؟ جواب می دهد آری دوست دارم برگردم و در شبهای بسیار سرد نماز بگزارم و در روزهای بسیار گرم روزه بگیرم که پسرم راه خیلی مخوف و ترسناک است. «ناداها بعد مَا دُفِنَتْ فَقَالَ یَا أُماهُ هَلْ تُرِیدِینَ أَنْ تَرْجِعِى إِلَى الدنْیَا قَالَتْ نَعَمْ لِأُصَلىَ لله فِى لَیْلَةٍ شَدِیدَةِ الْبَـرْدِ وَ أَصُومَ یَوْمـاً شَدِیدَ الْـحَر یَا بُـنَى فَـإِن الطرِیقَ مَخُوفُ» این سخن از کسی هم چون مریم عذرا هم هشداری برای مومنان است و هم دستورالعملی که بدانند در این دنیا چگونه باید برای آخرت خود توشه بردارند و حال که در این دنیا هستند از فرصتهای اهدایی خداوند بهره کامل ببرند.
در کتب روایی مانند وسایل الشیعه و یا مستدرک آن بابی با عنوان بَابُ اسْـتِحْبَابِ الصوْمِ فِـى الْحَر وَ احْتِمَالِ الظـمَإِ فِیهِ یعنی استحباب روزه در گرما و احتمال تشنگی وجود دارد که در ذیل آن روایاتی در این زمینه نقل شده است که در این نوشتار جرعه ای از این بحر مکتوب شده است.
رسول خدا(ص) روزه در گرما را جهاد می داند «الصوم ف ی الحر ج هاد» و امام صادق(ع) آن را برترین جهاد معرفی می کند «أَفْضَلُ الْجِهَادِ الصوْمُ فِى الْحَر»
برای مومنان چه حلاوتی بالاتر از این که علاوه بر تمام ثمرات نیکویی که در ماه رمضان نصیبشان می گردد، اجر جهاد نیز به پای آنان نوشته شود. مومنانی که از عظمت و جایگاه والای جهاد نیز با خبرند می کوشند نام خود را به عنوان صائم مجاهد در پرونده کرام الکاتبین ثبت کنند. چه آنکه یکی از ابواب بهشت باب صائمین است و جهاد نیز بابی از ابواب جنت است. امیرالمومنین علی(ع) در فرمایشی هفت مورد را از علامات ایمان بر می شمرد که یکی از آنها «الصیَامُ فِى الْهَوَاجِر» - یعنی روزه در گرما- است و در کلامی دیگر در بیان صفت مومنان از جمله نشانه های آنها را «صوام الهواجر» - یعنی کسانی که در روزهای گرم زیاد روزه می گیرند- عنوان می کند که از جمله مواردی است که مومنان به آن شناخته می شوند.
امام صادق(ع) در کنار کعبه در پاسخ به خواست فردی که از امام طلب ارشاد کردند از قول پدر بزرگوارشان فرمودند: «صُمْ یَوْماً شَدِیدَ الْحَر لِلنشُورِ وَ صَل رَکعَتَیْنِ فِى سَوَادِ اللیْلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُورِ» تقریباً به این معنا که در روزهای بسیار گرم روزه بگیر تا تشنگی روز نشور و قیامت را به یاد آوری و در سیاهی شب نماز بگزار تا وحشت تنهایی قبر در خاطرت مجسم شود. اگر کسی تشنگی ناچیز این دنیا را در مدت اندکی تحمل کند درک مختصری از عطش روز محشر خواهد یافت و این سبب می گردد تا راهکاری بیابد از آن تشنگی در امان باشد و با جستجو در کلمات دانایان به آن روز یعنی اهل بیت عصمت راهکارهای مناسبی می یابد و علم پیدا می کند چه گناهانی سبب تشنگی در محشر و چه اعمال حسنه ای سبب رفع آن خواهد شد. چنانچه به طور نمونه رسول خدا (ص) فرمود: خوشا به حال کسانی که برای خدا گرسنه و تشنه شده اند. اینان در روز قیامت سیر می شوند و تشنگی و گرسنگی را درک نخواهند کرد. (وسائل الشیعه7: 299)
شاید به همین دلایل است که امیرالمومنین(ع) که در عبادت و بندگی همتایی ندارد می فرماید من روزه در تابستان را دوست دارم و آن را در کنار پذیرایی از مهمان و صله رحم و جهاد در راه خدا قرار می دهد «حُببَ إِلَى الصوْمُ بِالصیِْ وَ قِرَى الضیِْ وَ الضرْبُ فِى سَبِیلِ الله بِالسیِْ» چرا که روزه در تابستان به خصوص در ماه رمضان راه را برای سلوک هموارتر می کند. از آنجایی که برای شیعیان و بلکه همه مسلمین کلام علی(ع) معیار و میزان است آنان نیز با عشق و علاقه بیشتری رمضان امسال را به آغوش می کشند چرا که این رمضان محبوب حضرت مولاست و اگر هیچ پاداش و ثواب و امر دیگری هم نبود همین مطلب کافی است تا مناسک رمضان امسال را عاشقانه تر انجام دهند چرا که بی شک امام زمانشان نیز همچون اجداد بزرگوارش روزه های امسال را بیشتر دوست دارد.

¤ مستدرک الوسائل، ج 7 ، صص 506-505

صبح صادق،‏ ش.461،‏ ص.1


» نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
title=