بررسی اوضاع سیاسی شیعیان پس از شهادت امام هفتم(ع)
مدعیان خط امام علیه امامت
محمدجواد رحمت آبادى
تاریخ شیعه همواره با حوادث و وقایعی همراه بوده است که در طی آنها شیعیان در امتحانات دشوار الهی قرار می گرفتند و این امتحان ها ریزشها و رویش های بسیاری داشته است. بعد از شهادت امام هفتم حضرت امام موسی کاظم(ع) یکی از این آزمون ها پیش روی شیعیان قرار گرفت. برخی خواص و یاران نزدیک حضرت که از جانب ایشان اجازه دریافت وجوهات داشتند، اموال بسیاری از شیعیان و سهم امام را نزد خود حفظ کرده بودند، اما پس از شهادت حضرت کاظم(ع) حب دنیا و مال پرستی آنها سبب شد امامت امام رضا(ع) را انکار کنند و با فریب افکار عمومی اعلام کردند امام هفتم هنوز زنده است و همان قائم آل محمد است و باید منتظر ظهورش بود! این گروه منحرف در تاریخ به واقفیه مشهور است یعنی کسانی که در امام کاظم(ع) توقف کردند و ولایت ائمه بعد از ایشان را نپذیرفتند. البته واقفیه به طور عمومی یعنی هر گروهی که بر امام زمان خویش توقف کند چنانچه در ائمه قبل نیز این گونه اعتقادات وجود داشت اما واقفیه ای که در تاریخ شهرت یافته اند همین است که بیان شد!
آنچه مایه عبرت است این موضوع می باشد که سران واقفیه جزء نزدیکترین یاران و وکلای امام هفتم بوده اند و حتی یکی از آنها در مجلسی که امام موسی فرزندش علی را به عنوان امام بعد خود معرفی کرد به امام رضا تهنیت و تبریک گفت!! شیخ طوسی می گوید: اولین کسانی که این مذهب را انتشار دادند سه نفر به نام های علی بن حمزه بطانی و زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی بودند، اینان به جهت مال دنیا دست به این کار زدند و گروهی مثل حمزه بن بزیع، ابن المکاری و کرام خثعمی و مانند ایشان را با اموال خریدند و آنها را موافق خود نمودند. از این رو یکی از مهمترین عوامل بروز واقفیه طمع ورزی برخی از وکلای امام (علیه السلام) بود که دین خود را به بهای دنیا فروختند. علی بن حمزه به تنهایی سی هزار دینار از وجوهات در اختیارش بود. آنان به جهت تصاحب این اموال ادعا کردند که موسی بن جعفر(ع)زنده و غایب است. چرا که در صورت اقرار به امامت حضرت رضا(ع) ناچار بودند آن اموال را تحویل ایشان دهند. این نشان از این دارد که برخی امام و ولایت را تا جایی قبول دارند که با منافع و دنیای آنها تضاد نداشته باشد.ادامه مطلب...
کلمات کلیدی : یادداشتها
»
نظر