سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رفسنجانی و نقد دنیاگریزی به بهانه دنیاطلبی!

یکی از محکمات اندیشه امام خمینی رحمه الله علیه دوری از دنیاگرایی و رفاه طلبی است. این مهم در کلام امام خمینی به کرات و با شفافیت و ضراحت دیده می‌شود. امام خمینی یکی از خصوصیات بارز اسلام امریکایی را رفاه و تجمل عنوان می‌کند. (صحیفه امام، ج‏21، ص: 146)

زندگی ساده پیر جماران و نیز امام خامنه‌ای خود گویای این مطلب است که در حکومتی که داعیه‌دار حکومت علوی است حاکم جامعه اسلامی و مسئولان آن باید به اندک دنیا قناعت کنند و زندگی. واقعاً زاهدانه را پیش بگیرند.

در برهه‌ای از تاریخ انقلاب متاسفانه ادبیاتی در کشور رایج شد که زهد را امری قلبی معرفی نمود و تاکید می‌شد که می‌توان غرق در ظاهر اشرافی و طاغوتی شد اما در دل زهد و تنفر از دنیا را داشت! کلماتی مانند مستضعفین، پابرهنگان، فقرا،‌ زاغه‌نشین‌ها و کوخ نشین‌ها به کرات در فرمایشات حضرات امام خمینی دیده می‌شود که متاسفانه به بهانه توسعه این کلمات به حاشیه رانده شد.

آقای هاشمی رفسنجانی که بی تردید در تغییر این روند نقش به سزایی داشت بار دیگر به همان ادبیات قبلی خود بازگشته است و با بیانی متفاوت به تبیین تئوری ترویج رفاه طلبی پرداخته است. وی در دیدار جمعی از برگزیدگان چهار دوره جشنواره ملی تجلیل از تلاشگران کیفیت با انتقاد از ترویج دنیاگریزی در کشور بیان داشته: مگر خداوند بهترین نعمت‌ها را برای کافران خلق کرده؟ ... بعضی‌ها با استفاده‌های منفی و ترویج دنیاگریزی، به بهانه تصوف، دنیا را کاروانسرای دو در می‌خوانند، اما انسان براساس صراحت‌های قرآنی، باید دنیا را بسازد و بر مناکب آن سوار شود.»

اصولاً ترویج رهبانیت، تصوف و ریاضت‌های غیر شرعی امری مذموم است اما سال اینجاست چه کسانی در کشور مروج دنیاگریزی هستند؟ این گونه کلی گویی سخن گفتن بیشتر به توجیه رفتار دنیا طلبان می‌ماند تا نقد دنیاگریزان به اضافه اینکه آنچه امروز شاهدان هستیم رواج مصرف گرایی و اسراف و چشم و هم چشمی و تجمل گرایی در جامعه است و مشخص نیست چه کسانی به آقای هاشمی گزارش داده‌اند که جامعه امروز با تفکر دنیاگریزی مواجه شده است.

نکته دیگر آنکه آنچه بیشتر در کلام بزرگان برگرفته از کلام معصومین رسیده است ناظر به رفتار مسئولین و حاکمان جامعه است. حاکمان جامعه نباید دنبال بهترین‌های دنیا باشند و باید در حد پایین جامعه زندگی کنند چنانچه رفتار علوی امام راحل و امام حاضر نیز این چنین است. امری که متاسفانه در زندگی آقای هاشمی جایگاهش معلوم نیست و از همان سالهای پیش که ایشان در مس‌اند حکومتی بود ساده زیستی که از تاکیدات امام امت بود در زندگی و نظرات ایشان مبهم بود و بعضاً چنانچه امروز در خاطرات ایشان هم مشاهده می‌شود خلاف آن نیز دیده می‌شود!

رفتر عملی آقای هاشمی و همراهان ایشان در حزب کارگزاران نشان از این دارد که این تفکر موجب شده ایشان به جای توجه به ساده زیستی و همراهی با محرومین بیشتر در خدمت سرمایه داران باشند تا جایی که حتی عنوان می‌داشتند زیر چرخهای توسعه ممکن است عده ای له شوند.

آقای هاشمی درست عنوان می‌دارد که: زیبایی‌های زمین و آسمان برای مؤمنین است و خداوند، جواب معترضین را می‌دهد که این نعمت‌ها در قیامت به شکل خالص در اختیار مؤمنین است  .» اما به نظر مؤمنین همان‌ها هستند که امام خمینی بارها نسبت به توجه مسئولین به انها توصیه می‌کردند و کوخ نشینها و مستضعفین را صاحب اصلی انقلاب می‌دانستند که مسئولین باید حق آن‌ها را از مرفهین بی درد و عیاشان گرفته و به آن‌ها بازستانند.

مؤمنین فقط منحصر در فرزندان و حزب متبوع فلان مسئول خلاصه نمی‌شود که تمام مواهب و نعمت‌ها را برای خود بخواهند به این توجیه که «مگر خداوند بهترین نعمت‌ها را برای کافران خلق کرده است؟»

و در پاسخ به این سؤال احیاناً بیان می‌دارند که ما مؤمن هستیم وباید به بهترین‌ها برای ما باشد! و می‌پندارند بر مبنای قرآن و روایات مشی می‌کنند!

آقای هاشمی که در جلسه اولین فروردین سال 62 در محضر امام بودند خوب است سخنان حضرت امام در آن جلسه در مورد برکات کوخ نشینی و مضرات کاخ نشینی به یاد بیاورند و یا از جلد هفدهم صحیفه امام صفحه 372 مجدداً آن را بازخوانی نماید و رفتار و سلوک خود را با این فرمایش حضرت امام مقایسه کنند.

این‌ها جدای از مسایلی است که حضرت امام به اهل علم و روحانیون بیان داشته است آنچه حضرت امام در مورد ساده زیستی روحانیت فرموده‌اند بسیاز سختگیرانه تر نسبت به مسئولین سیاسی است و لذا آقای هاشمی امروز به عنوان مسئول نظام جمهوری اسلامی تا حدی باید ساده زیستی را در زندگی خود نشان دهند از سوی دیگر آن گونه که امام خمینی بیان می‌دارند چندین برابر آن را در زی طلبگی نشان دهد!

به این امور اگر امر مبارزه و جهاد را نیز اضافه کنیم مشخص می‌شود سهم آقای هاشمی از دنیا چقدر باید باشد! و دنیا نه تنها یک «کاروانسرای دو در» بلکه پلی برای گذر است که حتی لحظه ای مجال استراحت در آن نیست!

 

به نظر می‌رسد همانگونه که در جایی آقای هاشمی بیان داشته است اگر طبق اندیشه‌های امام خمینی عمل می‌کردیم امروز وضع بهتری داشتیم! مسئول زاهد و دنیاگریز، بیشتر به فکر آباد کردن دنیای مردم است چرا که هر آنچه دارد را برای دیگران می خواهد و البته این مانع از کم کاری و کمبود کیفیت کارش نیز نمی شود چنانچه امیرالمومنین چاه حفر می نمود و همان جا وقف می کرد.

 

telegram.me/sadid59


» نظر

لزوم برپایی ورزشگاههای زنانه

تیم فوتبال بانوان کشورمان به دلیل آنکه نتوانست روادید حضور در کشور گواتمالا را در وقت مناسب تهیه کند، از رقابت در عرصه جهانی بازماند. چندی قبل بود که خبر قهرمانی بانوان ایرانی در فوتبال آسیا به خبر مهم رسانه‌های کشور و منطقه بدل شد.

این روزها تعلل فدراسیون فوتبال در فرستادن بانوان ایرانی به جام جهانی خبرساز شده است. بازی‌های خوب بانوان ایرانی در رقابت‌های آسیایی کا را به جایی رسانده بود که کشورهای حاشیه خلیج فارس با جر زنی بیان کردند برخی از اعضای تیم ایران مرد بوده‌اند!! ادعایی که به سرعت تکذیب شد و مضحک بودن آن روشن گشت.

اما آنچه در این میان می‌تواند مورد توجه قرار گیرد این است که بانوان ایرانی در عرصه فوتبال به پیشرفتهای قابل توجهی رسیده‌اند و امروز در حد تیم‌های بزرگ دنیا حرف برای گفتن دارند. با این وصف جا دارد در داخل نیز توجه بیشتری به این رشته پرهیجان در میان دختران و بانوان نمود و فضاهای مناسب برای بانوان را برای هر چه راحت بودن و بهتر تمرین کردن و در نهایت مسابقه دادن را مهیا نمود.

در این چند ساله یکی از بهانه‌های بی مورد جریان غربگرا علیه اسلام و نظام عدم حضور زنان در ورزشگاها بوده است و در داخل نیز عده ای همنوا با اینان این مساله را به مساله مهم و جنجالی تبدیل کرده‌اند. جدای از اینکه این بحث تا چه میزان درست و بر مبنای مسائل ورزشی است یا سیاسی، امروزه با توجه به نمایش قابل توجه و موفقیت آمیز دختران ایرانی در فوتبال آسیا جا دارد برنامه خاصی برای این رشته تدارک دیده شود. از سوی دیگر علاقه ورزشکاران زن برای دیده شدن توسط خانم ها است که توقعی به حق و مطالبه به جایی می باشد. لذا شایسته است دختران و بانوان را برای دیدن بازی‌های لیگ فوتبال دختران ایرانی به حضور در ورزشگاه‌ها دعوت و تشویق کرد تا در محیطی کاملاً زنانه به تماشای یک فوتبال زیبا بپردازند و از سوی دیگر بازیکنان خانم نیز از داشتن هوادار و تماشاگر محروم نشوند.

اگر جماعتی در داخل واقعاً دغدغه هیجان و شادابی بانوان را دارند و از حضور بانوان در وزشگاهها نیات سیاسی خاص را دنبال نمی‌کنند، خوب است این پیشنهاد را جدی بگیرند و از مسئولین مطالبه کنند تا فضاها و امکانات و بودجه‌های مناسب رابرای ایجاد ورزشگاه‌های با محیط کاملاً زنانه و امن در نطر بگیرند تا در فضایی اسلامی و به دور از گناه و در بستری سالم و پاک دختران و زنان ایرانی به ورزش بپردازند و علاوه بر ورزش همگانی در پی ورزش قهرمانی نیز باشند.

بی تردید این بحث فقط در فوتبال نیست و دختران این کشور دارای استعدادهای بسیاری ذر رشته‌های مختلف هستند که اگر به جای نگاه سیاسی به ورزش زنان نگاه فرهگی و ورزشی بین مسئولان حاکم شود آنگاه با شکوفایی این استعدادها هم به سلامت زنان نسل بعد کمک شده است و هم در کوتاه مدت برخی مشکلات اجتماعی فرهنگی نیز کم می‌گردد و با حضور زنان در ورزش قهرمانی و همگانی و نیز حضور پرشور تماشاگران در ورزشگاه‌های مخصوص بانوان هم به جذابیت و در نهایت پیشرفت ورزش بانوان کمک خواهد کرد و هم برخی دختران که دوست دارند حضور در ورزشگاه را تجربه کند به این خواسته خود می‌رسند. در این صورت با رعایت موازین شرع و حیا و عفت فضایی رقابتی و سالم ایجاد می‌گردد.


» نظر

نعمت نفت را شکر نکردیم شد وزر و وبال...

امام خامنه ای در درس خارج فقه بیان کردند: 

ایشان در ضمن شرح روایتی از امام صادق علیه السلام خاطر نشان  کردند خدا نفت را به ملت اایران داد می توانستیم شکر این نعمت را بجا بیاوریم شکرش این بود که به ترتیبی که موجب اعتلای کشور شود از آن استفاده کنیم. دانشمند درست کنیم.. از آن وسیله قدرت و عزت بسازیم.. این کار را نکردیم همین نفت شد مایه وزر و وبال ما. قدرتمندان و زرنگهای دنیا و رندهای عالم ریختند سر ما شرکتها و کمپانی‌های بزرگ به ثمن بخس از ما خریدند.. ما هی دراوردیم هی دادیم .. ثروت بود می شد از آن استفاده کرد می شد آن را وسیله پیشرفت اقتصادی قرار داد. .. عادت کردیم ماده خام را بفروشیم و از بیرون جنس وارد کنیم. کارخانه های دیگران را رونق دادیم..نعمت بود ولی همین شد وبال..... نقطه مقابلش هم هست جنگ هشت ساله به ملت ایران تحمیل شد. ملت ایران صبر کرد نرفت در خانه و سوراخ بخزد و غصه بخورد تا دشمن بر او مسلط شود. ملت مقاومت کرد نتیجه داد همین جنگ مایه آبادی شد. اگر تحریمها نبود ما به این پیشرفتها نمی رسیدیم.... 

 

17 آبان 1394

 

 

خاطره ای که امام خامنه ای امروز در درس خارج بیان کردند: 

 

----------------------------

می خواستند مرا از ایرانشهر ببرند جیرفت.. خودم ماشین داشتم 

گفتم با ماشین خودم میام... 

گفتند نمیشه...

 گفتم پس نمیام.. 

خلاصه قبول کردند و چند تا ژاندارم با ماشین من آمدند چند تا هم با ماشین خودشون

 

وسط راه چند بار گاز دادم بیچاره ها دست پاچه می شدند فکر می کردند می خام فرار کنم.. 

 

 

18 آبان 94

 

Telegram.me/sadid59


» نظر

آیا تحصن مقابل مجلس غیر قانونی است؟

چند روزی است جمعی از طلاب و دانشجویان و جوانان انقلابی در انتقاد به روند توافق هسته‌ای در مقابل مجلس شورای اسلامی تحصنی به نام تحصن غیرت برگزار کرده‌اند.

ماجرا از آنجا شروع شد که دوشنبه قبل یک روحانی با خانواده خود در مقابل مجلس قصد تحصن نمود، فردای آن روز جانبازی که در برابر رهبری از روزنه‌های نفوذ برجام انتقاد کرده بود نیز با خانواه خود به جمع این تحصن پیوست؛ چرا که رهبری به ایشان توصیه کردند انتقادات خود را به نمایندگان مجلس بگوید و او برای اینکه صدای خود را به نمایندگان برساند با آن حجت‌الاسلام عمارلو همراه شد پس از آن بود که جمع دیگری از طلاب و روحانیون و دانشجویان نیز به این تحصن پیوستند. اما فرمانداری تهران در بیاناتی عجیب این تحصن را غیرقانونی دانسته است وبه دنبال آن رسانه های اصلاح طلب نیز در اقدامی خلاف رویه معمول خود از غیرقانونی بودن این تحصن سخن گفتند!

اما آیا واقعا این تحصن غیر قانونی است؟

طبق اصل 27 قانون اساسی که رسانه های اصلاح‌طلب به تظر به خوبی با آن آشنا هستند و آن را از حفظ هستند؛ «تشکیل اجتماعات و راه‏پیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.‏‏»

در این تحصن آرام که جمعی از فرهیختگان کشور در آن حضور دارند، جز شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر انگلیس شعاری داده نشده است. سنگی پرتاب نشده است،‌ شیشه ای شکسته نشده است?، آتشی روشن و جایی سوزانده نشده است، مجلس رقص مختلط و بی‌عفتی ایجاد نشده است، به مبانی اسلام و انقلاب توهین نشده است، خیابانی برای پورشه سواری توسط اراذل و اوباش قرق نشده است، حتی بر خلاف گفته فرماندار تهران رفت و آمد مردم نیز مختل نشده و ترافیکی به خاطر تحصن ایجاد نشده است، منافقین و ضد انقلاب نیز از آن سوء استفاده نکرده اند، بر این مبنا طبق اصل 27 چنین تجمعی آزاد است و به نظر می رسد آقایان اصلاح طلب و اعتدالی باید از آن حمایت کنند چرا که قبل از این از آشوب و اغتشاش،‌ جشن هسته ای همراه با رقص و اعمال خلاف هنجار حمایت کرده اند و وزیر کشور قول تامین امنتی ان را نیز داد!‌

از سوی دیگر،‌ کسانی که به طور مداوم از برابر مجلس عبور می کنند می دانند همواره چنین تجمعاتی در برابر مجلس انجام می‌گیرد و اصناف و گروههای مختالف از سراسر کشور به دلیل تاخیر در پرداخت حقوق، استخدام نشدن، و پیگیری مطالبات دیگر خود در برابر خانه ملت تجمع می‌کنند و اصلا قسمتی در برابر مجلس برای این منظور در نظر گرفته شده است و هیچ کدام برای تجمع خود نیاز به تجمع ندارند. یقینا بحث هسته ای و حقوق اساسی ملت از مطالبه صنفی با اهمیت تر است. نمونه اخیر این گونه تجمعات در حین همین تحصن بود که برخی از فرهنگیان به خاطر عدم استخدامشان در آموزش و پرورش در برابر مجلس تجمع کرده بودند و مطالبه خود را بر روی بنری نوشته بودند و حمل می‎کردند و جالب اینجاست چندی قبل برخی معلمان به خاطر مطالبات خود تجمعی در برابر مجلس برگزار کردند که با برخورد نیروی انتظانی مواجه شدند و آن روز اصولگرایان و اصلاح طلبان هم صدا از وزیر کشور انتقاد کردند و خواستار سعه صدر در برابر تجمعات آرام و بدون خشونت شدند. حتی علی مطهری نماینده مجلس نیز وعده داد باید جایی برای این گونه تجمعات در مقابل مجلس ایجاد کنیم!

با این وجود به نظر می رسد اتهام غیرقانونی بودن به این تحصن بیشتر جنبه سیاسی دارد و در راستای برخورد و توهین دولتمردان با منتقدان به خصوص منتقان هسته ای است!‌ تجمعی که بر مبنای عرف سایر تجمعات در برابر مجلس شکل گرفته و هیچ گونه اختلالی ایجاد نکرده است نباید غیرقانونی تلقی شود بله اگر این جمع در مکانی دیگر بود شاید می شد به دلیل ملاحظات امنیتی و غیره بر ان اشکال وارد کرد.

البته این حق برای طرف مقابل هم محفوظ است که دست به چنین تجمعاتی بزنند اما قبل از آن قول دهند در تجمعشان کارهای مبانی اسلام رخ ندهد!


» نظر

سازش با دشمنان شخصی نه مبنایی!

«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه‌السلام أَنَّهُ سُئِلَ مَا الْعَقْلُ فَقَالَ التَّجَرُّعُ لِلْغُصَّةِ وَ مُدَاهَنَةُ الْأَعْدَاءِ وَ مُدَارَاةُ الْأَصْدِقَاء» (أمالی صدوق، ص 284)
از امام رضا(علیه‌السلام) پرسیده شد: «ما العقل»؟ ـ منظور در این روایت عقل عملی است که می‌تواند انسان را در زندگی اجتماعی هدایت کند. البته در روایات عقل به معانی مختلفی به کار رفته است که هم می‌تواند به معنای مراتب گوناگون عقل باشد و هم اینکه به جهات مختلف عقل اشاره داشته باشد!ـ عقل چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «تجرع للغصه» یعنی اینکه فرد غم‌های خود را فرو ببرد. غم‌های شخصی خود را هرجا نشست برای هر کس،‌ بیان نکند چون افشای غم، بخشی از زندگی خصوصی انسان است. اگر انسان گله‌ای دارد از شخصی یا گلایه مالی یا غیر از آن را اگر همه جا بیان کند، خلاف عقل است. البته فرو بردن غصه به این معنا نیست که انسان علاجی درباره آن نیندیشد، بلکه غصه را نگه می‌دارد، اما در فکر علاج هم هست و مداوای آن را نیز جست‌وجو می‌کند. 
«مداهنه الاعداء» مداهنه، سازش کردن است. اما اعدا یعنی چه کسی؟ قرآن به پیامبر(ص) می‌فرماید: «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون؛ دوست دارند که نرمى کنى تا نرمى کنند.» (قلم9) این آیه در مقام ملامت است. این گونه مداهنه را اسلام قبول ندارد. پس معنای این اعدا در روایت، دشمنی شخصی است. برای نمونه شخصی با کسی مشکل مالی یا همسایگی یا احترامی یا شغلی دارد. کسی به شما حسادت می‌کند، حال به هر دلیلی یا تقصیر شما هست، یا نیست. در این گونه موارد لزومی ندارد با دشمنان شخصی سر ستیز داشته باشیم! این مداهنه را کسی تعمیم ندهد به دشمنان اصولی و فکری و مبنایی که با عزت و استقلال شما مخالف هستند. در سوره ممتحنه خداوند ملامت می‌کند؛ «إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی‏ سَبیلی‏ وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی‏ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیل؛ اگر براى جهاد در راه من و طلب رضاى من بیرون آمده‏اید، در نهان با آنها دوستى مکنید و من به هر چه پنهان مى‏دارید یا آشکار مى‏سازید، آگاهترم و هر که چنین کند، از راه راست منحرف گشته است.» (ممتحنه1) 
این ممنوع است با کسی که دشمن مبنایی دارد، انسان در باطن از زیر به آنها دست دوستی بدهد و سازش کند. دستورهای اسلام اینجا مشخص است. 
مُدَارَاةُ الْأَصْدِقَاء مدار، یعنی ملاطفت. البته به معنای ظاهرسازی نیست، بلکه یعنی با دوستان و اصدقا رفتار خوش داشته باشید و با رفتار خوش آنها را از خودتان راضی نگه دارید. 
(متن فوق اقتباسی از شرح حدیث اخلاقی امام خامنه‌ای(حفظه‌الله‌تعالی) در ابتدای درس خارج فقه مورخ 5 خرداد 1394 است.)

هفته‌نامه صبح صادق، شماره 701، 11خرداد94، صفحه11


» نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >
title=