سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توقف پخش یک اگهی تبلیغاتی در سیما

اخیرا در سیمای جمهوری اسلامی آگهی یک دستمال کاغذی با شیوه ای غیر متعارف پخش گردید که سبب اعتراضات گسترده در میان مردم و اهل فرهنگ شد. جهان نیوز و تابناک و آفتاب و چندین وبلاگ با نوشتارها و گزارشهای اعتراض آمیز این تبلیغ را در شان سیمای جمهوری اسلامی ایران نداستند. بازدیدگنندگان از این سایتها و نیز نویسندگان این نوشته­ها اعتقاد دارند نحوه تبلیغ این دستمال کاغذی به نوعی تداعی کننده یکی از خوانندگان زن لبنانی است که در این تصویر گویا مردم ایران منتظر اجرای کنسرت او در ایران هستند و بدین منطور با ذوق و شوق شهر را آذین بسته و به استقبال او می­شتابند. استفاده از تداعی معانی و اسامی در میان اهل فن صنعت تبلیغات بسیار رایج و روشی شناخته شده است.

سایت خبری جهان در این باره می­نویسد در این تبلیغ ابتدا تابلوهای بیلیبوردی با مضامین «... این بار در ایران» ، «... هم اکنون با افتخار در ایران» و ... نمایش داده می­شود و سپس تشریفاتی را که برای ورود و استقبال از یک شخصیت است را به تصویر می­کشد. بنابراین تمامی اذهان را آماده می­کند تا یک خواننده مبتذل در ایران حضور پیدا کرده است. اما در آخر تبلیغ تصویر یک بسته دستمال کاغذی را بر روی سن نمایش می دهد.  هر چند که این اسم نام شهری است در ناحیه لورن در شمال شرقی کشور فرانسه اما اغلب مردم دنیا با شنیدن این نام، خواننده مبتذل عرب را در ذهن تداعی می کنند؛ چرا که این شخص علاوه بر حرفه خوانندگی، به یک شخصیت تبلیغاتی در دنیا تبدیل شده و استفاده ابزاری از این شخصیت برای تبلیغات برندهای معروف جهان از جمله کوکاکولا و . . . به شهرت این شخص افزوده است. جهان در پایان به مسئولین صدا و سیما توصیه می­کند همان طور که باید بر تولیدات خود به شکل مستقیم نظارت داشته باشد، بر پخش محصولات غیر جدی که تولید دیگران است اما از صدا و سیمای رسمی کشور پخش می­شود که مصداق بارز آن نیز تبلیغ کالاهای مختلف می­باشد، بیشتر نظارت کند.

جدای از این تداعی معنی سخیف و اگر با خوش بینی چشم بر این مطلب ببندیم آیا واقعا مردم ایران این گونه چشم انتطار یک دستمال کاغذی هستند؟ مردمی که در کشور خود از نظر علمی و اقتصادی در بسیاری از موارد به خود کفایی رسیده است و در بسیاری از موراد نه تنها در منطقه بلکه در دنیا حرف اول را می­زند این گونه بی­صبرانه منتظر یک کالای دست چندم مانند ستمال کاغذی هستند که نمونه های ایرانی آن در تنوع و اشکال مختلف و فراوان در ایران وجود دارد؟ طی روزهای گدشته گویا پخش این تبلیغ از صدا و سیما متوقف شده است و این جای تقدیر دارد که سیما در پاسخ به اعتراضات منطقی منتقدان دلسوز واکنشی منطقی نشان می­دهد اما باید توجه شود صدا و سیما به عنوان دانشگاه عمومی می بایست کمترین اشتباه را در این گونه موارد داشته باشد و با دقت مضاعفی راه را بر این گونه خطاها سد کند.

صبح صادق، ش.477، ص.2


» نظر

درنگی در مورد یک فتوا

از سلمان رشدی تا الحبیب؛ از میرزای شیرازی تا خامنه‏ای!
حدود ساعت 11 صبح هشتم مهر خبری در بخش عربی خبرگزاری مهر درج شد مبنی بر اینکه «قائد الثورة یحرم النیل من رموز اهل السُنة و نساء النبی(ص)» آیت الله خامنه ای با صدور فتوایی توهین به نمادهای اسلامی اهل تسنن را حرام اعلام کردند.
این فتوای تاریخی در پاسخ به استفتائی که از سوی جمعی از علما و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان سعودی ارائه شده است. در این استفتا خواسته شده بود تا ایشان نظر خود را درباره «اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام ام المومنین حضرت عایشه اعلام کنند.» رهبر معظم انقلاب در پاسخ اعلام کردند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود.» این فتوا ، با سرعت  با استقبال گسترده در جهان اسلام مواجه شد و شخصیتهای برجسته اهل سنت از این اقدام هوشمندانه و عالمانه تشکر و قدردانی کردند. برای نمونه شیخ الازهر در بیانیه ای از آن با عنوان فتوای مبارک امام علی خامنه‏ای نام برد و  نوشت: «آنچه که سبب می‌شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ‌ترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران چنین فتوایی را صادر کرده است». واکنشهای مشابهی نیز در میان شخصیتها، دانشمندان، علما و مطبوعات و رسانه های لبنان، کویت، قطر و سایر جامعه اهل سنت و جهان اسلام به وقوع پیوست و این فتوا را در تقویت انسجام اسلامی و خاموش کردن فتنه شوم مستکبران و دشمنان اسلام ارزیابی کردند.

اما پشت پرده این استفتا چه بود؟
در هفدهم ماه مبارک رمضان که مصادف با روز درگذشت عایشه می¬باشد جمعی از مدعیان تشیع در لندن در مراسمی موهن و هتاکانه به این مناسبت مراسم جشنی را برگزار کردند! در این مراسم توهین‏آمیز عده‏ای با لباسهای قرمز حرکاتی را انجام می‏دادند که باعث شاد شدن هر چه بیشتر افراد حاضر شوند و برخی نیز شیرینی و شکلات پخش می‏کردند. بر گردن عده‏ای نیز شالهای قرمز رنگی قرار داشت که بر روی آن عبارتهایی توهین‏آمیز علیه عایشه درج شده بود. سخنرانان و خوانندگان مجلس هم در اهانت به همسر پیامبر چیزی کم نگذاشتند. عکسها و فیلمهایی از این مراسم در سایتها منتشر و سبب ناراحتی و اعتراضات شدید اهل سنت شد.
بانی این مراسم یک طلبه جوان کویتی به نام یاسر الحبیب بوده است که سخنان موهن او در این مراسم بازتابهای زیادی را به همراه داشت.
او متولد سال 1355شمسی است. یاسر فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت و رییس سازمنی به نام خدام المهدی می¬باشد. او در مقالات و سخنان خود به اعتقادات اهل سخن به خصوص خلفا و عایشه حمله کرده و حتی در برابر شخیتهایی مانند علامه فضل الله که به تقریب مذاهب معتقد بود مواضع تندی می‏گرفت. همین مواضع سبب شد دولت کویت او را محکوم به حبس کند اما پس از سه ماه با عفو مواجه شد. البته فشارهای سازمانهای حقوق بشری در انگلیس و نیز وزارت خارجه آمریکا نیز در این عفو بی‏تاثیر نبوده او پس از آزادی به عراق و سپس ایران و بعد انگلیس عزیمت کرده و از سال 2005 تاکنون در لندن زندگی می‏کند و پناهندگی دولت بریتانیا را همراه خود دارد. روزنامه شیعه (shianewspaper) چاپ لندن و حوزه علمیه عسکریین تحت اشراف او است. همچنین او در شبکه‏ای تلویزیونی به نام فدک که از لندن پخش می‏شود سخنان و نظرات خود را بیان می‏کند و معمولا در این برنامه‏ها عبارات اهانت‏آمیزی در مورد خلفای راشدین و برخی همسران پیامبر به کار می‏برد به گونه ای که مسلمانان مصر بارها از دولت خواسته‏اند این شبکه را در مصر توقیف کنند. او هم چنین پایگاه اینترنتی به نام «قطره» دارد که در آن نیز مقالات و مطالب گوناگونی از او وجود دارد. در این سایت زندگی نامه‏ای از الحبیب وجود ندارد و اشاره‏ای به محل تحصیل و میزان سواد و اساتید وی نشده است..
او تقیه را که یکی از اصول اساسی شیعه است رد می‏کند و آن را مانع گسترش این مذهب می‏داند و به شدت به علمای بزرگ که قائل به تقیه هستند حمله می‏کند و یکی از علمای بزرگ عربستان را به همین خاطر سامری می‏نامد! او نسبت به حکومت ایران نیز موضع منفی دارد.
پس از این مراسم موهن در ماه رمضان شیعیان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تحت فشارهای شدیدی قرار گرفتند. کشورهای عربی و  جامعه اهل تسنن به شدت علیه این اقدام این طلبه جوان موضع گرفتند و در شدیدترین این واکنشها، کابینه کویت، او را سلب تابعیت کرد. جالب اینکه در پی ایجاد برخی فشارهای حقوقی بر وی، دولت انگلستان و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری این کشور، از او حمایت می‏کنند! حتی اینترپل در از دولت کویت خواست قرار تعقیب الحبیب را ملغی کند چرا که کسی را نمی توان ابراز عقیده و مذهب تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار داد!
در همین حال یکی از مراجع شیعه در ایران یاسر الحبیب را یک آدم بی‏سواد و روحانی نما خواند که شایسته پوشیدن لباس روحانیت نیست. آیت الله مکارم در درس خارج یکشنبه‏ یازدهم مهر 1388 گفت «اینگونه اشخاص، نماینده شیعیان نیستند این آدم یا مزدور و مأمور است و یا سفیه و دیوانه؛ اما  از او نادان‏تر بعضی از علمای وهابی هستند که به استناد این حرف، گفتند: شیعیان باطن خودشان را ظاهر کردند! آنهم در حالی که صدها نفر از علمای شیعه در ایران، لبنان، کشورهای عربی و اروپا اظهارات آن روحانی‏نما را محکوم کردند».
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـابناـ به نقل از سایت خبری شیعیان عربستان (راصد)وهابی‏ها ازا ین اظهارات موهن ابراز خرسندی کردند به گونه ای که، «شیخ عبدالعزیز آل‏الشیخ» مفتی اول سعودی گفت: «بعد از اسائه‏ ادب یاسر الحبیب به ام‏المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیع در کشورهای عربی و اسلامی متوقف شده است و بسیاری از اهل سنت که تمایلی به تشیع داشتند، از مسیر انحرافی(!) خود برگشته و راه مستقیم را برگزیده‏اند! سخنان الحبیب، نعمت و عنایتی از سوی خداوند بود تا باطن واقعی ‏شیعیان روشن شود». یکی از گروههای افراطی فلسطینی نیز برای سر این طلبه جوان 15 هزار پوند جایزه تعیین کرده است. پس از این سخنان یک بازی آنلاین اینترنتی ارائه شده است که در آن شیعیان با سنی ها در حال جنگ و کشتار یکدیگر هستند!
به نظر این گونه اقدامات اختلاف انگیز که از لندن هدایت و متشر  می شود را باید در راستای طرح جنگ مذهبها و در سلسله اقدامات موهنی مانند آیات شیطانی، کاریکاتورهای دانمارک، رمان جواهر مدینه و قرآن سوزی 11 سپتامبر ارزیابی نمود که همگی از یک مقر فرماندهی هدایت و حمایت می‏شوند؛ چنانچه مقام رهبری بیان داشته‏اند: «ما اطلاع داریم، بنده هم امروز اطلاع دارم، هم از گذشته اطلاع دارم که پولها دارد خرج می‏شود براى اینکه اینها کتاب فحش و دشنام و تهمت بنویسند علیه آنها، آنها کتاب فحش و دشنام و تهمت بنویسند علیه اینها؛ پول هر دو را هم یک مرکز می‏دهد؛ پول هر دو کتاب و نشر هر دو کتاب از یک جیب خارج می‏شود. اینها هشداردهنده نیست؟ اینها را باید توجه کنند». (27 اذر 87)
از این رو فتوای اخیر ولی امر مسلمین جهان که با زمان شناسی و هوشمندی کم نظیری صادر شده است سبب گردید نقشه شومی که اتحاد مسلمین و حتی همه مستضفان جهان را هدف قرار داده است خنثی و بی‏اثر گردد و از بروز حوادث ناگوار و خونباری که وقوع آن محتمل بود جلوگیری شود. به نظر باید این فتوای تاریخی را در کنار فتوای تحریم تنباکو و حکم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) ارزیابی نمود که ضربه سختی بر پیکره دشمنان اسلام و ایران نواخت.


» نظر

چکیده ای از کتاب مرآت الرشاد علامه ممقانی

                   انعکاس زندگی ناب در آیینه راهنمایی
ورودیه: آنچه در ذیل می آید بخش هایی از کتاب شریف «مرآت الرشاد فی الوصیه الی الاحبه و الاولاد» نوشته علامه ممقانی است که در آن وصایای اخلاقی و عرفانی به اولاد و دوستان خود نگاشته است. او در مقدمه این کتاب مختصر از اولادش می خواهد هفته یا ماهی یک بار این وصایا را که از آیات و روایات اهل بیت اقتباس شده اند مطالعه کنند، به گونه ای که ملکه آنها شود. در غیر این صورت عاق می شوند و به خیر و فلاح نمی رسند و این نشان از اهمیت محتویات این کتاب می باشد.
بخش اول این کتاب در اصول پنجگانه اعتقادی شیعه است که بر هر کس یقین به آنها واجب است. در این بخش به طور بسیار موجز بحث های خداشناسی، نبوت و امامت و معاد بیان شده است. بخش دوم کتاب را علامه با عنوان تشویق به اطاعت خدا و هشدار در مورد عصیان و تنبلی و صرف عمر در اموری که شایسته یک مسلمان نیست، آغاز می کند و در بخش سوم وصایای متفرقه ای را متذکر شده و در فصل چهار کتاب به ارزش علم آموزی اشاره کرده و در بخش پایانی توصیه های عمومی نسبت به امرار معاش را بیان می نماید. این کتاب با عنوان «آیینه هدایت» ترجمه شده است و خواندن آن به عنوان یک دوره کوتاه اخلاق اسلامی خالی از لطف نخواهد بود. متن ذیل ترجمه و خلاصه ای از اصل کتاب است.
1- بدان فرزندم خدای متعال مخلوقات خود را بسیار دوست دارد؛ چنانچه هر سازنده ای نسبت به ساخته خود چنین است. از این رو واجبات را واجب نمود و مستحبات را سنت قرار داد و محرمات را تحریم کرد و از مکروهات بازداشت به خاطر مصلحت هایی که برای بندگان دارند و زیان هایی که از آنها دفع می کنند. بدان که نه سرکشی گناهکار به او ضرری می رساند و نه عبادت عابدان برای او نفعی دارد.
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
پس ترک اطاعت او مخالفت با عقل است که حکم به وجوب شکر نعمت دهنده و اطاعت از مولا می دهد چرا که مخالفت با مولا ترک امری است که برای انسان فایده دارد و وارد نمودن ضرر به خویش است.
2- فرزندم بپرهیز از کسالت و بطالت عمر و آنچه سبب این دو می شود چرا که گفته شده است شیطان و نفس اماره هر گاه از تزیین نمودن کارهای زشت و زشت نشان دادن کارهای نیکو ناتوان شدند اعمال را به جایی توجه می دهند که سبب تنبلی و بطالت می شود به این صورت که خورد و خوراک و خواب و استراحت و تفریح را بیش از حد ضروری و نیاز نشان می دهند تا وقتی بنده ای دچار اینها شد ثمره آن کسالت و تنبلی و ضایع نمودن وقت شریف است. هر لحظه از لحظات عمر تو گوهری گرانبهاست، بلکه عزیزتر از آن است.
3- زبان را از آنچه به تو کمکی نمی رساند و مهم نیست نگهدار، چرا که بیشتر لغزش های انسان از زبانش است و هیچ عضوی مانند زبان گناهان متعدد ندارد و صمت و سکوت دری از درهای حکمت است پس زبانت را حفظ کن مگر از خیری که تو را به سمت بهشت می کشاند.
زبان بسیار سر بر باد داده است
زبان ما را عدوی خانه زاد است
4- فرزندم تو را به تفکر وصیت می کنم که از بزرگترین اسباب بیداری نفس و صفای قلب است و موجب بسیاری از رفع کدورات و شکستن شهوات و گسست از دنیا و توجه به آخرت می شود. تفکر بالاتر از هر عبادت و رئیس آنهاست و روح و مغز طاعت و بندگی است چرا که تفکر عبد را به خدا می رساند. تفکر عمل قلب است و عبادت عمل اعضا و جوارح. قلب از همه اعضا با شرافت تر است پس عمل آن هم باید شریف تر باشد. تفکر آن چیزی است که انسان را از آتش برهاند مانند حر بن یزید که با لحظه ای تفکر نجات یافت و اگر یک سال - بلکه سالها - عبادت کرده باشد آن عبادت ها مانند آن یک لحظه تفکر برایش نفع و نجات نمی شد؛ از این رو ساعتی تفکر را از عبادت هفتاد ساله بهتر دانسته اند.
5- پسرم بر تو باد قناعت که عزت دنیا و آخرت و راحت بدن است و اگر آن را ترک کنی چه بسا در ارتکاب اعمالی بیفتی که تو را در دنیا نزد بندگان خوار می کند و در آخرت به عذاب وارد می کند و دچار خستگی و افسردگی می شوی. قصد من از قناعت تنگ گرفتن بر خانواده نیست چرا که این امر خلاف گسترش و توسعه رزقی است که در روایات مستحب است و چه بسا سبب ترک نفقه واجب آنها شود. پس در همه امور میانه روی پیشه کن که نه از اهل بخل و خسیس ها شمرده شوی و نه اهل اسراف و تبذیر به شمار آیی. اگر وضع مالت خوب است برای خانواده در نفقه و پوشش و غیره تا حدی که اهل اسراف نباشی وسعت بده و اگر وضعت خوب نبود به مقدار کم قناعت کن و فقر خود را اظهار مکن چرا که مردم بنده دنیا هستند و اگر از فقر و نداری تو آگاهی یابند تو را خوار می شمارند و به تو اهانت می کنند و ذلیلت می کنند. رزق مقدر تقسیم شده است و خدای حکیم آن را بنا بر مصلحت و حکمتش تقسیم نموده و با بذل آبرو زیاد نمی گردد و با عفت و نگفتن به مردم هم کم نمی گردد، بلکه گاهی گفتن آن به مردم شکایت از تقسیم کننده روزی است که سبب غضب او می شود و در دنیا سبب تنگی رزق بیشتر و در آخرت موجب عذاب می گردد.
6- بر تو باد صله رحم که موجب زیادی عمر می شود و روزی را گسترش می دهد و رضایت پروردگار را موجب می گردد و تو را در دنیا و آخرت بهره مند می کند. صله رحم کن حتی با کسی که از تو بریده است بلکه چنین صله رحمی به اخلاص و قرب خدا نزدیک تر است و از پیروی نفس اماره دورتر. من در صله رحم به خصوص با قاطع رحم آثار غریب و فواید عجیبی تجربه نمودم.
7- فرزندم بپرهیز و بر حذر باش از غضب که نشان دهنده سستی عقیده غضب کننده است. روایت شده غضب، ایمان را فاسد می کند، همچنان که سرکه عسل را. ابلیس گفت غضب دام و شکارگاه من است و بهترین بندگان را به وسیله آن از بهشت و راه آن شکار کردم!
8- فرزندم از زیاده روی در خوردن دوری کن که سبب کسالت و سنگدلی می شود و روایت شده نزدیک ترین زمان بنده به شیطان وقتی است که شکمش پر است. پس یک سوم معده را برای آب و یک سوم را برای هوا باقی بگذار و به اندازه یک سوم آن بخور. گمان نکن قدرت و قوت در زیاد خوردن است، بلکه این امر در خوب هضم شدن غذاست و هضم درست در کمی طعام میسر می شود. هرگز هنگام سیری و اشتها نداشتن، غذا نخور که سبب حماقت و کودنی می شود.


» نظر

به مناسبت 16 شوال وفات علامه شیخ عبدالله ممقانی

                                    تحصیل و تدریس و تألیف بدون تعطیلی
عبدالله ممقانی معروف به علامه مامقانی و فاضل مامقانی. در تاریخ 15ربیع الأول1290 ه . ق در نجف اشرف دیده به جهان گشود. در پنج سالگی خواندن و نوشتن قرآن را آموخت و پس از اینکه آثار هوش فراوان در وی نمایان شد، پدرش تعلیم وی را به عهده گرفت. سپس نزد سایر اساتید علوم اسلامی را آموخت.
این فقیه اصولی، مرجع تقلید، رجالی، محدث و ادیب در ربیع الأول سال 1308 ه . ق به درس خارج اصول و در محرم سال 1309 ه .ق به درس فقه پدر حاضر شد و تقریرات آنها را نگاشت و تا زمان فوت پدرش (1323ق) این کار ادامه داشت. قوه استنباط و اجتهاد وی بارها از طرف پدرش تأیید شد و سرانجام موفق شد اجازه اجتهاد را از پدرش، با اینکه وی در سختگیری اعطای اجازه به شاگردانش معروف بود، دریافت کند. از سال 9031 ه. ق به دستور شیخ حسن میرزا تألیف را آغاز کرد و تا پایان عمر بدین کار مشغول بود. دوران سطوح ایشان دو سال و نیم به طول انجامید؛ چون تمامی روزهای سال را به تحصیل اشتغال داشت و تنها روز عاشورا را تعطیل می کرد. او همیشه به مطالعه و تحقیقات علمی و متون فقهی اشتغال داشت و آنی از وقت خود را به غفلت نگذرانید.
در سال1338 به حج مشرف شد که مایه عزت شیعه را فراهم کرد. وی در این سفر به اقامه نماز جماعت بر طبق مذهب شیعه در برابر علمای مذاهب عامه پرداخت و هر شب افراد زیادی به او اقتدا می کردند. او مرجع تقلید بسیاری از مردم آذربایجان بود. بعد از والد بزرگوارشان و حضرت آیت الله العظمی فاضل شربیانی در شمار مراجع بزرگ بلاد قفقاز و آذربایجان محسوب می شود. وی غیر از والد بزرگوارش نزد اساتیدی چون آیت الله شیخ هاشم ارونقی ملکی، آیت الله ملاغلامحسین دربندی، شیخ حسن خراسانی معروف به میرزا زانوی شاگردی زد و آنگاه که خود به مقام استادی نائل شد شاگردان بسیاری بر گردش جمع شدند و از پای درسش بزرگانی چون آیات عظام میلانی، نجفی مرعشی، موسوی سبزواری، میرزا باقر زنجانی و حجج الاسلام عبدالحسین حلی و سید عبدالرزاق موسوی مقرم صاحب مقتل الحسین افتخار شاگردی یافتند.
با همت فوق العاده شب و روز مشغول مطالعه و مباحثه بود و از کثرت تعطیلات در هر پنجشنبه و جمعه و ایام اعیاد و وفیات و اوقات زیارت مخصوصه و نظایر اینها (که از حد خارج و علاوه بر تضییع عمر گرانبها مخالف عادت و سلیقه شخصی اشتغال دائمی شبانه روزی وی بود) دردمند و افسرده خاطر گردید. قضیه را با استاد خود شیخ حسن خراسانی ملقب به میرزا اظهار داشت. وی نیز به وی دستور داد که به نوشتن و تحریر رو آورد. ایشان در موضوعات مختلف تألیفاتی متعدد دارد و از جمله علمای پرکار و دست به قلم بودند و گفته شده بیش از 80 اثر از ایشان به جای مانده است. مجموع آثار قلمی او سه برابر دوره جواهرالکلام می باشد. مشهور ترین کتاب این عالم ربانی کتاب «التنقیح المقال فی علم الرجال» است که در علم رجال شناسی و تراجم از جمله کتب کم نظیر است. این کتاب را گسترده ترین کتاب رجالی شیعه امامیه و بلکه مفصل ترین اثر در علم رجال دانسته اند. صاحب الذریعه نیز پس از توصیف فراوان در مورد کتاب می نویسد: «این کتاب مبسوط ترین کتابی است که در علم رجال نوشته شده است زیرا در بر گیرنده تراجم تمام صحابه و تابعین و سایر اصحاب پیشوایان (ع) و غیر ایشان از راویان تا قرن رابع و تعدادی از علماء و محدثین را در سه مجلد بزرگ جمع کرده و مجموع مدت جمع و ترتیب و تهذیب آن مجلدات سه گانه، بیش از سه سال طول نکشیده است و این امر خارق عادات و خاص تأییدات شمرده می شود پس خداوند خیر کثیر و جزای فراوان و پاداش نیک به مولف عنایت فرماید هر چند کتاب او خالی از نقد و جای اعتراض نیست و صاحب قاموس الرجال تعلیقاتی بر آن نگاشته اند ولی خود امر تألیف از خوارق می باشد.» وی حدود 20 اثر فقهی دارد و در زمینه درایه، اخلاق، علوم غریبه، طب، حدیث، کلام و ... نیز نوشته هایی گرانسنگ دارد.
وی سال 1346ق. به مشهد مقدس و قم سفر کرد و حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مکان بجا آوردن نمازش را در صحن به ایشان تفویض کرد و طلاب و مردم قم از هر سو گرد او حلقه می زدند و برای پرسیدن از وی ساعت ها در نوبت می ایستادند. این عالم بزرگ سرانجام در16شوال 1351 ق. در نجف اشرف ندای حق را لبیک گفت و در کنار پدرش، در مقبره خانوادگی در منزل شان، دفن شد.


» نظر

... فرشتگان همگان سوگوار بقیع

به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب قبور بقیع توسط وهابیت

اشاره: هشتم شوال یادآور یکی از حوادث تلخ تاریخ است. در چنین روزی در سال 1344 ه.ق فرقه جعلی وهابیت در اقدامی خلاف شرع و مذهب همه مسلمانان، قبور فرزندان پیامبر در بقیع را به دلایل واهی تخریب کرد و داغی بر قلوب دوستداران فرزندان رسول خدا (ص) گذاشت. در هشتاد وهفتمین سالگرد این حادثه غمبار سخن چند تن از علمای بزرگ شیعه را در مورد این حرکت وحشیانه و این فرقه ضاله از نظر می گذرانیم.

 

امام خامنه ای:
وهابیت مثل اسرائیل
مردم را به دستهایی که امروز وحدت را می شکنند، توجه بدهید. با مردم هم صریح حرف بزنید. امروز، آن دستی که آمریکا علیه وحدت تجهیز کرده ، عبارت از همین دست پلید وهابیت است . این را صریح به مردم بیان کنید؛ پرده پوشی نکنید. از اول ، وهابیت را برای ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهی ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه مسلمانها به وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را برای این که پایگاهی علیه اسلام درست کنند، به وجود آوردند، حکومت وهابیت و این روسای نجد را به وجود آوردند تا داخل جامعه اسلامی ، مرکز امنی داشته باشند که به خودشان وابسته باشد و می بینید هم که وابسته اند. این ، همان ریشه وهابیت است که امروز ثمره پلید و خبیثه خودش را نشان می دهد.
وهابیت ، بر مبنای ایجاد اختلاف بین مسلمین به وجود آمده است . همین الان ما اطلاع داریم و می شناسیم که علمای حنابله غیر وهابی در عربستان سعودی ، دلشان از این وهابیها خون است . اینها حنابله ای هستند که وهابی نشدند. فقه ، همان فقه و مبنای فقهی ، همان مبنای فقه حنبلی است ؛ اما موازین و اصول وهابیت را قبول نکردند. اینها غالباً هم مطرودند؛ یعنی عموماً این افراد، داخل در حکومت هم نیستند. نه افتایی ، نه امامتی و نه هیچ منصب دیگر هم در اختیارشان قرار نمی گیرد. تعداد این افراد هم زیاد است .
اینها در ولادت رسول اکرم (ص) مولودیه می خوانند. در نظر سعودیها، خواندن مولودیه و امثال آن حرام است! نباید به پیامبر(ص ) «سیدنا رسول الله» گفت! نباید قبر پیامبر(ص ) را بوسید؛ چون حرام است! طبیعی است که این حکومت ، دشمن اسلام است .

 

آیت الله العظمی سبحانی:
عاشورای دوم
سالروز تخریب بارگاه ملکوتی اهل بیت نبوت(علیهم السلام) و هتک حرمت مراقد امامان معصومین در بقیع، عاشورای دوم است و باید مسلمانان جهان به ویژه شیعیان، مراتب نفرت و انزجار خود را از عاملان این جنایت به گوش جهانیان برسانند. هشتاد و چند سال پیش لشکر جهل و ضلالت، در چنین روزی، با بیل و کلنگ با عداوت به حرم شریف ائمه چهارگانه و دیگر وابستگان خاندان رسالت در بقیع یورش برده و آنها را با خاک یکسان کردند. بار دیگر عمل زشت و نفرت بار متوکل عباسی را در تخریب گنبد و بارگاه حسینی و شخم زدن زمین آن تکرار کردند «یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُورالله واللهُ مُتِمُ نُورِهِ وَلَو کرِهَ الکافِرُون»
قرآن مجید، مسلمانان جهان را به ترفیع و تکریم بیوتی که مرکز حمد و تسبیح الهی است، دعوت می نماید و می فرماید:«فى بُیُوتٍ أَذن الله أَن تُرفَعَ»
رسم خردمندان جهان، حتی رسم پیروان شرایع پیشین این بود که قبور بزرگان و پیامبران را تکریم نموده و با ساختن بنا بر قبور آنان، ادای احترام می کردند و هم اکنون قبر خلیل الرحمن در فلسطین اشغالی و قبور دیگر پیامبران و اوصیای آنان در کشورهای اردن و سوریه و مصر و عراق گواه این مطلب است. متأسفانه اعراب نجد، از فرهنگ اسلامی دور بوده و به جای عمل به آیه «قُل لا اساَلکم عَـلَیهِ أَجراً إلا المَوَدهَ فِى القُربى» به دشمنی برخاسته و آثار آنان را همراه با آثار ده ها وابسته به خاندان رسالت و دیگر بزرگان دین، منهدم کردند.
روزی نیست که در حرمین شریفین آثار اسلامی تازه ای به بهانه توسعه حرمین نابود نشود و چیزی نمی گذرد که شهرهای مکه مکرمه و مدینه منوره به صورت دو شهر غربی به تمام معنی در آیند.

 

آیت الله العظمی صافی:
قبور مظلوم
هنگام ورود به قبرستان بقیع با الهام از آیه کریمه «فَاخْلَعْ نَعْلَیْک اِنَک بِالْوادِ الْمُقَدسِ طُوىً» پا را برهنه کردم و به سمت قبور مقدسه ائمه (علیهم السلام) متوجه شدم. ابتدا اذن دخول خواندم و آهسته قدم بر می دارم، با شدت اشتیاقی که به زیارت دارم و از ایران تا مدینه منوره برای کسب عنایات ائمه (علیهم السلام) آمده ام، آرام آرام قدم بر می دارم عیناً مانند کسی که یک گام به جلو بر می دارد و یک گام به عقب بر می گردد دل انسان با خبر است که با چه منظره تأسف انگیز و وضع توهین آمیز روبه رو می شود پس هر چه دیرتر برسم از این لحاظ که دیرتر این منظره را ببینم، بهتر است.
تا به قبور مطهره نرسیده بودم فکر می کردم قبور در چه حالت است؟ یا صورت ظاهر آنها به چه نحو است؟ خوب است قدری دورتر بایستم که اصلاً چشمم به قبور ویران شده فرزندان عزیز علی و زهرا (علیهم السلام) نیفتد. هر چه نزدیکتر می شدم صدای ضجه و شیون و ناله مردم و احساسات آنها را که مثل کسی که عزیزترین کسانش را از دست داده ناله می کردند بیشتر می شنیدم.
شاید بطور یقین بتوان گفت که در هیچ یک از مشاهد این قدر حال رقت به مردم و زوار دست نمی دهد.
ناچار بودم پیش بروم گاهی از پشت جمعیت سرم را قدری بلند می کردم که نگاه کنم، اما باز دلم راضی نمی شود اندکی جلوتر رفتم ناگاه چشمم به چهار صورت قبر افتاد که اندکی از زمین بلندتر و بر سمت سر هر یک سنگ کوچکی نصب بود، صدایم به گریه بلند و اشکم مسلسل وار جاری بود، شنیده بودم که وضع این قبور عزیز به همین شکل هاست اما شنیدن کی بود مانند دیدن، دیگر گریه به من فرصت نمی داد و توانایی اینکه سلام عرض کنم از فرط تأثر برایم نبود. به غیر از قبور مطهره، التفات به جای دیگر نداشتم گریه ها کردم، ناله ها داشتم نه من اینطور بودم که همه و بسیاری به مراتب از من بیشتر نالان و گریان بودند مانند بانوی فرزند مرده می گریستند. بالاخره در میان اشک جاری و گریه و ناله شروع به زیارت کردم. «اَلسلامُ عَلَیْکمْ اَئِمةِ الْهُدى...»


آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
وهابیت مشکل اسلام
در سال 1344 ه.ق وهابیها مدینه را تسخیر کردند. قاضی القضاتی به نام شیخ عبدالله مردم را جمع کرد و پرسید: در مورد تخریب قبور چه می گویید؟ قطعاً قصد قاضی وهابی نظرخواهی نبود و مردم مدینه می دانستند که آنها عده ای بیرحم هستند چون قبلاً قبور مکه و شهرهای دیگر را تخریب کرده بودند؛ از این رو عده زیادی سکوت کردند و عده ای هم از ترس، موافقت کردند، آنها هم قبور ائمه بقیع را که با عظمت ترین قبور آنجا بود تخریب کردند. فقط قبر پیامبر را باقی گذاشتند. البته آنها معتقد بودند که این بارگاه هم باید خراب شود ولی از ترس رویارویی با تمام مسلمانان از آن صرف نظر کردند که اکنون هم یک نقطه ضعف برای آنهاست، چرا که می گوییم اگر از آثار شرک است چرا آن را باقی گذاشتند؟! و اگر بگویند به خاطر ملاحظه مسلمین است، می گوییم که شما تقیه را حرام می دانید و اگر تخریب را یک جا جایز و در جای دیگر جایز ندانند؛ می گوییم مگر شرک دو گونه است؟!
آنها بوسیدن ضریح را شرک می دانند؛ می گوییم چرا بوسیدن حجرالاسود شرک و حرام نیست؟ می گویند: این سنت است؛ مگر می شود شرک در جایی سنت و جایز باشد و در جایی دیگر جایز نباشد. همچنین همه آنها جلد قرآن را می بوسند. در حالی که جلد قرآن یک تکه مقواست. اگر شرک نیست بوسیدن در و دیوار هم شرک نیست، اگر بگویند قرآن را به خاطر آن که از ناحیه خدا فرستاده شده می بوسیم، ما نیز می گوییم ما هم ضریح امامی را که از طرف خدا و فرستاده اوست می بوسیم. تعصب یک حجاب است و اجازه نمی دهد انسان مطالب واضح را هم بفهمد.
پیدایش فرقه وهابیت یکی از مشکلات و چالش های بزرگی است که دین مبین اسلام در طول تاریخ خود با آن روبه رو شده و به وسیله آن عقب افتاده است. بسیاری از دانشمندان اسلامی و بزرگان مسلمان، به زیارت اهل قبور می رفتند و این مسئله در بسیاری از کتب معتبر اسلامی آمده است و در زمان فقهای اربعه آنها هم چنین بود، حال چطور شد که همه مسلمانان اشتباه کردند جز این عده قلیل! این را هیچ عقلی نمی پذیرد.
تاریخ نویسانی همچون مسعودی (قرن4) در مروج الذهب و جهانگردانی مانند ابن جبیر و ابن بطوطه (قرن 7و8) همگی از وجود این بناهای باشکوه و پرعظمت در سفرنامه های خود خبر داده اند. تا این که ابن تیمیه در قرن هفتم و شاگرد او محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم پیدا شدند و بنای بر قبور را بدعت و حرام و شرک پنداشتند. هم اکنون نیز در دنیای اسلام ـ به جز حجاز ـ بناهای عظیمی بر قبور انبیای پیشین و بزرگان اسلامی، در کشورهای مختلف اسلامی دیده می شود که یادآور مسائل بسیاری است؛ از مصر گرفته تا هندوستان و از الجزایر تا اندونزی همه به آثار اسلامی باقیمانده در کشورشان احترام می گذارند و برای قبور بزرگان دین اهمیت ویژه ای قائل هستند. ولی در حجاز هیچ خبری نیست، چرا؟ دلیلش عدم تحلیل صحیح نسبت به مفاهیم اسلامی است.

 

آیت الله العظمی فاضل(ره):
عالم نماهای جاهل مأمور آمریکا
برای همه آگاهان روشن است که وهابیت که به اتفاق همه گروههای مسلمین، از اسلام خارجند و مولود کفر و یهود می باشد، هیچ فلسفه وجودی به جز مخالفت با اسلام و قرآن و ایجاد تفرقه میان مسلمین ندارد. این گروه نه تنها به دنبال هدم مظاهر مقدس شیعه، بلکه در صدد از بین بردن همه آثار و مقدسات اسلامی، از جمله مرقد نبی اکرم(ص) است و روزی قرآن و کعبه مقدسه را نشانه خواهند رفت. باید همه مسلمانان و شیعیان ضمن حفظ وحدت و آرامش، چاره ای اساسی برای حذف این مولود نامشروع یعنی وهابیت بنمایند.
همه می دانند ائمه طاهرین (سلام الله علیهم اجمعین) الگوی کامل توحید در میان انسانها و بشریتند و احترام به قبور آنان ریسمانی است محکم، برای تقرب به حق تبارک و تعالی و از مصادیق روشن «و من یعظم شعائر الله» است.
آمریکا روزی عده ای جاهل و عالم نما را مأمور تکفیر شیعه کرد و امروز به وسیله همان گروه دست به تخریب اماکن مقدسه زده است و به دنبال ایجاد جنگهای داخلی در کشورهای اسلامی است و این امری است که هوشیاری بیشتری را برای مسلمانان می طلبد. دشمنان اسلام و اهل بیت مطمئن باشند این حوادث، مسلمانان واقعی را در تعظیم و تکریم نسبت به اهل بیت مصمم تر خواهد ساخت.


آیت الله امینی:
عمل ننگین و تفرقه انگیز
مناسبتی تلخ است و آن حمله ننگین، کینه توزانه و وحشیانه عوامل سعودی نسبت به قبرستان بقیع و ائمه شیعه است. با این عمل ننگین خودشان کاری کردند که شیعیان حتی قبر ائمه را نبینند. واقعاً عمل ننگین و تفرقه انگیزی است، آیا مزد رسالت همین است؟ مگر اینها ذوی القربای پیغمبر نیستند؟ با ذوی القربای پیغمبر(ص) همین طور رفتار می کنید؟! این همه که پیغمبر(ص) فرمودند من اصلاً مزد رسالت نمی خواهم الا مودت اهل بیتم(علیهم السلام)، همین طور باید رفتار کنید؟ این عمل ننگین واقعاً شرم آور برای یک کشور اسلامی است که این کار را بکند و تفرقه انگیزی در این کار چرا؟ چرا این کار را می کنید؟ امیدواریم و انتظار داریم که مسئولان عالی رتبه سعودی تبعات این عمل را درک کنند و بدانند با این اقدامشان زائرین شیعه و غیر شیعه را ناراحت می کنند و جلوی این کارها را بگیرند و نمی دانم چرا مسئولان سعودی اجازه انجام این اقدامات را می دهند؟

 


» نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
title=