نقدی بر سخنان علی مطهری در رو به فردا
آقای علی مطهری در برنامه 5شنبه شب رو به فردا سخنانی بیان کرد که قابل تامل است:
ترجیع بند سخنان ایشان این بود که ماجرا از مناظره دکتر احمدی نژاد آغاز شد و اینکه ایشان از برخی افراد خاص نام بردند. وی در بیانی گفت: «یک طرف در مناظره (یعنی دکتر احمدی نژاد)از ابزاری استفاده کرد که موجب افزایش آرا شود و طرف مقابل (شاید یعنی هر سه کاندیدا)، دیگری را متهم به دروغگویی کرد و هر دو این اقدام را به عنوان یک پروژه پیاده می کردند و این طور نبود که در مناظره به طور اتفاقی این مسایل مطرح شد بلکه این موارد در ستادها برنامه ریزی شده بود.
وقتی که یک فرد جامعه ما نگاه می کند که دو طرف در حال استفاده از هر وسیله ای برای پیروزی هستند، خود به خود بدبین می شود و زمانی که نامزد مورد نظرش پیروز نمی شود، شبهه تقلب پررنگ می شود.» مبهم گویی و کلی گویی در سخنان جناب مطهری بسیار چشمگیر بود چنانچه بیان نفرمودند آقای احمدی نژاد از چه ابزاری برای بیشتر شدن رای استفاده کردند؟ چه آنکه اصلا معنای مناظره و تبلیغات افزایش رای است. اما صحیحی است که نباید از هر وسیله ای این کار را انجام داد. آقای مطهری آنگاه التزامی بین استفاده ابزار نادرست در تبلیغ و ادعای تقلب فرد شکست خورده مطرح میکنند که این بدان معناست اگر مثلا احمدی نژاد هم در انتخابات شکست میخورد هوادارن او حق داشتند به خیابانها بریزند و اعتراض کنند چون طرف های مقابل او از هر وسیله ای برای پیروزی استفاده کرده اند!
وی در جایی دیگر گفت: «آقایان موسوی و کروبی دچار یک لغزش و اشتباه سیاسی شده اند همانطور که معتقدم آقای احمدی نژاد هم در آن مناظره ها تحت تاثیر هیجانات قرار گرفت و دچار لغزش سیاسی شد»
البته آقای مطهری هیچ گاه به لغزش موسوی و کروبی اشاره نکرد تا مردم بدانند این لغزش دوستان آقای مطهری (به گفته خودش) که به طور غیر عمد هم بوده چه بوده است؟ چرا که وی معتقد است در مناظرات همه چیز در ستادها برنامه ریزی میشده لذا با تعریفی که ایشان از لغزش کردند کروبی و موسوی در مناظرات لغزش نداشتند!! مگر آنکه آشفتگی کلام آقای مطهری را بپذیریم!
وی مجدد بحث مناظره را پیش کشید و با اشاره به اینکه حوادث به گونه ای پیش رفت که به عناد و لجاج کشیده شد، گفت:«نقطه آغاز آن در مناظره تلویزیونی بود که برخی حرمتها شکسته شد، پرده حیا میان مردم و حکومت تا حدودی دریده شد و در ادامه شاهد عکس العمل ها بودیم که در نهایت به لج و لجبازی کشیده شد و شاید حتی خیلی جنبه اختلاف بینش و تقلب در انتخابات هم نباشد.»
چنانچه آقای جلیلی در همان برنامه به درستی اشاره کردند باید فرق خوش بینی و ساده انگاری را بدانیم. واقعا جای تاسف و تامل است که چرا برخی آقایان راجع به موسوی و کروبی و ... در فضای گل و بلبل می اندیشند و سعی دارند آقایان را که با هفت ماه است به دلایل واهی و غیر منطقی مملکت را دچار فتنه کرده اند راضی نگه دارند اما در مورد رییس جمهور مردم با شمشیر عریان به میدان می آیند؟
آقای مطهری به یاد ندارند در فضای انتخابات خصوصا و قبل از آن چه میزان به رییس جمهور قانونی کشور توهین شد؟
خود جناب مطهری در گفتگویی با شهرود امروز احمدی نژاد را لجوج و یک دنده و ساده لوح و .. خطاب کرد! و اصلاح طلبان که در میتینگها و برنامه های خود هر آنچه خواستند به ریاست جمهوری کشور نثار کردند!! در همین مناظرات و برنامه های تلویزیونی مورد اشاره آقای مطهری سه کاندیدای دیگر به جز فحش و توهین و اهانت و تمسخر ریاست جمهوری چه چیز به میان می آمد؟ آیا آن زمان ها نبودند دلسوزانی که که به هتک حرمت حکومت اشک بریزند؟ آیا برخی افراد در این مملکت رییس ترند؟ اگر به فرزند کسی چپ گفته بشود باید بر او تاخت اما اگر کسی با 17 میلیون رای رییس جمهور مردم باشد چون پابرهنگان به او رای داده اند حتی شخصیت حقوقی هم ندارد؟ این عدالت مورد ادعای آقای مطهری است؟ چگونه است بعد از 7 ماه د بعد از 17 بیانیه تحریک آمیز و آمریکا پسند و سخنان بی پایه و اساس باید برای دوستان آقای مطهری خوشبینی پیشه کنیم و از اینکه لطف کردند و بعد از هفت ماه اغتشتش و یاوه گویی رای ملت را پذیرفته اند خوشحال باشیم؟ اما در برابر رییس جمهور محبوب و مردمی برخی آقایان می توانند لب به هر گونه سخنی برانند؟ آیا این به همان معنایی نیست که دکتر احمدی نژاد در انتخابات 84 می گفت من وارد منطقه ممنوعه شده ام؟ در این منطقه ممنوعه فرزندان یک عده خاص که اینک معلوم شده در اغتشاشات پای ثابت هستند از رییس جمهور 17 و حتی 24 میلیونی عزیزترند! چرا جناب مطهری به تشکیل صیانت از آرا که چندین ماه قبل از انتخابات سخن از تشکیل آن رفت حرفی نمی زنند؟ آن زمان که آقایان بر طبل تقلب می کوبیدند چنانچه امام خامنه ای در فروردین ماه از پروژه تقلب سازی دشمن پرده داشت مناظره ای انجام شده بود؟ آن زمان که وزارت کشور را وزارت تقلب نامیدند با چه کسی لجبازی می کردند؟ چرا با ساده انگاری پروژه پیچیده ای که از ماهها قبل برای انتخابات تدوین شده بود نادیده می گیریمو جهالت و جاه طلبی برخی را با زبان نرم لغزش تنزل می دهیم؟ آقای مطهری نمی دانند از چه زمانی در اردوگاه اصلاحات قرار شد به احمدی نژاد دروغگو بگویند چنانچه مشهور شد آنقدر این کلام را تکرار کنید تا اگر او گفت ماست سفید است کسی باور نکن؟ آیا آقای مطهری تازه به ایران آمده است؟
آقای مطهری در جایی دیگر از سخنان خود گفت: «این لجاجت از سوی طرفین است و یعنی اگر در آن طرف لجاجتی وجود دارد، در این سو نیز افرادی هستند که مصر بر حذف طرف مقابل از انقلاب می باشند که حرف درستی نیست» اینکه در هر دو اردوگاه افراد افراطی وجود دارد بر کسی پوشیده نیست اما کاش آقای مطهری سخنان امام خامنه ای را گوش می داد (و البته قبول نمیکرد!!) که ایشان فرمود برخی هستند خودشان اصرار دارند مطرود شوند. آیا کسی میخواهد کروبی را از صحنه حذف کند یا اعمال این پیر خرفت خودش زمینه ساز هدف اوست؟ آیا موسوی و اصرارش بر حرفهای باطل مصداق این حرف آقا نیست؟ مطهری گفت: «من همچنان هم معتقدم که نباید این افراد را ایادی آمریکا و اسرائیل خواند، این ها لغزش های سیاسی است و صرف لغزش سیاسی دلیلی بر این نیست که فرد از چارچوب نظام خارج شده است» کسی معتقد نیست موسوی و کروبی کارمند آمریکا باشند اما سخن اینجاست اکنون دارند در میدان دشمن نقش فعالی بازی میکنند و به دشمن خدمت میکنند. چرا این افراد از ابتدا حساب خود را با سلطنت طلبان و بهاییان و مطربان و رقاصان فراری و ... جدا نکردند؟ ایشان می گوید من نماینده این اشخاص نیستم اما با تمام قامت به دفاع از آنها می پردازد بدون انکه به این مسائل روشن توجه کند. مسائیلی که در سخنان آقا به خوبی مشهود بود.
ایشان در جایی دیگر گفت: «مقوله اعتراض در جامعه ما خیلی شناخته شده و پذیرفته شده نیست و اینکه کسی به یک پدیده در جامعه ما اعتراض داشته باشد خیلی سریع به مخالفت با نظام و حتی اسلام تعبیر می شود یا مساله اطاعت از ولایت فقیه ممکن است برای برخی از ما درست روشن نشده باشد و برداشت درستی از آن نداشته باشیم.
به طور مثال در انتخابات ریاست جمهوری ایران افراد و گروه هایی بودند که اعتقاد داشتند رییس جمهوری فعلی بهتر است انتخاب نشود، این شعار ممکن است این گونه تعبیر شده باشد که این افراد مخالف با نظام هستند و چون علامت هایی هم از سوی رهبری دیده بودند و احساس کردند که نظر رهبری هم به آقای احمدی نژاد است بنابراین این طور تلقی شد که هر کس که مخالف ایشان است بنابراین مخالف رهبری و نظام به شمار می آید در حالی که هیچ گاه مقصود رهبر معظم انقلاب چنین چیزی نبوده است.» واقعا آقای مطهری با چه استدلالی چنین سخنی را در رسانه ملی مطرح می کنند؟ چرا از کسانی نام میبرند که تعداد و هویتشان مشخص نیست؟ چه کسی معتقد بود رای موسوی رای به مخالف نظام است؟ آقای احمدی نژاد خودش در میدان ولی عصر اشاره کرد 40 میلیون ایرانی به نظام رای داده اند! آیا اگر عده ای قلیل حرفی می زنند حق داریم آن را به یک جریان نسبت دهیم؟
در قسمتی دیگر از برنامه چنینی گذشت و مطهری گفت: «در مفهوم لغزش سهوی بودن نهفته است یعنی تعمدی در کار نیست و کسانی که ادعای تقلب کردند امری از روی عمد نبوده که بخواهند از آن به عنوان ابزاری برای شورش و آشوب استفاده کنند، بلکه فضا برای اینها به این شکل بوده اما نحوه برخورد با این موضوع مهم است یعنی اگر من نامزد انتخابات احساس کردم واقعا تقلب شده آیا باید مردم را دعوت کنم به خیابان ها بیایند یا اینکه طبق قانون باید نظر شورای نگهبان ملاک باشد و سایر مسایل به گونه ای دیگر پیگیری شود تا چنین مشکلاتی پیش نیاید.
این نماینده مجلس در پاسخ به سووال مجری برنامه مبنی بر اینکه این موضوع تا کجا لغزش محسوب می شود و ادامه آن را چه باید نام گذاشت، ممکن است کسی بگوید من ضمن آنکه ولایت فقیه را قبول دارم، این نظر خاص مقام معظم رهبری را قبول ندارم و به عقیده من چنین فردی هنوز از چارچوب نظام خارج نشده و صرف قبول نداشتن، مادامی که به اقدام عملی منتهی نشود به این معنی نمی تواند باشد.
در ابتدای بحث هم اشاره کردم که باید برداشت درستی از اطاعت از ولایت فقیه، مساله آزادی بیان و مقوله اعتراض داشته باشیم، مردم، افراد متدین و حزب اللهی باید قبول کنند که هر حکومتی تعدادی مخالف دارد و ما باید مخالفان نظام را به رسمیت بشناسیم و مادامی که دست به اسلحه نبردند محترم هستند و ما باید حرف آنها را بشنویم و این منطق و فرهنگ باید در جامعه ما جا بیفتد.
بعد از لغزشی که دوستان ما دچار آن شدند، برخورد ها نیز با این حادثه خیلی خوب نبود»
اگر بر فرض این سخن آقای مطهری را بپذیریم که قبول نداشتن نظر امام امت خروج از نظام نیست اما خود ایشان بیان می کنند مادامی که مخالف دست به اسلحه نبرد محترم است! یعنی اقدام عملی نکرده باشد. آقای مطهری گویا به یاد ندارند در نماز جمعه 29 تیر امام خامنه ای فرمودند نتیجه انتخابات در صندوق رای است نه در کف خیابانها و از طرفین خواستند هواداران خود را به خیابانها نیاورند اما همان شب شاهد بودیم برای روز شنبه مردم به خیابانها دعوت میشوند و سازمان مجاهدین (انقلاب) سخنان رهبر در نماز جمعه را مورد نقد قرار میدهد و هیچ کس از مردم نمی خواهد شنبه به خیابان نیایند!! آیا این اقدام عملی علیه نظام نیست؟ آن هم در حالیکه منافقین و دشمنان در صف ملت رخنه کرده و آشوب میکنند؟ و باز هم این تجمعات ادامه داشت. آیا واقعا در نظر آقای مطهری ولایت فقیه این گونه است که حرف بزند و هر کس دوست داشت گوش کند و بپذرید یا نپذیرد و آنگاه به میل خود عمل کند؟ با این حساب نقش ولایت در نظر ایشان چیست؟ تا وقتی کسی دست به سلاح نبرده می تواند شیشه بشکند آتش بزند شعار بدهد تخریب بکند و البته باز هم در چارچوب نظام است!! با این حساب رفتار یک بسیجی که برای دفاع از نظام ممکن است در آشوبها با یک نفر درگیر شده باشد هم قابل توجیه است چون او حرف ولی فقیه را شنیده اما قبول نکرده است و خود تصمیم گرفته است!!
بعلاوه در این دو ماه اخیر کدام اقدام علیه امنیت ملی بود که این آقایان انجام ندادند؟ مگر به فرموده امام امت هتک حرمت نظام اسلامی جرم کمی است؟ نظر آقای مطهری در این باره چیست؟
وی در ادامه سخنان خود گفت: «نخستین خطا در رابطه با مدیریت بحران این بود که حساب رهبران آشوب ها از مردمی که واقعا تصور می کردند که تقلب شده و اعتراض قانونی داشتند، جدا نشد.
در اثر خطاهایی که از طرف ما صورت گرفت، آنها عکس العمل نشان می دادند و شاهد لغزشهای بعدی بودیم تا به چنین روزی رسیدیم که البته در نقطه نسبتا خوبی قرار گرفته ایم و در راهپیمایی نهم دی ماه همه اقشار در دفاع از نظام آمدند و در ادامه نیز شاهد انعطاف و نرمش از برخی نامزدهای معترض بودیم.
در این بیانیه به قانونی بودن دولت فعلی اعتراف شد که نقطه ای مثبت و گامی به جلو به شمار می رود اما اگر پشت سر لغزش های اول شاهد لغزش های بعدی بودیم، برخی به نحوه عملکرد ما باز می گشت چرا که ما عادت نکرده ایم که یک گروه معترض ببینیم که بیایند حرف خود را بزنند. »
آقای مطهری! رهبران فتنه خودشان نمی دانستند با چه کسی طرف هستند. در میان حامیان آنها رییس جمهور اسراییل بود تا یک مرجع تقلید!! هنگامی که آقایان برای اینکه نشان دهند جمعیتشان زیاد است هر اراذلی را مردم می نامند و حاضر نیستند از هیچ کس و ناکسی تبری بجویند وظیفه نظام چیست؟ نیروی انتظامی با چه شیوه ای جز علم غیب میتواند سره را از نا سره تشخیص دهد؟ در همین قضیه اخیر روز عاشورا باز هم آقایان بیانیه دادند و آشوبگران را خداجو و مومن و عزادار نامیدند و فرزندان ملت را قومی وحشی!! آقای مطهذی خوش خیالی تا کی؟
چه خوش در همین برنامه گفتید: «نقطه های لغزش یک نخبه همان چیزی است که امیر المومنین(ع) فرمودند کسی می تواند مصلح باشد که اهل ملاحظه کاری نباشد، همرنگ جامعه نباشد و نقاط ضعف جامعه در خود او وجود نداشته باشد و در نهایت بنده طمع، ثروت، مال و مقام نباشد بنابراین نخبگانی می توانند در جامعه موثر باشند که این روحیات را داشته باشند و اگر شاهد هستیم نخبگان ما آن تاثیری که باید داشته باشند، ندارند به سبب این است که یا گرفتار دنیا شده اند، یا گرفتار شهوت و پست مقام هستند و یا گرفتار ملاحظه کاری شده اند. »
شما می فرمایید: «وظیفه نخبه این است که در جایی که احساس می کند حقی ضایع شده، به داد مظلوم برسد، حرف حق را بیان کند، ملاحظه کسی را نکند و حتی نظر خودش را بگوید نه اینکه صرفا بخواهد نظر حکومت را بیان کند. » اما دریغا که خودتان با ظالم هم نوا می شوید.
در کل آقای مطهری که به راحتی در مجلس رییس جمهور 24 میلیونی را لیبرال خطاب می کند و همراه دوست عزیزش آقای باهنر رسما به تمسخر او می پردازند با کمی انصاف باید به جای اینکه از رییس جمهور بخواهد عذر خواهی کند جرات داشته باشد و بزرگانی که همس
رشان در همان روز انتخابات مردم را به شورش دعوت کرد و با نامه سرگشاده آتش فتنه را شعله ور کرد بخواهد دست از فتنه گری برداشته و به دامن ملت بازگردند!!
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر