در بیان ارزش آبروی مومن3/حفظ آبرو یا رسوایی؟
یسع بن حمزه میگوید: در مجلس حضرت رضا (ع) بودم و جمعیت بسیاری درمجلس حضور داشتند و از امام در خصوص حلال و حرام سوال میپرسیدند، که ناگهان مردی وارد مجلس شد و به امام(ع) عرض کرد: من از دوستان شما هستم و در سفر حج پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم، اگر امکان دارد خرجی راه را به من بدهید، وقتی به وطن رسیدم، آنچه به من دادهاید معادل آن از جانب شما صدقه میدهم. امام رضا (ع) به او فرمود: بنشین خدا به تو لطف کند. امام رو به مردم کرد و به پرسشهای آنها جواب فرمود. سپس همه رفتند و تنها آن مرد مسافر و من و دو نفر دیگر در خدمت امام ماندیم. حضرت برخاست و وارد حجرهای شد و پس از چند دقیقه بازگشت. از بالای در دستش را به سوی مسافر دراز کرد و فرمود: این مقدار دینار را بگیر و خرجی راه خود را با آن تامین کن و این مبلغ مال خودت باشد، دیگر لازم نیست از ناحیه من معادل آن را صدقه بدهی. برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم. مسافرخراسانی پول را گرفت و رفت. سلمان به امام رضا(ع) عرض کرد: فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی، ولی چرا هنگام پول دادن به مسافر خود را نشان ندادی و پشت در خود را مستور نمودی؟ امام رضا (ع) فرمود: ازآن ترسیدم که شرمندگی درخواست رادرچهره او بنگرم. آیا سخن رسول خدا (ص) رانشنیدهای که فرمود: پاداش آن کس که کار نیکش را میپوشاند معادل پاداش هفتاد حج است وآن کس که آشکارا گناه میکند مورد طرد خداست و آن کس که گناهش رامیپوشاند در صورت توبه مورد آمرزش خدا قرار میگیرد”(1.)
سیره ائمه بزرگوار در حفظ حرمت مومنان این گونه بوده است. در حدیثی از حضرت علی(ع) آمده است: “برادران تهیدست خود را تحقیر نکنید، زیرا هر کس مومنی را حقیر شمارد، خداوند میان آن دو در بهشت جمع نکند، مگر اینکه توبه نماید”(2.) هنگامی که پیشوایان دین در برابر کار خیر این گونه رفتار میکنند و حفظ آبروی مومن مینمایند، حال بیندیشید که چگونه است برخی به راحتی با تهمت، غیبت، استهزا و تمسخر، هجو و گاه به بهانه مزاح و شوخی، پنجه به آبروی افراد آبرومند و وجیه میکشند! متاسفانه بعضا مواردی را در جامعه مشاهده میکنیم که برای به زیر کشیدن یک چهره مشهور و محبوب، برخی دشمنان و حسودان با انتشار یک فیلم یا شایعه، حرمت و آبروی وی را به سهولت در معرض تهاجم قرار میدهند.
در نگاه اخلاقی- الهی اسلام، انسان متدین عیب برادر خود را میبیند و در خفا به او تذکر میدهد، اما در میان مردم از او به خوبی یاد میکند. امیرالمومنین علی (ع) میفرماید: “کسی که عیبت را به تو نشان دهد و پشت سر آبرویت را حفظ کند، در خیرخواهی و یکرنگی از هیچ کوششی فروگذار نکرده است”(3.)
آنچه تا به حال گذشت در حیطه فردی بود، اما آن هنگام که مسئله به مصلحت جامعه اسلامی و خیل عظیمی از مسلمین گره خورده باشد، وضع فرق میکند. روایت شده است: “سه کساند که آبرویشان محترم نیست: آن که به فسق تجاهر کند، پیشوای ستمگر و بدعت گزار”(4) البته باید توجه داشت که در این موارد نباید ار مورد جرم فراتر رفت. مثلا اگر فردی متظاهر به گناهی است تنها در مورد همان گناه، باید با او برخورد نمود، یا اگر شخصی بدعتی را بنا نهاد باید با آن بدعت مقابله نمود و نباید به بهانه مقابله با بدعت، در زندگی خصوصی وی تجسس نموده، رازهای مگوی او را بر ملا کرد. در سیره حضرت علی (ع) شاهد هستیم که حضرت هیچ گاه در برابر تخلفات عمال و کارگزاران حکومت مماشات نمیکرد. نامه ایشان به عثمان حنیف مشهور است که چگونه او را به خاطر حضور در جمع اغنیایی که فقرا را از خود رانده بودند، رسوای تاریخ نمود. متاسفانه در جامعه ما این گونه رفتارها بعضا به اسم مصلحت نظام و یا به بهانه حفظ آبروی افراد، به فراموشی سپرده میشود و در جایی که باید افراد متخلف را رسوا نمود، پردهپوشی و رازداری و محافظهکاری میشود. بیشک برخورد با افراد متخلف و رسوا نمودن آنها پس از اثبات جرم، نه تنها نظام اسلامی را تضعیف نمیکند، بلکه نشان از صلابت و استحکام آن دارد.
پینوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
روزنامه رسالت، ش.6681، ص.6
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر