سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فقط آنکه من به او رای دادم قانونی است!

آقای حجت الاسلام غرویان روزگاری در کنار آیت الله مصباح یزدی بود و با علوم نقلی و به خصوص منطق شناخته می شد و امروز در کنار آقای هاشمی رفسنجانی به یک عنصر سیاسی بدل شده است. ایشان در روزنامه اصلاح طلب اعتماد مطالبی در مورد انتقاد از رییس جمهور نوشته است که اشکالات متعدد منطقی دارد البته از منظر سیاسی هم دقیق سخن نگفته اند!

ایشان نوشته است: «این روزها مشاهده می‌کنیم که حمله به رییس‌جمهور قانونی کشور و توهین نسبت به ایشان برای تخریب سیاسی فزونی یافته است. این نوع رفتارهای به دور از اخلاق اسلامی البته ریشه‌ها و انگیزه‌های متعددی دارد».

ایشان بدون اشاره به شخص یا گروه خاصی درک اهانتها و حملات را به مشاهدات خود ارجاع داده است و گویا برای ایشان آن قدر این امر بدیهی است که نیازی به استدلال و حتی یک نقل قول برای آن ندیده است. ضمن آنکه مشخص نکرده است در ذهن ایشان جه تصویری از حمله و توهین و تخریب و ادبیات سخیف وجود دارد تا خدایی نکرده این گونه برداشت نشود که ایشان هر نقد و مخالفتی را حمله و توهین و تخریب  و ادبیات سخیف می داند که اگر چنین باشد باید فاتحه آزادی بیان را خواند! تا این مطلب روشن نگردد نمی توان تنها با مشاهدات و تصورات خود عده ای را به دور از اخلاق اسلامی عنوان نمود! مگر آنکه جناب غرویان هم توضیح مفهومی در مورد موارد مطروحه می دادند هم کمی دایره مصداق را روشن می کردند تا به مغالطه کلی گرایی دچار نشوند!

آقای غرویان در یادداشت کوتاه خود با تعابیر «دولت نهم و دهم» و «دولت قبلی» دوبار و «دولت قبل» چهار بار از دولت قبل نام برده است و تعابیری مانند هدفش قدرت بود، اخلاق را فدای سیاست کرد، بداخلاق، گفتمان افراطی، ضد اخلاقی، افراط گرا، انحصار طلب، پوپولیست، اراده افراطی و ... علیه آن استفاده کرده است! حال سوال اینجاست این تعابیر حتما به نظر آقای غرویان حمله و تخریب و توهین به دولت قبل نیست چرا که ایشان یادداشت خود را با هشدار به اخلاقی بودن شروع کرده است. حال اگر منتقدین دولت فعلی، دولت و شخص رییس جمهور را تفریط گرا، دارای ادبیات خشن علیه منتقدین، عجول و ... بنامند اهانت است؟ آقای غرویان باید مشخص کند مرز این دو کجاست؟ آیا مرز این فقط عشق و نفرت آقای غرویان به اشخاص است یا معیارهای منطقی هم دارد؟

ایشان در عین حال نوشته است: «طبق قانون اساسی منتخب مردم هم مقبولیت و هم مشروعیت سیاسی، اجتماعی دارد. رییس‌جمهور شخصی است که با اراده و انتخاب مردم به این منصب رسیده و طبق قانون اساسی او دومین مقام اجرایی کشور بعد از رهبری است و لذا این حرکاتی که می‌بینیم و عده‌ای به اسم اسلام و انقلاب توهین و جسارت می‌کنند در حقیقت توهین به مردم و انتخاب مردم است و این برخلاف قانون اساسی است.»  طبق استدلال ایشان

رییس جمهور هم منتخب مردم است هم دومین مقام کشور است

اهانت به منتخب مردم و دومین مقام کشور اهانت به مردم است

در نتیجه اهانت به رییس جمهور اهانت به مردم است

استدلال ایشان از جهات صوری درست است اما آیا رییس جمهوری که اینجا در صغری به کار گفته یک امر کلی است؟ آیا از آن دست کلی هاست که فقط یک مصداق دارد؟ یا یک امر جزیی است؟

به نظر می رسد در نگاه اقای غرویان گزینه سوم درست باشد و منظور ایشان فقط آقای حسن روحانی است و گویا رییس جمهور قبلی از نظر آقای غریان نه رای مردمی داشته نه مشروعیت سیاسی نه مقبولیت و حتی گویا نفر دوم اجرایی کشور هم نبوده است!! و لذا تعابیر اقای غرویان در این نوشتار و سایر همفکران ایشان در مورد رییس جمهور قبلی اگر توهین هم باشد در حقیت توهین به مردم و خلاف قانون اساسی نیست! گویا طبق استدلال آقای غرویان مردم همواره باید به شخصی رای دهند که آقای غرویان آنان را «افراد عاقل و اندیشمند و متخلق به اخلاق را بر اساس عقلانیت دینی» می داند در غیر این صورت مردم به هر کسی رای دهند که باب میل آقای غرویان نباشد اهانت و توهین و تهمت به ایشان اشکال ندارد چنانچه در همین نوشتار ایشان حتی مجلس نهم را نیز از الطاف خود بی نصیب نگذاشته است و  آنها را گروه افراطی و افراد بداخلاق نامیده است! گویا مجلس قبلی را هم مردم انتخاب نکرده بودند!!

البته ایشان در پایان یادداشت خود به صراحت به این نکنته تاکید  و اعتراف کرده است و  از زبان مردم نوشته است: « مردم از قضا به آقای دکتر روحانی در انتخابات 96 رای بیشتری خواهند داد به این دلیل که به دنبال اخلاص، آرامش و محبت در جامعه هستند و این را در مشی آقای دکتر روحانی می‌بینند.»

و در مقابل رقبای آقای روحانی را کسانی معرفی کرده است که «دشمن رای و خواست مردم هستند.»

چنانچه ملاحظه می شود در یادداشت کوتاه آقای غرویان چندی مورد اهانت به منتقدین و مخالفین وجود دارد و این به آن معناست که ایشان حق دارند برای رقبا و منتقدان خط و نشان بکشند و درست مانند سیره ریاست جمهوری آنان را بی شناسنامه و متحجر و کم سواد و .... بخواند اما طرف مقابل ایشان حتی اگر رای 24 میلیونی هم داشته باشد و منتخب مردم در مجلس هم باشد باید سکوت پیشه کند! آیا این تفکر موافق رای و خواست مردم است؟ آیا این تفکر به انحصار طلبی نزدیکتر نیست؟ آیا همین تفکر نبود که در فتنه 88 آتشفشان به پا کرد و انتخابات را زیر سوال برد اما در سال 92 وقتی گزینه مورد نظر خودش رای آورد دموکراسی ایران را بهترین دموکراسی نامید؟ آیا همین تفکر نیست که رای مردم را به کیفی و کمی تقسیم کرد و رای توده های مردم را رای به سیب زمینی نامید؟

آیا فقط اهانت به رییس جمهور کشور خلاف قانونی است یا رییس قوه قضاییه و رییس مجلس و رهبری هم شامل این حکم می شوند؟ آیا تا به امروز آقای غرویان در مورد اهانتهای متعدد برخی افراد افراطی به رییس قوه قضاییه، شهردار، سپاه و رهبری موضعی گرفته است یا آنکه این اهانتها را در چارچوب نقد و آزادی بیان تعریف میکنند؟

به نظر می رسد بر مبنای تفکر ایشان قانون اساسی و اخلاق زیاد ارزشی ندارند و آنچه بیشتر دارای اهمیت است حب و بغضهای سیاسی است!

در منظر ایشان که ریشه در تفکرات آقای هاشمی رفسنجانی دارد اگر به افراد مورد علاقه ایشان رای داده شود خوب است در غیر این صورت باید منتظر هرگونه برخورد از جانب ایشان بود!

این سخن که اهانت به رییس جمهور و مسئولین نظام بد است اگر به عنوان یک قاعده کلی در مورد همه افراد و همه زمانها باشد و اجرا شود مطلب درستی است که البته همگان آن را قبول دارند!


» نظر
title=