فتنه در تهران/حماسه در ایران
فتنه سال 88 را باید فتنه پیچیدهای دانست که اگرچه عاملان فتنه با نظریه عجیب «داماد لرستان و پسر آذربایجان» سعی کردند دامنه فتنهگری خود را در شهرهای دیگر هم بگسترانند، اما آنچه مشاهده شد، اعتراضاتی بود که تنها در تهران نمود پیدا کرد که اوج آن در روزهای اواخر خرداد سال 88 بود که البته روزبهروز به افول گرایید.
آرای آقای موسوی در شهر تهران حدود سیصد هزار رأی بیشتر از رئیسجمهور منتخب بود. ادعای دروغین تقلب در انتخابات که از ماهها پیش از انتخابات از سوی اصلاحطلبان مطرح میشد سبب گردید بخشی از حامیان موسوی در تهران به خیابانها بیایند تا بهاصطلاح، حق خود را مطالبه کنند، اما این ادعای دروغین در دیگر نقاط کشور با هیچ واکنشی از سوی مردم مواجه نشد و با وجود تبلیغات گسترده فتنهگران و شبکههای ماهوارهای ضد انقلاب برای تشویق مردم به حضور اعتراضآمیز در خیابانها، مردم دیگر استانها تنها با نگرانی به نظاره وقایع پایتخت نشستند.
رسانههای معاند نظام که معمولاً کوچکترین اجتماعات و اعتصابات صنفی در ایران را با آب و تاب فراوان منعکس میکنند، هیچگاه نتوانستند در طول هشت ماه فتنهگری در کشور خبر قابل توجهی از اعتراضات مردم در غیر از شهر تهران را پوشش دهند!
باوجود تلاش آشوبطلبان، مرز فتنه از بخشهای محدودی از تهران هم فراتر نرفت. شعارهای ساختارشکنانه و ضدانقلابی و توحش و خرابکاری فتنهگران که ربطی به مسئله انتخابات نداشت، سبب میشد تا در اجتماعات بعدی تعداد افراد از دفعه گذشته کمتر شود. تاسوعا و عاشورای حسینی سال 88 اوج نقطه امید فتنهگران و دشمنان بود تا به زعم خود با استفاده از حضور پررنگ مردم در عزاداریها بتوانند با تکیه بر توپخانههای رسانهای داخلی و خارجی مردم را به اعتراض و فریاد علیه نظام اسلامی در عاشورا فراخوانند. اما این بار هم در تهران آنگونه که دشمنان توقع داشتند، کسی با اینان همراه نشد و فقط جمعی از اراذل آشوبگر و عدهای از ورشکستگان سیاسی به خیابان آمدند که با حماقت در هتکحرمت این روز، این پروژه شکست خورد و مردم علیه حرمتشکنان به خروش آمدند.
مردم بابصیرت برخی شهرها که تحرکات موذیانه فتنهگران در پایتخت را رصد میکردند، در اعتراض به هشت ماه فتنهگری و آشوب و اهانت به مقدسات آنان، در روزهای پس از عاشورا به خیابانها آمدند. اما در روز نهم دی بسیاری از شهرها بهویژه تهران با حماسهای فراگیر، تومار فتنه را در هم پیچیدند و اعتراضاتی که در ابتدا علیه فتنهگران از شهرهای رشت و تبریز به گوش رسید،
در نهم دی ماه سال 1388 به سرتاسر ایران و در لوای حمایت از ولایت و نظامی اسلامی بلند شد. خروش میلیونی مردم ایران که هشت ماه پیش از آن در انتخاباتی با 85 درصد مشارکت ضمن حمایت از نظام و انقلاب، به پویش و سرزندگی کشور مهر تأیید زده بودند، نشان داد با رویارویی یک فتنه پیچیده که یک سر در داخل کشور و یک سر در خارج از این مرز و بوم دارد دست از حمایت از نظام دینی خود بر نمیدارند و تقریباً همان چهل میلیونی که در 22 خرداد 88 با آرای خود ابتدا به جمهوری اسلامی بله گفتند و سپس رأی خود را به صندوق انداختند، این بار با گامهای خود به طرفداری از انقلاب اسلامی به میدان آمدند و از دشمنان ملت برائت کردند.
در تهران نیز خیل عظیم چند میلیونی جمعیت در خیابان انقلاب و خیابانهای اطراف نشان از این داشت که حتی برخی رأیدهندگان به سران فتنه نیز از فتنهگری او بیزارند و دیگر به ادعاهای دروغینشان وقعی نمینهند. اینگونه بود که فتنهای که در تهران و البته با همدستی برخی کشورهای خارجی صورت گرفت، با جواب دندانشکن همه مردم ایران در نهم دی روبهرو و مضمحل شد.
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر