آیا تفکیک جنسیتی همان تیغه کشی است؟
در ایامی که برخی از منتسبین به بیت امام(ره) خاطرات نادرست و اهانت آمیزی را به حضرت امام نسبت میدادند نوه ارشد امام خمینی(ره) در پاسخ به این اهانتها بیان داشت: «واقعا امام نسبت به بحث حجاب و اختلاط نامحرم توجه بسیار ویژهای داشتند؛ در خانواده ما وقتی نوههای پسری به سن بلوغ می رسیدند امام آنها را از نشستن سر یک سفره با نوه های دختری منع می کردند. این تقیدات بسیار سنگینی که امام به ظواهر دینی داشتند را نمی توان در تحلیل شخصیت ایشان نادیده گرفت» (سایت جماران کد خبر: 31826 ،تاریخ خبر: 03/08/1392)
در روزهای اخیر مجددا با طرح بحث تکریم زنان (تفکیک جنسیتی) در شهرداری تهران سایت جماران در سعی کرده امام خمینی(ره) را مخالف با تفکیک محرم و نامحرم جلوه دهد. این سایت در یادداشتی بلند با عنوان «همجنس خرافه یا معیار تدین؟ مروری بر خاطرات عروس امام و دکتر شیخ الاسلامی از برخورد امام خمینی با تفکیک جنسیتی در دانشگاهها» با بیان خاطراتی از حضرت امام(ره) این بحث را از «جنس خرافه» دانسته است. نویسنده یادداشت، با این پیش فرض نادرست خود که امام اختلاط محرم و نامحرم در محیط دانشگاه و کار را قبول داشته است به نقد گفتههای آیت الله صدیقی خطیب جمعه تهران پرداخته و می نویسد: «...در این صورت استدلال او در برابر فقیهی که بیش از 50 جلد کتاب فقهی، اصولی، اخلاقی، عرفانی، تفسیری و فلسفی از او منتشر شده است؛ و مجموعه سخنرانیها و احکام سیاسی او در بیش از 22 جلد با عنوان «صحیفه امام» منتشر شده است؛ چیست؟»تا این گونه القا نماید که تجلیل امام جمعه موقت تهران از تفکیک جنسیتی خلاف سیره امام راحل است! همین سایت در مصاحبه با آقای موسوی بجنوردی نیز به گونه ای دیگر به این بحث تاخته است.
استناد آنچه نویسنده یادداشت و آقای موسوی بجنوردی از آن به عنوان مخالفت امام با تفکیک جنسیتی یاد میکنند، خاطره ای است که از قول خانم فاطمه طباطبایی نقل شده است که:
«در گروه فلسفه دانشگاه تهران که دانشجوی مقطع لیسانس بودم ...یک روز ما رفتیم دیدیم که وسط این کلاس بزرگ تیغه کشیدهاند. در ورودی یکی بود ولی وسط آن را تخته زده بودند و از در ورودی ما وارد میشدیم پسرها سمت چپ میرفتند آن طرف می نشستند و دخترها روبروی در مینشستند. آن چیزی که به نظر من خیلی مسخره آمد یکی اینکه در راهرو دختر و پسرها یکی بودند و علاوه بر آن اول انقلاب فرهنگی بود و همه بچههای مذهبی بودند، طرح این مسایل اصلاً خیلی جایی نداشت و دانشجویان هم معمولاً افرادی بودند که سنشان معمولاً چهار یا پنج سال از دانشجویان عادی بزرگتر بودند چون انقلاب فرهنگی شده بود و چندسال دانشگاهها به تعطیلات خورده بود. دیگر دانشجویان 19 ساله نبودند معمولاً آدمهای کمی پختهتری بودند. پسرها عموماً مذهبی، دخترها هم عموماً چادری و مذهبی بودند. جو اصلاً یک جو مذهبی کاملی بود ... شاید به همین علت که جو خیلی مناسب و مذهبی بود اینجا را انتخاب کرده بودند که وقتی جو کاملاً مذهبی است همه استقبال می کنند پس از اینجا شروع کنند و به بقیه قسمتهای دانشگاه بروند.
ظاهراً بچههای انجمن اسلامی بودند، ما رفتیم و نشستیم. حضور و غیاب استاد به این صورت بود که ایشان یک ورقه یا دفتری را می گذاشتند اول میز، مثلاً سه ردیف صندلی بود و دانشجویان نشسته بودند هر کسی در این برگه جلوی اسم خودش ضربدر میزد و برگه میچرخید میرفت تا آخربعد به پسرها میرسید باز پر میشد و میرفت تا جلوی استاد میرسید، آن روز این ورقه را دادند ما هم خوب پر کردیم حالا خواستیم برگه را به پسرها بدهیم آن طرف دیوار تیغهای مشخص نبود و ما نمیدانستیم آنطرف کی نشسته وکه ننشسته، این برگه را گرفته بودند بالا که از آنطرف ببینند در نهایت استاد به یکی از برادرها گفت بلند شوید و آن دفتر را بگیرید به همین خاطر اعضای کلاس خندیدند.
از طرف دیگر استاد هم وسط نشسته بود بعضیها میگفتند استاد این طرفتر بیائید ما نمیبینیم و طرف دیگر هم میگفتند آن طرفتر بیائید! یک جو مسخرهای آن هم در محیطی که همه مذهبیاند به وجود آمده بود. ... بالاخره شب به خانه آمدم و پیش امام رفتم و قضیه را گفتم. من جریان را تعریف کردم مثل بقیه وقتها ...
آقا گفتند مگر چه شده گفتم که هیچی تخته وسط کلاس کشیدند چون میخواهند فضا حسابی مذهبی بشود. طبق معمول ما این حرفها را زدیم. امام در حضور من خیلی عکسالعمل نشان ندادند ولی طرح را خیلی نپسندیدند. این قضیه را من گفتم و تمام شد به احمد فوری گفته بودند، دیدم احمد آمد و گفت فاطمه چه چیزی به آقا گفتی؟ گفتم برای چه؟ گفت آقا به من گفتند که برو با دانشگاه تماس بگیر و بگو سریع تیغه را بردارید. ... آقا برای من خیلی توضیح ندادند فقط به من گفتند برو تماس بگیر و حتماً برایت مسجل بشود و بعد هم بگو زود بردارید. احمد به من گفت تو شماره تلفنی از دانشگاه داری؟ رئیس دانشکده کیست؟ گفتم آقای دکتر شیخ الاسلامی. ...و من شماره تلفن ایشان را دادم. ... ظاهراً به آقای شیخالاسلامی گفته بودند و ایشان هم بنای اینکه با جهاد دانشگاهی و انجمن اسلامی در بیفتد نداشت، گفته بود فردا صبح میرویم بچههای جهاد و انجمن را میخواهیم و با هم صحبت میکنیم تا کمکم آنها خودشان متقاعد بشوند چون فکر میکرد که خودش نمی تواند جلوی انجمن و جهاد بایستد. .. آنها به نظرشان آمده بود که خیلی شاهکار کردهاند ... احمد برگشته بودند و آقا پرسیدند که احمد گفتی؟ احمد گفته بود بله آقا، گفتند فردا صحبت میکنیم تا حل شود. که امام گفته بودند فردا صبح که کلاس تشکیل میشود نباید این تخته باشد و دوباره احمد تماس گرفته بود که آقای دکتر نظر امام اینگونه است. بعد امام گفته بودند که احمد برو با انجمن اسلامی و هر کس که مسئول است تماس بگیر بگو که اگر امروز شما خرافات و سلیقه شخصی را وارد دین کنید فردا چه کسی میخواهد جدا کند و بالاترین لطمه و بالاترین خطر برای اسلام این است که ما بیائیم و خودمان سلیقه خودمان را قاطی دین کنیم. اگرامروز به دست شما بچه های مذهبی اینها قاطی شوند فردا چه کسی می خواهد جدا کند.»
جماران در مصاحبه با آقای موسوی بجنوردی هم نوشته است: «امام خمینی(س) طبق خاطره ای که خانم طباطبایی از ایشان نقل می کنند، موافق دیوار کشیدن میان دانشجویان دختر و پسر نبود.»
اما با توجه به این خاطره و آنچه آقای موسوی بیان داشته این خاطره ارتباط چندانی با مباحثی که امروز در جامعه پیرامون طرح تکریم زنان مطرح میشود ندارد. چرا که آنچه امام با ان مخالفت بوده است تیغه کشیدن در وسط کلاس بوده است که موجب وهن دین و مضحکه دانشجویان شده است و مشخص نیست آقایان از کجای این خاطره مخالفت امام با تفکیک جنسیتی را استنباط کردهاندو مخالفت با آن را مخالفت با اندیشه های امام میدانند !؟!
اگر به خاطرهای که از نوه ارشد امام(ره)، حجت الاسلام سید حسن خمینی در ابتدای نوشتار بدان اشاره شد توجه شود، میبینیم حضرت امام در خانه خود و در میان اعضای خانواده خود، بر سر سفره آن هم بین کودکان یک قوم و خویش که همگی از خانواده عالم بودهاند، وقتی به سن بلوغ میرسیدند تفکیک جنیسیتی میکرده است. آقای موسوی بجنوردی که تفکیک جنسیتی را اهانت به کرامت زن میداند در برابر این سیره حضرت امام چه صحبتی دارند؟ آیا امام خدایی نکرده -آن گونه که آقای بجنوردی از طرح تفکیک جنسیتی نتیجهگیری کرده است- دختران را بوالهوس می دانسته است؟
آیا میتوان پذیرفت فقیهی که به تعبیر نویسنده «بیش از 50 جلد کتاب فقهی، اصولی، اخلاقی، عرفانی، تفسیری و فلسفی از او منتشر شده است» در منزل خود بین دختران و پسران کم سن و سال تفکیک جنسیتی کند اما با تفکیک جنسیتی عاقلانه و مدبرانه که از اختلاط پسران و دختران نامحرم جلوگیری کند مخالف باشد؟
جدای از این مساله یقینا شرایط دانشگاه اوایل انقلاب با شرایط امروز متفاوت است و با مراجعه به خاطره خانم طباطبایی تفاوتهای فرهنگی و شرایط سنی آن دوره با امروز مشخص میشود و جدای از آن رشد چشمگیر دانشجویان به خصوص دانشجویان دختر در این سالها شرایط را کاملا با آن روزها، متفاوت کرده است و اگر همچون حضرت امام(ره) قایل به دخالت مکان و زمان در اجتهاد باشیم امروز باید در مورد تفکیک جنسیتی به گونهای متفاوت با اول انقلاب اندیشید. چنانچه امروز قریب به اتفاق مراجع عظام تقلید مانند حضرات آیات صافی، مکارم، نوری، علوی گرگانی، سبحانی و جوادی آملی تفکیک جنسیتی را ضروری می دانند.
افزون بر این در متن یاد شده سخنی از دکتر شیخ الاسلامی رییس دانشکده الهیات وقت دانشگاه تران آمده است که: «حضرت امام (س) در این زمینه بیانشان بسیار صریح بود و اعلام کردند ما در اسلام این سابقه را نداریم که کلاس درسی یا جلسه مذهبی و دینی مابین زنان و مردان به این صورت فاصله گذاشت و دیوار کشید ...» این نقل قول از ایشان به نظر درست به نظرر نمیرسد و نمیتوان آن را به امام نسبت داد؛ چرا که ایجاد حائل بین زن و مرد حداقل در جلسات مذهبی و دینی سابقه داشته است و برای این امر کافی است نگاهی به تحریر الوسیله حضرت امام(ره) انداخته شود:
«مسأله 1433- در نماز جماعت باید بین مأموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن دیده نمىشود فاصله نباشد و همچنین است بین انسان و مأموم دیگرى که انسان به واسطه او به امام متصل شده است، ولى اگر امام مرد و مأموم زن باشد چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و مأموم دیگرى که مرد است و زن به واسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.»
همچنین در استفتائات ایشان آمده است:
«سوال: از قدیم در مساجد موقع نماز خواندن و روضه و موعظه پرده بین زن و مرد بوده و روحانیون و ائمّه جماعات هم چنین توصیه مىکردند، ولى اکنون بعضى از اساتید دانشگاه و سخنرانانى که در بعضى از مساجد و مجالس سخنرانى مىکنند مىگویند اصلا پرده و دیوار قرار دادن بین زن و مرد در إسلام نبوده و نباید باشد. آیا باید در مساجد (در حال نماز و یا روضه خواندن و موعظه کردن) پرده بین زن و مرد باشد یا نه؟
جواب:
- در صورتى که مفسدهاى نیست پرده لزوم ندارد، بلى در «نماز» احتیاط مستحبّ آن است که زن عقبتر از مرد باشد مگر در صورتى که بین آنها حائلى مثل پرده باشد.» (استفتاءات، ج3، ص: 249)
همچنین در مورد سابقه چنین امری خوب است جناب آقای بجنوردی به نحوه سخنرانی حضرت فاطمه زهرا در خطبه فدکیه نظر کند چنانچه مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی از شاگردان برجسته حضرت امام در این باره بیان داشته است: «فَنیطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ؛ سپس میان حضرت و مردم پردهای نصب شد. وقتی حضرت زهرا(س) وارد مسجد میشود در آنجا پردهای نصب میشود. مُلاَءةٌ به معنای إزار یا پرده است. یعنی بین ایشان و آن مردها که از مهاجرین و انصار و گرداگرد ابیبکر بودهاند پردهای آویخته میشود حتی در برخی نسخهها آمده است مُلاَءةٌ قِبطّیةٌ یعنی حتی جنس پرده را که مصری بوده است مشخص کردهاند. به هر حال نکت? مهم در این بخش آن است که همین که حضرت وارد میشود دستور میدهند که پردهای بین ایشان و دیگران بیاویزند. البته از کلم? فَجَلَست که در خطبه آمده استفاده میشود که قبل از این که حضرت بنشینند پرده را سریع میآویزند. یعنی همین که خبردار میشوند دختر پیغمبر(ص) در راه مسجد است یا به محض ورود ایشان محیط را آماده میکنند و این پرده را نصب میکنند و این خود باز از اموری است برای حفظ حضرت از نگاه مردان و احترامی بوده که به صورت سنّت درآمده است و امروزه نیز در مجالس مذهبی رعایت میشود.»
با این وجود شاید نتوان به این گونه نقل قولها که دربرابر محکمات و نص امام است اعتماد نمود.
لذا با «مرور خاطرات دکتر فاطمه طباطبایی عروس امام خمینی(ره) و دانشجوی فلسفه وقت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران» نمیتوان «از برخورد جدی امام خمینی با طرح تفکیک جنسیتی» سخن گفت فلذا در سایتی که نام جماران را دارد و منتسب به بیت امام است «نباید به بهانه تفکیک جنسیتی در فضاهای اداری، که موضوعی متفاوت با تفکیک جنسیتی در فضاهای دانشگاهی است، به طرح دیدگاهها و سیاستهایی ... بپردازیم که با دیدگاههای بنیانگذار جمهوری اسلامی مغایرت دارد».
در مصاحبه همین سایت با آقای موسوی بجنوردی آمده است: «در مدتی که در این دانشگاهها در مقاطع مختلف ارشد و دکتری تدریس میکنم، در همه کلاسها دخترها و پسرها کنار هم مینشینند. تاکنون در دانشگاه خلافی ندیدهام و میدانم که دانشجویان در کلاس درس تمام هوش و حواس خود را صرف تحصیل می کنند.» اما سخن اینجاست که بحث تفکیک جنسیتی در رشتههای کارشناسی و پایینتر از آن چگونه است؟ آیا دختران و پسران جوان این مقطع در دانشگاهها و به خصوص دانشگاه آزاد آن گونه که آقای بجنوردی مطح میکنند، هستند؟ به نظر ایشان در این باره تجربهای ندارد. اما اگر بتوان به نحو درست و منطقی این تفکیک را همانگونه که حضرت امام بر سر سفره این کار را انجام میداده، بدون دیوارکشی و تیغه چوبی انجام دهیم چه اشکالی به این بحث مطرح است؟ چنانچه در سالهای گذشته در سطح کارشناسی در برخی دانشگاهها تا صد در صد این جداسازی انجام شد.
همچنین ایشان در واکنش به سخنان اخیر خطیب نماز جمعه شهر تهران درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاهها گفته است: «کسانی به طرح این مسئله میپردازند که زنان و مردان جامعه را فاسد می دانند. چرا ما باید به دخترهایمان بدبین باشیم و چرا باید خیال کنیم هر پسر دانشجویی دچار انحراف است؟»
برای اطلاع آقای موسوی بجنوردی، باید گفت که امروز قریب به اتفاق مراجع، از طرح تفکیک جنسیتی دفاع میکنند و ایشان یقینا قایل به این سخن نیستند که مراجع با تقوا و استخوان کرده در دین و دفاع از تشیع مردم را منحرف میدانند، بلکه اینان حافظ دین و در پی اجرای دستور الهی هستند.
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر