«قانون» افراطی علیه احکام اسلامی!
در ادامه موج جدید توهینهای روزنامههای حامی دولت به ارزشهای دینی و اسلامی، روزنامه قانون در مطلبی توهینآمیز و بر خلاف نص صریح قرآن مدعی شد در بحث شهادت زنان تبعیض جنسیتی وجود دارد! (اول دی 1392، شماره 323، صفحه 5) در این مطلب آمده است: «شهادت برای اثبات جرم فینفسه موضوعیت ندارد بلکه طریقت دارد، به عبارتی شهادت شهود تنها راهی است برای ایجاد علم و اطمینان در قاضی. یعنی میتوان به آن اهمیت داد یا آن را فاقد اعتبار دانست. از سویی دیگر به نظر بسیاری از علما احکام اسلام به دو دسته کلی احکام مولوی و احکام ارشادی تقسیم میشوند. برخلاف احکام مولوی نمیتوان عمل کرد اما احکام ارشادی از انعطاف بیشتری بهرهمندند. بحث نصف بودن ارزش شهادت زنان نسبت به شهادت مردان که در صدر اسلام مطرح بود به گفته بسیاری از علمای نواندیش جزو احکام ارشادی است و میتوان با مقتضای زمان و مکان آن را دستخوش تغییر و تحول کرد. به عبارتی در شرایط اجتماعی امروز ایران که به حکم هر عقل سلیمی بسیار متفاوت از شرایط صدر اسلام است منطقی به نظر نمیرسد که شهادت یک بانوی دندانپزشک، جراح یا وکیل در مراجع قضایی، از شهادت یک کارگر ساده ساختمانی که مذکر است کم اهمیتتر تلقیشود. تصور کنید یک بانوی حقوقدان در کنار یک مرد بیسواد در یکی از معابر در حال تردد هستند. از قضا در آن معبر به طریقی یک سرقت حدی رخ میدهد در اینجا مسئولان دادسرای محل وقوع جرم میتوانند به شهادت آن مرد فاقد سواد ارزش و اعتبار دهند و شهادت وی را حجت تلقی کنند اما در خصوص شهادت و گواهی آن بانوی حقوقدان از چنین اختیاری بهرهمند نیستند. از این رو به نظر میرسد قانونگذاران محترم از یک سو و مدیران قوه مجریه که خوشبختانه در میان آنها وکلا و حقوقدانان نیز وجود دارند از سوی دیگر باید نسبت به تغییر چنین قوانینی با توجه به مقتضیات زمانی اقدامات مقتضی را انجام دهند». این سخنان پیشتر از این در دوران اصلاحات از زبان افرادی مانند شیرین عبادی نیز شنیده میشد (برای نمونه نگاه کنید به سایت آفتاب aftabnews.ir ، 24 خرداد 1384 کد خبر: 5959) و گویا دوران اعتدال فضا را برای بازگشت این گونه سخنان ضد دین هموار کرده است و از منظر آقایان اعتدال فقط به معنای مبارزه با افراط در دینداری و انقلابیگری است و افراط در بی دینی شامل برخورد داس اعتدال با آن نمیشود!
در مورد مصاحبه روزرنامه قانون چند نکته قابل ذکر است:
1- گوینده از مغالطه مسموم کردن چاه بهره جسته است. این مغالطه در جایی است که کسی ادعایی کند و برای جلوگیری از اعتراض دیگران، صفت مذمومی را به مخالفان آن مدعا نسبت دهد، بطوریکه اگر کسی بخواهد اعتراض کند گویا خود را مصداقی از آن صفات مذموم دانسته است. گوینده با عبارت «هر غقل سلیمی می فهمد» میخواهد این گونه القا کند هر کس به این حرف انتقاد کند عقل سلیم ندارد!!
2- مغالطه بعدی گوینده اشاره به نظر «بسیاری از علمای نواندیش» است که به نوعی «بزرگنمایی» است، چرا که باید مشخص شود منظور از علمای نواندیش چه کسانی هستند و تعداد این افراد چقدر است تا مشخص شود عبارت مبهم بسیاری از علمای نواندیش به چه معناست.
3- اما خانم حقوقدان شهادت بینه را با شغل افراد پیوند میزند این در حالی است که شهادت یک امر حسی است که به طبقه اجتماعی افراد ربط ندارد. چنانچه در مثالی که خود ایشان زده است در دیدن صحنه سرقت چشم بینا ملاک است نه سواد و مدرک! چه آنکه آنچه در محکمه مهم است رویت صحیح است.
4- اگر سخن ایشان را قبول کنیم این سوال در مورد مردان نیز پیش میآید شهادت یک مرد دندانپزشک یا وکیل باید از شهادت یک مرد کارگر ساده بالانر باشد! اگر چنین باشد مثلا شهادت یک مرجع تقلید باید مساوی چندین مرد بی سواد باشد!! در مورد زنان هم همین است بر فرض شهادت زن و مرد مساوی باشد اگر دو زن بخواهند شهادت بدهند شهادت زن حقوقدان از زن خانهدار ارزشمندتر است؟ معیار این طبقهبندی در قانون چه چیزی میتواند باشد؟ آیا قانونگذار میتواند بر اساس شغل و مدرک و طبقه اجتماعی افراد بینه تعیین کند؟
5- به نظر میرسد آنچه اسلام به آن نظر افکنده نوع خلقت زن است چنانچه امروزه در روانشناسی تفاوت خلق وخوی زن و مرد اثبات شده و کتب فراوانی نوشته شده است در این کتابها به خصوصیات خاص زنان اشاره شده است که در واقع خصوصیتهای غالبی افراد است و هیچ جا بیان نشده مثلا این موارد برای زنان بیسواد یا با سواد است. نحوه ارتباط کلامی، محاسبات ریاضی، رازداری، علاقه به آرایش و نمایش دادن زیبایی، عاطفی و احساسی بودن و ... از جمله این موارد است که به طور تکوینی مخصوص زنان است و یقینا همین خانم حقوقدان که این گونه اظهار فضل میکند در بسیاری از این خصوصیات با زنان خانهدار شریک است و این ربطی به سواد و طبقه افراد ندارد و کسی به روانشناسان ایراد نگرفته است که سخنان شما تبعیض جنیستی است! این تفاوت در تکوین میتواند ملاکی برای تفاوت در تشریع گردد حال اگر در شهادت منظور شارع حکیم همین خصوصیات باشد میتوان به راحتی گفت نوعی تبعیض جنسیتی است؟ این با عنایت به این نکته است که ممکن است صدها مورد از این دست تفاوتها که هنوز برای ما کشف نشده است، مورد نظر شارع بوده باشد و بر مبنای این مصالح و مفاسد حکم به شهادت این چنینی زنان کرده است.
6- روزنامه قانون در شماره روز سه شنبه خود مدعی شده است آنچه در شماره قبل آن اتفاق افتاده یک روی داد علمی و تخصصی بوده است و به جای عذرخواهی قیافه حق به جانب گرفته است که کسانی که از ما انتقاد میکنند سیاسیکار هستند! اگر بتوان با تسامح بسیار و نوعی حمل بر صحت، از توهین این روزنامه به احکام اسلامی چشمپوشی نمود، ادعای جدید این روزنامه توهین به ساحت علم و تخصص است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیتردید نخبگان و فرهیختگان به خوبی فرق بین کار سیاسی و ژورنالیستی با مطلب علمی را تشخیص میدهند و این ادعای روزنامه افراطی قانون در واقع نوعی بیتوجه به سطح فکری مخاطب نیر هست چرا که در مطلب منتشر شده در این روزنامه جز کلیگویی و ابهام که در سطور فوق به بخشی از آن اشاره شد هیچ گونه استدلال علمی و تخصصی دیده نمیشود. در ثانی مگر جای بحثهای تخصصی و علمی در روزنامه عمومی است با این وصف کارکرد نشریات تخصصی و علمی پژوهشی و ... کجاست؟ گویا مجددا مشکلی که در دوران اصلاحات وجود داشت بار دیگر دارد بروز مینماید و آن کشیدن بحثهای پیچیده علمی و آکادمیک به سطح عموم مردم و نازل نمودن آنها به اسم جریان آزاد اطلاعات است. اتفاقی که با انگیزههای غیر علمی و دینی رخ داد و ثمرات ضد فرهنگی بسیاری را به ارمغان آورد. یقینا کسی با بحث علمی و تخصصی مخالف نیست منتهی بحث اینجاست که این گونه مباحث باید در دانشگاه و حوزه و در محل خودش انجام شود نه آنکه با یک مصاحبه کوتاه و مبهم در نشریات عمومی که مخاطب عام دارند منتشر گردد. همه علاقه مندان به مطبوعات در کشور از وضعیت بغرنج مطبوعات آگاه هستند باید توجه داشت که این گونه اقدامات راه مناسبی برای شهرت و فروش بیشتر نیست و بهتر است نشریات کشور ابتکارات دیگری را به خرج دهند!
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر