افراط در نقد و گاف انتخاب!
بیتردید یکی از اقدامات قابل قبول و دفاع دولت نهم و دهم ابتکار سفرهای استانی هیئت دولت بود. سفرهای استانی فاصله مسئولین با مردم را کم کرده و راه را برای برطرف کردن مشکلات هموار مینمود. این تدبیر اساسی دولت نهم به شدت مورد حمایت رهبری گرانقدر قرار گرفت و بارها ایشان به طور خاص از سفرهای استانی دولت قدرانی کرد بهعنوان نمونه ایشان فرمود:
«در رساندن خدمت به افراد محروم جامعه و عدالت، به اعتقاد من این مسئله سفرهاى استانى خیلى مهم است. این کارى که آقایان بر دوش گرفتید و راه افتادید و رفتید و همه جاى کشور را زیر پا گذاشتید و با مردم تماس گرفتید و از نزدیک درد دلهاى مردم را- که از زبان مسئولینشان، ائمه جمعهشان و افراد شاخصشان گفته مىشود- شنیدید، خیلى به نظر من خوب است. بنده خودم سالهاست در مسائل اجرائى و غیر اجرائى این کشور هستم؛ اما وقتى به یک منطقهاى مسافرت مىکنم و برمىگردم، معلومات من نسبت به آن منطقه چند برابر معلوماتى مىشود که انسان از روى کاغذ و در گزارشها و بهطور کلى مىبیند. رفتن به سفر و مواجه شدن با واقعیتهاى زندگى مردم، خیلى چیز مهمى است. چطور ممکن است کسى این را انکار کند یا در بارهاش تردید کند یا در فایده و سود او تشکیک کند؟ این خیلى کار مهمى است. این کار را شماها دارید انجام مىدهید». (در دیدار رئیسجمهور و اعضاى هیئت دولت 4/6/86)
«البته این حرکت دولت بسیار حرکت خوب و مبارکى است. بنده قدردانى مىکنم از این حرکت مجموعه دولت که به شهرها مىروند، به راههاى دور مىروند، مشى مردمى اتخاذ مىکنند؛ اینها باارزش است. با همه شهرها از دور و نزدیک ملاقات مىکنند. بعضى از شهرها هستند که مردم آنها یک مدیر کلّ را هم هرگز نمىتوانستهاند ببینند، حالا رئیسجمهور را، وزیر را، نزدیکِ خودشان مىبینند، با آنها حرف مىزنند؛ اینها باارزش است. ما باید قدردان این چیزها باشیم. مصوباتى هم که در استانها تصویب مىشود، اگر فرض کنیم بعضى از این مصوبات هم اجرا نشود، آنچه که اجرا مىشود، براى استانها مغتنم است و باارزش است». (در اجتماع بزرگ مردم یزد 86/10/12)
«این دولت انصافاً دولت پرکار و در بعضى از خصوصیات نمونه است. اینکه به همه شهرها مىروند، این خیلى براى من مهم است؛ خیلى براى من جالب است. رئیسجمهور، وزیر و مدیران ارشد اجرائى کشور به شهرهاى مختلف مىروند. این رفتن به شهرها خیلى تأثیر دارد. بعضى مىگویند آقا ما گزارشها را که مىخوانیم؛ نه، گزارش خواندن فرق مىکند با رفتن. شاید بیش از اغلب مدیرها براى من گزارش مىآید. وقتى انسان مىرود به یک شهرى، مىرود به یک استانى، مىنشیند با یک مردمى، مىنشیند با یک مجموعهى جوانى، مىبیند گزارشها با آنچه که واقعیت است، تفاوتهائى دارد. انسان آنچه که مىبیند و مىشنود، از گزارش خیلى باارزشتر است. این کار را امروز دولت دارد مىکند. به همه جاى کشور سفر مىکنند. یک گوشهاى از این را مىگیرند، تبدیلش مىکنند به نقطه ضعف و ایراد گرفتن. چرا در این سفر صد تا مصوبه داشتید؛ در حالى که پنجاهتایش بیشتر قابل عمل نیست؟ خیلى خوب، حالا پنجاهتایش عمل بشود؛ این بهتر از هیچى نیست؟ اینها ایجاد یأس است. ایرادتراشىهاى بیخود: چرا به فلان سفر رفتید؟ چرا به فلان سفر نرفتید؟ اینها اشکالتراشىهائى است که یأسآفرین است». (دیدار دانشجویان دانشگاههاى استان یزد86/10/13)
آقای روحانی در گزارش صد روزه خود بدون اشاره به ثمرات مبارک سفرهای به بخشهای عمل نشده سفرهای استانی اشاره کرد و گفت: «در این هشت سال در سفرهای استانی، تعهداتی که داده شده 211 هزار میلیارد تومان است. از این تعهد فقط 32 درصد انجام شده است. 68 درصد برای دولت بعدی باقی مانده است. از آن طرف اعتبارات و تسهیلاتی که در همین سفرهای استانی به مردم تعهد شده، 30 درصد این تسهیلات تحقق یافته و 70 درصد باقی مانده است. در مجموع اگر بگوییم که 30 درصد تعهد داده شده و 70 درصد تعهد باقی مانده، اگر همان پول و امکانات باشد، یعنی 16 سال طول میکشد تا آن تعهدات را بخواهیم عملی و اجرایی کنیم. آمار و ارقامی که مسئولین به من داده اند پروژههای عمرانی که در کشور، کلنگ زده و شروع شده و فقط بخشی از آن اجرا شده، 400 هزار میلیارد تومان تعهد است».
سفرهای استانی دولت نهم ریشه در شعاری داشت که در ایام انتخابات نهم ریاست جمهوری مردم برای نامزد خود انتخاب کرده بودند و آن مردی از جنس مردم بود. حضور احمدینژاد در متن مردم و سفر به نقاط دورافتاده و نزدیکی با اقشار مردم و بوسیدن دست مردم و خاکساری نسبت به مردم امری بود که دوست و دشمن بدان اذعان داشتند و چنان واضح بود که انکارش به انکار بدیهیات میماند!
امام خامنهای در تبیین امتیازات خاص دولت نهم به مردمی بودن آن تاکید کرده و فرمود: «امتیاز سوم هم روحیهى مردمى و خاکى این دولت است؛ این هم خیلى باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهرى و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم همسطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگى است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید» (دیدار رئیسجمهورى و اعضاى هیئت دولت87/6/2 )
سفر رییسجمهور روحانی به منطقه زلزلهزده برازجان اقدام شایستهای از سوی رییسجمهور بود که نشان داد سنت حسنه سفر به متن مردم هم چنان پا برجا مانده است و بر خلاف بسیاری از اقدامات مثبت دولت نهم در دولت جدید باطل شد این رویه باطل شدنی نیست. همان طور که امام خامنهای در ایام قبل از انتخابات فرموده بود دولت جدید باید نقاط وقت دولت قبل را حفظ کند و گویا آقای روحانی به این توصیه عمل کرده است.
اما برای مردمی که هشت سال رییسجمهور خود را در میان مردم دیدهاند و با او حشر و نشر داشتهاند، به او دست دادهاند، با او قدم زدهاند، صحبت کردهاند و … سفر رییسجمهور به منطقه زلزلهزده یک اتفاق طبیعی و معمول است. اما حامیان دولت یازدهم با آب و تاب فراوان این سفر را پوشش دادند تا نشان دهند برای آنها چنین امری چقدر عجیب است که میتواند ارزش خبری در حد صفحه یک روزنامه ایران (نگاه کنید به مطلب وقتی رئیسجمهور آمد در صفحه اول این روزنامه در تاریخ 10 آذر 92) و تیتر یک سایت انتخاب داشته باشد!
اما جالب اینجاست سایت انتخاب در حالی به آن سفر آقای روحانی پرداخته است که عنان قلم از کف داده و در نقد دولت نهم تا جایی افراط کرده است که سفرهای استانی و هزاران دیدار احمدینژاد با مردم را ندید گرفته است و آن قدر در این قضیه از دایره اعتدال و انصاف دور شده است که حاضر به درج اشتباهی فاحش شده است.
سایت انتخاب با اشاره به زلزله ورزقان نوشته است:
«اگرچه در دوره دولت قبل و حتی پیش از آن در زمان شهرداری محمود احمدینژاد صدا و سیما و رسانههای رسمی تبلیغ زیادی در مورد مردمی بودن احمدینژاد و همدردی وی با مردم محروم آسیبدیده انجام داده و وی را «رجایی زمان» و «مردی از جنس مردم» جلوه دادند اما هرچه زمان پیشرفت این شعارهای پوپولیستی رنگ باخت و مردم جز فشار تورم و گرانی و تحریمهای ناشی از سو مدیریت و افراطیگری چیزی را احساس نکردند. این فشار وقتی به اوج خود رسید که سال گذشته و در ماه مبارک رمضان، آذربایجان در سوگ زلزلهای خانمانبرانداز نشست و صدها هموطن ترک زبان جان خود را از دست داده و بسیاری نیز مجروح و بیخانمان شدند.
طبیعتاً انتظار این مردم از مسئولین آن بود که بلافاصله به یاری آنان بشتابند اما رییس دولت، حتی از دادن پیامی ساده هم خودداری کرد و نه تنها خود به سفر خارجی رفت بلکه مسئولینی که برای رسیدگی به مشکلات مردم بودند، نظیر وزیر راه و مسکن را به همراه خود برد و جالب تر آنکه چند روز پس از این زلزله ناگوار، به علت فوت چاوز ضمن صدور پیام تسلیت، راهی ونزوئلا شد تا در مراسم تدفین وی شرکت کند».
این در حالی است که زلزله ورزقان در مرداد 91 رخ داد و چاوز در اسفند 91 از دنیا رفت! به نظر آنچه منظور سایت انتخاب بوده است سفر آن زمان احمدینژاد به مکه برای نشست سازمان همکاری اسلامی بوده است که با دعوت پادشاه عربستان صورت گرفت. البته سایت انتخاب باید توضیح دهد چگونه است امروز ارتباط به کشورهای عربی و همسایگان مهم تلقی میشود اما سفر رییسجمهور ایران به شرکت در اجلاس فوقالعاده سران سازمان همکاری کشورهای اسلامی که با بدرقه دکتر ولایتی هم صورت گرفت کم ارزش به حساب میآید؟
افراط به نقد کار را به چنین گافهای فاحشی نیز میرساند. هم چنین بر خلاف ادعای این سایت هیئت دولت در روز زلزله پیام تسلیتی صادر کرده است همچنین آقای رحیمی بهعنوان معاون اول رییسجمهور در بین مجروحین حاضر شد.
نکته قابلتوجه دیگر اینکه که دولت نهم در آبان سال 84 بدون آنکه زلزلهای در خراسان جنوبی رخ دهد اولین سفر استانی خود را انجام داد و به میان مردم رفت و در بیش از صد سفر استانی رییسجمهور یک خبر از برخورد نامناسب و بیاحترامی محافظان رییسجمهور با مردم شنیده نشد!
به نظر حامیان دولت راستگویان و احیاگر اخلاق از هر وسیله و سخنی برای تخریب دولت قبل دریغ نخواهند کرد. شایسته است رییسجمهور نسبت خود با اینگونه اظهارنظرها را روشن کند تا این بداخلاقیها بهپای ایشان نوشته نشود.
همچنین شایسته است با توجه به این منطق که «حمایتها و تشکرهای رهبری راه را بر اما و اگرها میبندد» که توسط آقای هاشمی بیان شده است، دولت جدید و همفکران او در مورد سفرهای استانی و مردمی بودن دولت قبلی اما و اگری نکنند!
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر