چون که صد آید ... (2)
هشتم: حقوق شهروندی
آقای روحانی یکی از راههای انسجام ملی را تدوین حقوق شهروندی اعلام کرد و گفت : «اولین مسئله در انسجام این است که همه به حقوق یکدیگر احترام بگذارند. من آن منشور حقوق شهروندی را که به ملت عزیزمان قول داده بودم، امشب پیش نویسش روی سایت قرار گرفت تا مردم و نخبگان نظر دهند. ... اولین قدم این است که به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم.» در مورد این سخنان اقای روحانی باید پرسید آقای احمدینژاد به عنوان رییس جمهور سابق کشور از حقوق شهروندی مورد نظر برخوردار است؟ حجم اهانتها و توهینهایی که پس از انتخابات طرفداران دولت جدید نثار رییس جمهور سابق کردهاند با حقوق شهروندی همخوانی دارد؟ آیا طرفدران رییس جمهور سابق از این حقوق شهروندی برخوردار هستند؟ بر فرض که عملکرد ضعیف دولت قبلی سبب جواز اهانتها به آن باشد در مورد رقبای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آیا حقوق شهروندی حرفی برای گفتن دارد؟ اینکه کسانی که به آقای روحانی رای ندادهاند را افراطی و متحجر و ... بدانیم نوعی احترام به حقوق شهروندی است؟ دفاع از فتنهگران و نادیده گرفتن خیانت خائنین هم جز حقوق شهروندی است؟
نهم: آرامش
رییس جمهور در ادامه گفت: «یکی از نکات مثبتی که حس میکنم بوده است، این است که یک آرامشی بوجود آمده. نه فقط در سکه و دلار و مسکن. اصلا در جامعه و دانشگاه و بازار و مدارس و ورزش احساس آرامش است . » خوب است آقای روحانی پاسخ دهد اولا چگونه به این حس زیبا دست یافته است؟ همچنین در سالهای قبل چه کسی یا کسانی آرامش مردم را به هم زده بود؟ چه کسانی بزرگترین و بهترین انتخابات کشور را به مسالهای امنیتی تبدیل کردند و کشور به لبه پرتگاه بردند؟ چه کسی دندان طمع دشمن علیه این ملت را تیز کرد؟ چه کسانی با دمیدن به دروغ تقلب درانتخابات و رهبری اعتراضات و شورشهای خیابانی کام مردم را تلخ کردند؟ چه کسانی با توهین به امام و شهدا و عاشورا امنیت روانی مردم را به هم زدند؟ خانواده و نزدیکان چه کسانی هنوز نتیجه انتخابات اعلام نشده بود مردم را به ریختن در خیابان دعوت کردند؟ فرزندان چه کسانی در کف خیابان مردم را برای اعتراض تشویق میکردند و آرامش ملی را به هم میزدند؟
امروز اگر آرامشی هم هست دو علت دارد؛ یکی آنکه آنانکه آرامش مردم و کشور را به هم میریختند اکنون بر مناصب امور نشستهاند و ذوق زده و خوشحالند و آنان که نامههای آتشفشانی مینوشتند امروز دموکراسی ایران در دنیا بینظیر میخوانند و در همه مراسمات تنفیذ و تحلیف و .. شرکت میکنند. لذا کسی نیست که آرامش سیاسی و اقتصادی را به هم بزند!
علت دوم نجابت جناج مقابل و رقبای آقای روحانی است که به جای اعتراض به 250 هزار رای، به نتیجه انتخابات تمکین کردند و در همراه طرفداران آقای روحانی در جشن پیروزی کاندیدای پیروز شرکت کردند نه آن که مانند همسلکان آقای روحانی به اختلاف 11 میلیونی اعتراض کنند!!
اما در مورد اینکه آیا واقعا آرامش وجود دارد باید به آقای رییس جمهور یادآوری کرد در این صد روز اظهار نظراتی مبنی بر تعطیلی مسکن مهر، قطع یارانهها، دفاع از دلار 3000 تومانی، ارزان نشدن خوردرو، سیاهنماییها از دولت قبل و توهین به شهدا و امیرالمومنین در عید غدیر، توهین به امام راحل، دفاع از مجرمان امنیتی، چندین قتل و ترور و ... سبب شده آرامش مردم تحت الشعاع قرار گیرد.
دهم: نقد کنید ولی...
در این صد روزه آقای روحانی چندین بار بر استقبال از انتقاد تاکید کرده است ایشان در گزارش خود هم گفت: «دولت واقعا از نقد بدش نمیآید. ما مگر معصومیم و خطا نمیکنیم؟ نقد اگر سازنده باشد به نفع همه ماست . از نقد رسانه ملی استقبال میکنیم. همه باید آستانه تحملمان را بالا ببریم و همدیگر را تحمل کنیم و بدانیم با تحمل بیشتر نفع بیشتر عاید این مردم میشود».
اما واقعا دولت از نقد خوشش میآید؟ آستانه تحمل آقای روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری و در گفتگوی ویژه خبری بر همگان معلوم شد. در این صد روز نیز ایشان منتقدان که جای خود دارد هر آن که به ایشان رای نداده است را افراطی خطاب کرد! سایر افراد دولت نیز این گونه هستند و حتی کسانی که طبق قانون در مجلس رای اعتماد به وزرا، به عنوان نماینده ملت با برخی وزرا مخالفت کردند افراطی خواندند و از مردم خواستند دور بعد به آنها رای ندهند!! در واکنش به مستند صدا و سیما که از حضرت امام دفاع کرده بود و یکی از حامیان دولت را نقد کرده بود، حملات گستردهای علیه صدا و سیما اغاز کردند. همین جناب روحانی نقدهای لطیف صدا و سیما به دولت را همواره به رخ رسانه ملی میکشد.
نمونه دیگر اینکه حضرت آیتالله جنتی در خطبههای نماز جمعه با زبانی آرام و سوالگونه به برخی عزل و نصبهای دولت انتقاد کرد و به سرعت آماج حمله اعتدالیون قرار گرفت! دانشجویان منتقدی که به برخی رفتارها در سفر دولت به نیویورک انتقاد داشتند به بدترین وجه توسط رسانههای دولتی مورد حمله قرار گرفند و به دروغ نسبت کفشپراکنی به آنها داده شد.
تابلوهایی که با هنرنمایی سیاستهای مزورانه امریکا را به تصویر کشیده یود و انتقاد تلویحی -و نه صریح- به برخی تحرکات دولت بود توسط دولت جمع شد! برخی جشنوارههای تخصصی که منتقدان دولت برگزار میکردند حذف شده است!! و چندین و چند مورد دیگر که تنها در صد روز اتفاق افتاده است آیا نشان از نقدپذیری دولت دارد؟ دولتی که اصلا خود را ملزم به پاسخگویی در برابر انتقادات نمیداند و حتی انتقادات دلسوزانه مراجع تقلید (انتقاد آیتالله مکارم به وزیر ارشاد و سایر مراجع به مقاله روزنامه بهار) را بیپاسخ میگذارد چکونه داعیهدار استقبال از نقد است؟
یازدهم: صدا و سیما
با روی کار آمدن دولت جدید صدا و سیما در حمایت از دولت سنگ تمام گذاشته است و به سرعت مردان اصلی و بعد وزرای دولت را به بهانههای مختلف به برنامههای گوناگون دعوت کرده است تا برنامههای دولت را بری مردم تشریح کنند! حتی در همین مصاحبه مجریان صدا و سیما حامی و مددکار ریاست جمهوری بودند!! اما با این حال آقای روحانی از صدا و سیما ناراضی است! این هم به حساب نقد پذیری ایشان!
دوازدهم: چارچوب هدایتهای رهبری
اقای روحانی در ادامه ابراز داشت: «اگر مجلس و سایر ارگانها کمک نمیکرد و هدایت و کمک مقام معظم رهبری نبود، به اینجا نمیرسیدیم. همه قوا به رهبری احترام کرده و چارچوب هدایت ایشان را پذیرفتیم و بحمدالله قدم خوبی برداشتم» و «در هستهای اگر پیشرفت داریم به خاطر هدایت مقام معظم رهبری و حمایت مردم و حضور مردم است . »
آری اگر در سال 88 نیز همگان چارچوب هدایتهای رهبری را میپذیرفتند و برخی افراد پس از خطبه 29 خرداد ایشان مردم به کف خیابان دعوت نمیکردند خوشحالی مردم زودتر از انیها رقم میخورد!
بیتردید مردم همان مردم و رهبری همان رهبری اما آنچه تغییر کرده است فقط رای مردم است! چرا رای 18 میلیونی مردم در 24 خرداد 92 دارای احترام است ولی رای 25 میلیونی همان مردم در سال 88 باید وتو شود؟
چرا در سالهای گذشته حمایتهای رهبری از دولت برای عدهای مهم نبود و اکنون مهم شده است؟ چون دولت تغییر کرده است و دولت مورد نظر آنها بر سر کار است حمایتهای رهبری از دولت اما و اگر نمیخواهد اما در سالهای قبل که حمایت رهبری از دولت وقت جدیتر و صریحتر و بیشتر بود اما و اگرهای فراوان مشکلی نداشت؟
دوازدهم: فرهنگ امنیتی
اما فرهنگ گویا در این دولت هم همچنان مظلوم است؛ آقای روحانی با تاکید بر اینکه در این صد روز کار فرهنگی چندانی نکرده است گفت: «ما صاحبان فرهنگ را باید بهشان اعتماد کنیم. صاحبان فرهنگ در کشور فرهیختگان و بزرگان ما هستند. خیلی به آنها بی اعتمادی بعضی ها در بعضی مقاطع انجام دادند . به فیلمسازان و نویسندگان باید اعتماد کنیم. در همین 100 روز خیلی کتابها که ممنوع شده بود، آزاد کردیم. برخیها که ممنوع القلم شده بودند تبدیل کردیم به سریعالقلم. خیلی مقررات دست و پاگیر را هم در بخش فرهنگ و هم در اقتصاد داریم روانسازی میکنیم. باید فضای امنیتی را از فرهنگ کنار بزنیم.»
اقای روحانی خوب است پاسخ دهد لغو جشنواره سینمایی افق نو به چه دلیل بوده است؟ آیا باز کردن خانههایی که بسته است مربوط به برخی گروههای خاص است و خانه منتقدان باید بسته شود؟ انحلال موسسه سینمایی مقاومت و انقلاب اسلامی در چه راستایی بوده است؟ به نظر سایه سیاست و امنیت هم چنان بر فرهنگ وجود دارد فقط نوع آن عوض شده و اسم اعتدال گرفته است!
سیزدهم: گزارش احساسی!
اقای روحانی در بخشی از سخنان خود کلیگویی را به اوج رساند و گفت: «الان احساسم این است که مذاهب و ادیان و اقوام مختلف احساس آزادی بیشتری میکنند. هم روانی است این احساس و هم دولت واقعا مصمم است نسبت به اقوام و مذاهب و ادیان. این داستان حقوق شهروندی یک هدف بزرگش همین است . »
این بخش از سخنان ریاست جمهوری نیازی به توضیح و تحلیل ندارد و مشخص است یک بیان احساسی مبتنی بر شنیدههاست که ان شاء الله تنها همین بخش سخنان ایشان این گونه باشد و بقیه گزارش نه بر مبنای احساس که مستدل و منطقی است!!
چهاردهم: احیای اخلاق
پس از آنکه مجری از یکی از شعارهای آقای روحانی در مورد احیای اخلاق سخن گفت آقای روحانی گفت: «الحمدلله احیای اخلاق را هم شاهدیم».
به نظر باید این قسمت را هم به کلیگوییهای ایشان اضافه کنیم. جا داشت ریاست محترم جمهور برخی از مصادیق احیای اخلاق را برای مردم عنوان میکرد.
توهین به دولت قبل و شخص رییس جمهور سابق در کلام دولتمردان و سایتها و نشریات حامی دولت، توهین به مردمی که به آقای روحانی رای ندادهاند، توهین به منتقدین و افراطی خواندن آنها، توهین به امیرالمومنین(علیه السلام) در روزنامه بهار، توهین به شهدا و امام(ره) توسط حامیان دولت، پاره کردن نامه یک پیرزن توسط محافظان ریاست جمهور در مراسم ختم مرحوم عسگر اولادی، قسم جلاله دروغ یکی از وزرا در روز رای اعتماد مجلس، تاکید وزرا بر آزادی شبکه ضد اخلاق فیس بوک و ترویج خوانندگی زنان، توصیه زنان به کشیدن قلیان، دریافت هدیه تقلبی از امریکا و کتمان کردن آن از مردم، دفاع از فتنه گران و... شاید از مصادیق احیای اخلاق در این صد روز باشد!!
در کل به نظر میرسد گزارش ریاست محترم جمهوری با عملکرد دولت در صد روز همخوانی داشته است و اگر عدهای معتقدند رییس جمهور در این مصاحبه گزارشی از عملکرد دولت ارائه نکرد نباید توقع بیشتر از این داشته باشند چه آنکه این گزارش آیینه عملکرد صد روزه دولت تدبیر و امید بود که جز نقد از گذشته و وعده برای آینده چیزی نداشت!
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر