ضرورت احترام به بزرگان حوزه
یکی از توصیههای مهم و مکرر امام خامنهای در چند ساله اخیر همواره توجه به اخلاق و پرهیز از بد اخلاقی در جامعه بوده است. اهانت و توهین، بیانصافی در نقد دیگران، تهمت و افترا و نسبت دادن امور خلاف واقع، استهزا و تمسخر، عصبانیت و کینه بیمورد، سوء ظنهای نا به جا و ... از مواردی است که ایشان بارها به رسانهها، مسئولین، گروهها و جناحهای سیاسی و مردم درباره عدم ارتکاب آنها تذکر دادهاند.
اهانت و توهین به هر فرد و جناحی ناپسند است اما اگر این اهانتها به عالم و به خصوص علمای دین باشد ناپسندتر و اقبح است و این امر به خاطر جایگاه رفیع علم و عالم در دستورات مقدس دین است.
در چند ساله اخیر همواره پس از هر واقعه سیاسی مانند انتخابات، برخی افراد مواضع و عملکرد برخی علما را مورد انتقاد دانسته و بیمحابا به علمای دین حمله و بعضا اهانت میکنند. البته در برابر نقد علمی و منصفانه و دلسوزانه همگان سر تعظیم فرود میآوردند اما سخن در تخریب و انتقادهای غیر علمی و بعضا احساسی است.
یقینا ورود یا عدم ورود یک عالم دینی به عرصه سیاست بر اساس تکلیف و حجت شرعی آن عالم است و با عملکرد مشابه یک نیروی سیاسی متفاوت است. یک مجتهد هر گاه در مورد موضوعی نظر میدهد، چه فقهی چه سیاسی چه اخلاقی و چه غیره، «فحص الی الیأس» میکند و تمام توان علمی و فکری خود را در بررسی کتاب و سنت و سایر منابع معتبر دین به کار میگیرد، یعنی آنچنان در آن مورد واکاوی میکند که جایی برای سئوال، حداقل نزد خودش باقی نمانده باشد و چنین امری بر اساس تقوای آن عالم است.
پس از تلاش کامل مجتهد، در بین مسلمین، شیعه قایل به «تخطئه» است؛ یعنی فتوای مجتهد دو جنبه دارد، اول اینکه ممکن است راه درست را پیموده و حکمش با واقع و آنچه خداوند مقرر فرموده است مطابق باشد و یا ممکن است فتوایش خلاف آن واقع است که در صورت اول دو ثواب و در صورت دوم یک ثواب میبرد. «مَن اجتهد فاصاب فله أجران، و مَن أخطأ فَله أجر واحدٌ».این نگاه در مقابل کسانی است در اصطلاح آنان را «مصوبه» مینامند و قائل به «تصویب» هسنتد و معتقدند هر آنچه مجتهد حکم کند همان مطابق با واقع است و خداوند همان را حکم خود قرار میدهد!
با این توضیح بر اساس نظر شیعه مجتهد یا مقلد مامور به انجام واقع نیست بلکه باید به قطع و یا ظن معتبر خود که با تلاش و جهد عقلانی و شرعی به آن رسیده است عمل کند حال چه مطابق واقع باشد چه نباشد در هر دو صورت معذور است. در محدوده فقه این مسئله تقریبا حل شده است چه آنکه در مورد یک حکم چندین مجتهد نظر متفاوت دارند و مقلدین بدون هیچ انتقادی به هم دیگر از مرجع خود تقلید میکنند و به خود اجازه نقد و توهین به مرجع دیگری را نمیدهند و کسانی که تخصصی در فقه و علومی از این دست دارند بدون توهین به نقد علمی و کارشناسی نظر دیگری می پردازند. این در حالی است که مشخص است تنها یکی از این احکام مطابق با حکمی است که مورد نظر خداست. اما هنگامی این امر به یکی از مسائل اعتقادی، تاریخی و به خصوص سیاسی و اجتماعی میرسد به راحتی مورد پذیرش قرار نمیگیرد و افراد مختلف و کم سواد به خود اجازه میدهند به فرض اینکه فلان عالم در تشخیص یک موضوع و یا بیان یک تحلیل و یا یک اظهار نظر علمی به زعم آنها راه خطا را رفته است و نظری مخالف نظر آنان داده است هر گونه اهانت و توهین به آن عالم را روا بدانند!
حضرت امام(ره) در تقبیح چنین عملی خطاب به جوانانی که تازه به فضای انقلابی ورود کرده اند و بعضا دچار تندروی میشوند، میفرماید: «من یک نصیحت میکنم به بچههای طلاب؛ طلاب جوان که تازه آمدهاند و حاد و تندند؛ و آن این است که آقایان، متوجه باشید اگر چنانچه شَطْر کلمهای به یک نفر از مراجع اسلام، شطر کلمهای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع میشود. کوچک فرض میکنید؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض میکنید؟ اگر به واسطه بعضی از جهالتها لطمهای بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبید پیش خدای تبارک و تعالی؛ توبهتان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد میشود. ... همه مراجع از شصت به آن طرفند؛ ... دیگر میشود که این اشخاصی که ریششان را در اسلام سفید کردهاند، اینها خدای نخواسته بر خلاف مصالح اسلام عملی بکنند؟ نمیشود آقا. اگر یکوقت اختلاف اجتهاد در کار باشد؛ مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد، بچهها و جوانها نباید دخالت بکنند؛ خطرناک است؛ دشمن بیدار است. گمان نکنید که فحش به یک نفر است؛ فحش به یک جامعه اسلامی است؛ اهانت به یک جامعه اسلامی است؛ وَهْن وارد شدن بر یک جامعه اسلامی است». (صحیفه امام1: 307)
امام خامنهای نیز خطاب به جوانان انقلابی بیانی مشابه دارند؛ «جوانهای انقلابی بدانند؛ همان طور که کنارهگیری و سکوت و بیتفاوتی ضربه میزند، زیادهروی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروی نشود. اگر آن چیزی که گزارش شده است که به بعضی از مقدسات حوزه، به بعضی از بزرگان حوزه، به بعضی از مراجع یک وقتی مثلًا اهانتی شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضای انقلابیگری، اینها نیست. انقلابی باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرایط زمانه را درک کند. مسئله اینجور ساده نیست که یکی را رد کنیم، یکی را اثبات کنیم، یکی را قبول کنیم؛ اینجوری نمیشود. باید دقیق باشید، باید شور انقلابی را حفظ کنید، باید با مشکلات هم بسازید، باید از طعن و دق دیگران هم روگردان نشوید، اما باید خامی هم نکنید؛ مراقب باشید. .. در صحنه بمانید؛ اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضی از کسانی که به نظر شما جای اعتراض دارد، شما را عصبانی نکند، شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقی و عقلائی یک چیز لازمی است.» (دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم 29/07/1389)
ایشان در فرمایش دیگری نیز این گونه اهانتها را محکوم کرده و اظهار میدارند: «فضای اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکی از آن چیزهایی است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالی ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد -که امروز احتیاج به این آرامش هست- خدای متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامی باشد به همه آن کسانی که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه اینها بدانند، کاری که میکنند، کار درستی نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسی غلط یا یک فکر دینی غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یک حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور کامل و قاطع نفی میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضی از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است». (دیدار با اعضای مجلس خبرگان 19/12/1389)
روشن است اگر در انتخابات عالمی به تشخیص خود به این نتیجه رسیده است که فلان نامزد اصلح است و مصداقی را معرفی کرده و از او حمایت کرده است به حجت شرعی بین خود و خدای خویش عمل کرده است همانگونه که عالم دیگری در تشخیص مصداق اصلح راه دیگری رفته است. هر دوی اینها در برابر خداوند ماجورند و افراد دیگر اختیار دارند به تشخیص این علما عمل کنند یا بر تشخیص دیگری صحه بگذارند اما یقینا حق توهین و اهانت به هیچ کدام از این علما را ندارند. همان طور که هر مکلفی برای انتخاب مرجع تقلید خود در مسائل فقهی باید تحقیق و تفحص کند و یا با مشورت دو عادل مرجع خود را انتخاب کند و این آزادی را شرع به او داده است، در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز این گونه است. بیشک هیچ عالمی دیگران را مجبور به تبعیت از خود نمی کند، حال اگر در این میان فردی تشخیص عالمی را ناصواب دانست اگر تخصص و علمیت در آن موضوع را در خود میبیند میتواند عالمانه به نقادی بپردازد و اگر چنین توانی ندارد به جای فحاشی و واکنشهای احساسی پسندیده است به رای و نظر آن عالم احترام بگذارد.
چندی قبل متاسفانه در پی اظهار نظر مرحوم آیتالله خوشوقت در مورد بخشی از حادثه کربلا، عدهای کاسه داغتر از آش شده و با حمله به این عالم ربانی و تنها با ناسزاگویی و هتاکی در برابر نظر علمی یک عالم ایستادند و امروز نیز به بهانه شکست یک گروه در انتخابات عدهای بیمحابا به آیت الله مهدوی کنی، آیتالله مصباح و آیتالله یزدی و بسیاری از بزرگان حمله میکنند که سابقه علمی و بصیرت انقلابی و تقوای آنها زبانزد است. اگر قرار باشد این گونه به روحانیت اصیل انقلابی تاخته شود بیتردید همانگونه که امام فرموده است، دین صدمه میبیند لذا شایسته است در چنین مواردی کار را به اهلش واگذاریم چنانچه تاکنون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در برخورد با انحرافات و مواضع شاذ عدهای به موقع موضع گرفته است.
روزنامه رسالت، شماره 8198، ص.2
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر