حزب مستضعفین دنیا
برپایی عدالت و اقامه قسط از اهداف اصلی ارسال انبیا و دغدغه تمامی اولیای الهی است.(سوره حدید، آیه 25)
در ورای عدالت گستری، مفهوم دیگری به نام ظلم ستیزی نیز آرمیده است و این دو همواره همپای یکدیگرند. از این رو یکی از جنبه های برقراری عدل در جامعه توسط انبیا و مردان الهی مبارزه با استکبار بوده است و سربازان این جبهه «توده های مردم و مستضعفین» بوده اند. و آنچنان که خداوند متعال وعده داده است پایان امر نیز با غلبه بر مستکبرین حکومت مستضعفین شکل خواهد گرفت.(سوره قصص، آیه 5)
امام خمینی(ره) با تمسک به دستورات اسلام ناب، مبارزه با طاغوت را آغاز کرد و طبق سنت تحویل ناپذیر الهی، پابرهنگان اولین کسانی بودند که ندای آسمانی او را لبیک گفتند و نهضت اسلامی به پیروزی رسید.
این نوشتار بر آن است تا با واکاوی سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی، مفهوم مستضعفین، این گل واژه بنیادین انقلاب و حواشی آن را تبیین نماید.
«استضعاف» مصدر باب استفعال و در معنای نسبت است، یعنی ضعف را به امر یا کسی منسوب کردن. علامه طباطبایی ذیل آیه «واذکروا اذا انتم قلیل مستضعفون فی الارض» (سوره انفال، آیه 26) آورده است: «استضعفاف به معنای ضعیف شمردن و توهین و بی اعتنایی به چیزی است.» در بیانات امام راحل نیز آنچه مراد از این کلمه است غالبا همین معناست و طبقه مستضعف یعنی طبقه ای که دیگران آنها را ضعیف می شمردند با وجود اینکه قوی بودند. ( 6/2/58) به عبارت روشن تر «ضعفانه! مستضعفین یعنی آنها که قدرت دارند، قدرت ایمان دارند ومستکبرین نمی فهمند و می گویند اینها ضعیفند.» (4/7/58)
با توجه به آنچه گذشت و از آنجایی که سر خم نمودن در برابر ظلم در اسلام پذیرفته نیست، مستضعف بایستی برای رهایی از جور جائر تلاش و مجاهده کند و استضعاف موجب نشود که وی نیز خویشتن را زبون پندارد. چه اینکه خدای علیم در قرآن کریم کسانی را که به استضعاف تن می دهند توبیخ کرده و می فرماید: «مگر زمین خدا آنچنان پهناور نبود تا بتوانید به سرزمین دیگر مهاجرت کنید؟ و چون آنها پاسخی ندارند منزلگاهشان جهنم است که چه بد سرانجامی است.» (سوره نساء، آیه 97)
این آیه می فهماند به هر راه ممکن باید از مستکبر برائت جست و اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلامی بر همین معناست که مستکبری در زمین نباشد و مستکبرین نتوانند مستضعفین را استعمار و استثمار کنند.»(4/2/58)
حضرت امام(ره) هنگامی که سستی و رخوت دولت ها و ملت ها را در مقابل تعدی و تجاوزات جهان خواران مشاهده می کند دردمندانه فریاد می زند: «نمی دانم از چه کسی شکایت نمایم؟ از قدرتمندان و جنایتکاران...؟ یا از مردمی که ظلم را می بینند و قیام نمی کنند؟» (15/10/58). بی تردید این اندیشه برگرفته از راهبرد «هیهات من الذله» قیام کربلاست که به هیچ وجه خواری را برنمی تابد و شجاعانه اعلام می دارد : «ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد. (17/1/58)
چنین رویکردی مبتنی بر ارزش های الهی و انسانی است و از این روست که «مستضعفان در طول تاریخ به کمک انبیا برخاستند و مستکبرین را جای خود نشاندند.» (26/2/58) و در مقابل نیز «انبیا مستضعفین را در مقابل مستکبران تجهیز می کردند.»(30/4/58). آنچه ما «به تبع تعالیم قرآن... از اسلام و سیره رسول اکرم(ص) و ائمه مسلمین(ع) به دست آوردیم آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثوره ]و انقلاب[ کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند.» (4/2/58). نشستن و نگریستن به ستم ستمگران و خویشتن را پست انگاشتن، فروکاستن مقام والای انسانی به حضیض حیوانیت است که عقل سلیم و سالم پذیرای آن نیست. مبارزه با استکبار از خلقت انسان آغاز شد از همان هنگامی که ابلیس، انسان خاکی را خوار شمرد و استکبار ورزید، آتش تهاجم مستکبران علیه مستضعفان پا گرفت و نبرد حق و باطل از آن روز تاکنون ادامه دارد. با این وصف درک اینکه «شیطان بزرگ آمریکاست» سهل تر می نماید، که استعلای ابلیس در برابر انسان، استعلای آتش بر خاک بود و تکبر آمریکا بر بشریت :در بهترین فرض- تکبر خاک است در برابر خاک! و این قبیح تر و ناپسندیده تر است.
قیام ابراهیم علیه نمرود، موسی علیه فرعون و سایر انبیا قیام در مقابل «شیطان بزرگ» و «طاغوت اعظم» زمان خویش بوده است. امام خمینی نیز در سایه مکتب انبیا و اولیا پس از رهایی از چنگال شوم طاغوت، برحسب وظیفه شرعی و انسانی خویش، جبهه مبارزه را گسترده نمود و قیام جهانی مستضعفین علیه مستکبرین را پیش کشید و تاکید داشت: «نهضت ایران مختص ایران نبود، بلکه نهضت مستضعفین علیه مستکبرین است... و همچنان ادامه خواهد داشت.» (22/2/58) «و باید این نهضت. در تمام عالم گسترده شود.و تمام اقشار مسلمین. بلکه مستضعفین بپاخیزند.» (24/2/58)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ملت ها حتی آنهایی که الهی هم نیستند امید دوخته اند به این نهضتی که در ایران حاصل شده است. (23/3/61)
اعلام روز جهانی قدس توسط حضرت امام یکی از راهکارهای عملی تحریک ملت ها علیه جهان خواران بود. اقدام دیگر امام پیشنهاد تشکیل حزب مستضعفین دنیا بود که «یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و در مقابل مستکبران و چپاولگران شرق و غرب قیام کنند. و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است متحقق کنند. اکنون که نمونه ای از پیوند مستضعفین در بلاد مسلمین تحقق پیدا کرد، این نمونه باید به یک سطح وسیع تری در تمام قشرهای انسان های تاریخ تحقق پیدا کند. به اسم حزب مستضعفین که همان حزب الله است. (27/5/58)
این پیشنهاد امام گرچه آن روز به خاطر سستی دولت ها و غفلت ملت ها عینیت نیافت ولی اینک با توجه به موج بیداری اسلامی و عدالتخواهی در سرتاسر دنیا عملا چنین گروهی در حال شکل گیری است. تظاهرات ها و اعتراضات ملل دنیا علیه صهیونیست ها و پشتیبانی آنان از مقاومت حزب الله لبنان نشان از این دارد که محرومین عالم از لاک انفعال بیرون آمده اند و نیروی جبهه قدرتمند استضعاف فزونی یافته است. دلیل فشارها و تهدیدات مستکبران علیه ایران اسلامی، از همین جا آشکار می گردد چرا که به بیان صریح امام(ره) اگر «جمهوری اسلامی شکست بخورد این به معنای شکست مستضعفین در سرتاسر جهان است.» (21/2/60) در این بین باید توجه داشت که اهتمام امام به تشکیل بسیج جهانی مستضعفین حاوی نکاتی قابل ذکر است:
1-محتوا و شیوه مبارزات باید اسلامی و بر مبنای دستورات انبیا باشد و رمز پیروزی اتکال به خدای تبارک و تعالی است. (27/1/58). از سوی دیگر امام مقدمه قیام را انسان سازی می داند و تاکید دارد ما موظفیم که انسان درست کنیم. انسان است که می تواند جلوی مفاسد را بگیرد. انسان است که از حال مستضعفین متاثر می شود. و اینها همه نشان از این مهم دارد که قیام علیه استکبار اگر با ارزش های الهی و انسانی همراه نباشد به انحراف و شکست منجر می شود.
2-دوری گزینی از فرهنگ استکباری؛ ایشان در بیان شاخصه های اسلام آمریکایی و اسلام مستکبرین، سرمایه داری، راحت طلبی و رفاه زدگی و فرصت طلبی (11/1/67) را برمی شمرد و آنها را آفت های بزرگ تقابل استکبار می داند. از منظر حضرت امام(ره) «مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه اند... بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.» (29/4/67)
و دلیل این امر آن است که «خاصیت اشرافیت این است که چون همیشه خوف این مطلب که مبادا از این مقام پایین بیایم. این خوف اسباب این می شود که نسبت به زیردست ها ظالم و نسبت به بالا دست ها تو سری خور باشد. لکن خاصیت حکومت محرومین این است که خوف به دلشان راه نمی دهند. (11/5/62). از این رو با فراغ بال در میدان مبارزه حاضر می شوند. توصیه امام به این فرهنگ از این روست و البته این بدان معنا نیست که مکتب امام مکتب فقرزایی و گرسنگی است، این نادرست گویی حاصل کج فهمی و بی انصافی است چرا که ایشان بارها به بهبود معیشت محرومین تاکید داشته اند و گویا یکی از اهداف مبارزه علیه استکبار همین امر است اما ایشان می فرماید: «ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می خواهیم مرفه شود زندگی معنوی شما را هم می خواهیم مرفه باشد... لکن دلخوش نباشید که مسکن فقط بسازیم و آب و برق را مجانی کنیم برای طبقه مستمند... دلخوش به این مقدار نباشید... این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است ما هم دنیا را آباد می کنیم هم آخرت را... این دارایی از غنایم است و مال ملت است و مستضعفین...» (10/12/57)
3-با عنایت به آنچه گذشت باید این را هم دانست که «تشکیل بسیج مستضعفین» به معنای غفلت از مشکلات درونی نیست و در کلام امام ساختن کشور خود مقدمه ای برای صدور انقلاب و الگوگیری سایرین برای تشکیل بسیج مستضعفین است. به علاوه اینکه این امر به معنای لشکرکشی به سایر کشورها و دخالت در امور آنان نیست. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم بلکه تصمیم داریم پرچم «لا اله الا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم(29/4/67) و این کار با گفتگو و منطق و با ساختن کشوری نمونه اسلامی برای الگوگیری سایر کشورها قابل تحقق است.
در شرایط کنونی، با توجه به سیاست فعال و پیش روانه دولت که سبب عزت و عظمت بین المللی ایران گشته است با تکیه بر بیداری ملت ها تشکیل «حزب مستضعفین دنیا» و تحقق آرزوی امام دور از نظر نیست و این همان وعده ای است که خداوند در قرآن کریم داده است «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین».
صبح صادق، ش.267، ص.5
کلمات کلیدی : گزارش
» نظر