سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رئیس مذهب شیعه؛ امام امت مسلمان

به مناسبت شهادت شیخ الائمه امام صادق(علیه السلام)
دوران حیات پر برکت شیخ الائمه امام جعفر صادق(ع) از لحاظ سیاسی و فرهنگی و علمی و ... دوران خاص و ویژه ای بوده است. این شرایط خاص سبب شد امام ششم شیعیان در ادامه راهی که پدر بزرگوارشان شروع نمودند با اتخاذ سیاست تقیه دفاع از اساس اسلام را با شیوه مبارزه علمی و فرهنگی و به اصطلاح امروز ما نبرد نرم پیش ببرند. ترسیم کلی از آن اوضاع می تواند اهمیت مجاهدت امام صادق(ع) را تا حدی نشان دهد.
از منظر سیاسی بنی امیه، دوره افول و سقوط را می گذراند و بنی عباس سعی داشت با حیله و انتساب خود به خاندان رسول الله (ص) حکومت را تصاحب کند. از این رو وضع سیاسی جامعه اسلامی در گیر و دار جا به جایی قدرت بین این دو طایفه بود و در این فرصت که حاکمان بنی عباس سرگرم تثبیت جایگاه خود بودند فرصت مناسبی برای فعالیتهای امام ایجاد شده بود. از طرفی نیز اغتشاشها و انقلابهای پیاپی گروههای مختلف، به ویژه از طرف خونخواهان امام حسین(ع) رخ می داد.
از سوی دیگر این زمان آغاز ورود ترجمه اندیشه های خارج از بلاد مسلمین در میان جامعه اسلامی بود همین امر و نیز بی کفایتی و بی لیاقتی بنی امیه در امور فرهنگی سبب شده بود فرقه ها و مکاتب مختلفی ایجاد گردد.
برخی از این فرقه ها اختلافات عقیدتی و فکری داشتند و به دلیل اینکه ارتباط بخش زیادی از جامعه با امام معصوم قطع شده بود در پاسخ به شبهات و مسائل اعتقادی خود راه افراط و تفریط را طی می کردند و به چپ و راست منحرف می شدند. برخی مانند معتزله به طور افراطی به عقل گرایی توجه می کردند و انسان را در انجام افعال خود مستقل می دانستند و ... از سوی دیگر اشاعره نقش عقل را بسیار کم رنگ و بی رمق می دانستند و به جبر معتقد بودند. بحثهای این گروه ها در میان مردم گرچه تازه نبود اما در این دوران بر حجم گفتگوها و نشر افکار افزوده شده بود. آن حضرت در میان این جدال فکری با بیان جمله: «لاجبر و لاتفویض و لکن امر بین امرین» هر دو تفکر انحرافی را نفی کرد و تفکر ناب شیعی را برای همیشه تاریخ تبیین نمود.
موضع گیری شفاف در برابر فرقه هایی جعلی مانند کیسانیه - که قائل به امامت و بعد مهدویت «محمدبن حنفیه» فرزندخوانده حضرت علی(ع) شدند- و زیدیه - که به جای گرایش به امام باقر(ع) قائل به امامت فرزند دیگر امام سجاد(ع) یعنی زید گردیدند- از دیگر اقدامات فرهنگی امام ششم برای بقای تشیع اصیل بود. امام صادق(ع) در برابر این جریانات منحرف موضع گرفت و با بیانات و سخنان روشنگرانه خود، ضمن ابطال پندار آنان، افراد گمراه شده را که زمینه اصلاح و بازگشت به حق در آنان وجود داشت، هدایت کرد.
غلات از دیگر گروه هایی بودند که با شدت عمل و موضع امام صادق(ع) مواجه شدند. این فرقه در اثر معجزاتی که از امیرالمومنین(ع) می دیدند در دوستی خود نسبت به آن بزرگوار غلو کرده، او را به مرتبه خدایی رسانده یا قائل به حلول روح خدایی در او شدند. در دوران امامت امام باقر(ع) و امام صادق (ع) که شرایط برای آزادی نشر اندیشه های مختلف بیش از پیش فراهم شده بود. فعالیتهای این گروه نیز افزایش پیدا کرد. تفکر غلات، از سوی امامان معصوم (علیهم السلام) به شدت مورد نفی و انکار قرار گرفت و آن بزرگواران با صراحت، بیزاری خود را از این فرقه گمراه اعلام کرده، آنان را سزاوار غضب الهی دانستند. امام صادق (علیه السلام) درباره آنان فرمود: «سمعی و بصری و بشری و لحمی و دمی من هولاء براء، برئ الله منهم و رسوله، ماهولاء علی دینی و دین آبائی»
گوش، چشم، پوست، گوشت و خون (و خلاصه همه وجود) من از غلات بیزار است. خدا و پیامبرش نیز از ایشان بیزارند. آنان با آیین من و پدرانم رابطه ای ندارند. امام صادق(ع) غلات را بدترین خلق خدا و بدتر از یهود معرفی می کردند و شیعیان را از هر گونه رابطه با آنها نهی می فرمودند.
ظهور صوفیه در این دوران نیز رنگ بیشتری یافته بود. این افراد با تفسیر غلط از زهد و دوری از دنیا غالباً رهبانیت پیشه می کردند. امام صادق(ع) در برابر این جریان انحرافی نیز موضع گرفت و ضمن تأکید و توصیه بر تهذیب نفس و توجه به معنویات و دل بستن به دنیا و مظاهر آن، رهبران این گروه را افرادی «فاسد العقیده» و دشمن اهل بیت (علیهم السلام) قلمداد کرد. امام صادق (ع) ارشادات و توصیه های فراوانی به سران این گروه داشته و برای تبیین حقیقی زهد، جلسات زیادی با این افراد برگزار می نمود و به شدت رهبانیت در اسلام را رد کرد. چرا که روشن بود با تقویت این اندیشه منحرف اثری از شیعه انقلابی و پا در رکاب نخواهند ماند.
نفع خلفای جور در این بود که شیعیان، دست از دنیا بشویند و نتوانند به وسیله تبلیغ، مذهب شیعه را توسعه بدهند و مشکلی هم برای دستگاه ایجاد نکنند.
جدای از ایستادگی در برابر این تشتتهای نامبارک در میان مسلمانان، مبارزه با تفکرات الحادی و اندیشه های وارداتی مادیگرا از جمله فعالیتهای اساسی علمی امام ششم در دوران امامتشان بود.
در آن زمان چنان بود که زندیقها و ملحدین حتی در کنار خانه خدا به ایجاد شبهه در مورد صفات خدا و سایر معتقدات اسلامی می پرداختند. مناظرات شخص امام صادق(ع) با این افراد در کتب روایی ثبت و ضبط شده و منبع اصیل و شگرفی برای خداشناسی و کلام شیعه است. در کنار همه این فعالیتهای مهم پرورش شاگردان و نخبگان علمی برای پاسخگویی منطقی و اصولی به شبهات و حضور در میدان جهاد فرهنگی از دیگر برکات وجود امام صادق(ع) در این دوران بود، شاگردانی که برخی از آنها به تنهایی برای اقناع و تغذیه فکری یک شهر کافی بودند. امام (علیه السلام) و شاگردانش در تمام این برخوردها و مناظرات، با بیانی روشن و منطقی استوار، مبانی اعتقادی اسلام را برای افکار عمومی تبیین و تشریح و ادعای خصم را ابطال و او را در برابر حق وادار به اقرار و اعتراف می کرد.
علاوه بر ترسیم خطوط ایدئولوژی و جهان بینی صحیح اسلامی توسط امام ششم بیان احکام و فقه شیعه نیز در این دوران بسیار چشمگیر است، به گونه ای که بسیاری از احادیث فقهی شیعه از لسان مبارک ایشان و یا رفتار ایشان به جای مانده است. با توجه به آنچه مختصراً به آن اشاره شد به خوبی درایت امام(ع) در اتخاذ سیاست تقیه و ورود به عرصه جنگ نرم و جهاد فرهنگی روشن می گردد؛ چرا که اگر چنین نبود توده های مردم مسلمان در میان سیل شبهات و خرافات و تفاسیر انحرافی از دین غرق می شدند و اگر به این موضوع بد رفتاری و شکنجه حکومت نسبت به شیعیان را نیز اضافه کنیم در می یابیم چگونه امام صادق با گزینش یک شیوه دقیق پایه های شیعه را برای همیشه تاریخ استوار نمود.
امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازی معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظیمی به وجود آورد، تأسیس چنین مکتب فکری و این سان نوسازی و احیاگری تعلیمات اسلامی، سبب شد که امام صادق(ع) به عنوان رئیس مذهب جعفری (تشیع) مشهور گردد.

» نظر
title=