سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بنیانگذار مقاومت اسلامی لبنان

آنگاه که ماده پرستان او را ربودند توهم کردند با فقدان جسم «امام موسی صدر» می توانند راه او را مسدود کنند
«صم بکم عمی و هم لایعقلون»
نمی دانستند که سروی که امام موسی غرس کرده ریشه دارتر از آن است که با نبود باغبان آسیبی ببیند. «سید موسی صدر» در 14 خرداد1307 در قم متولد شد. گرچه دیر وارد حوزه شد اما به خاطر هوشمندی سرشارش به سرعت به درجه اجتهاد رسید. شهید محمدباقر صدر استاد او درباره اش می گوید: «اگر سید موسی به سنت حوزه پای بند بود مرجع علی الاطلاق شیعه می شد.» ولی سید موسی تکلیفی دیگر داشت. آبان 1338 به دستور آیت الله بروجردی برای جانشینی علامه شرف الدین به لبنان هجرت کرد و چنان تحولی را بنیان نهاد که با جرأت می توان تاریخ لبنان را به «دوران قبل از صدر» و «دوران صدر» تقسیم کرد. دورانی که هم اکنون نیز لبنان در آن به سر می برد. امام موسی صدر به کارآمدی و جامعیت مکتب اهل بیت معتقد بود و در سایه همین تفکر ناب هم اهل گفتگو با سایر مذاهب و ادیان بود و هم اهل مبارزه و سلاح به دست گرفتن علیه دشمن.
با زبانش قلوب را فتح می کرد و با سلاحش بر دشمن می تازید. امام موسی صدر هم اینک در میان جوانان لبنان حضور دارد و غاصبان قدس در طول 33 روز جنگ اخیر با گوشت و پوست او را درک کردند. این گزارش بیان خاطرات و اندیشه های امام موسی صدر از زبان نزدیک ترین یاران وی است.

هویت یابی شیعیان لبنان
سید ابوالفضل موسوی از فرماندهان عملیاتی جنبش امل در زمان امام موسی صدر است. او وضعیت شیعیان قبل از امام موسی صدر را چنین توصیف می کند: قبل از آمدن امام موسی صدر به لبنان، عموم مسلمین و خصوصا شیعیان در اوج محرومیت و استضعاف به سر می بردند. شیعیان لبنان از کوچک تا بزرگ جز شهروندان درجه چهارم محسوب می شدند. شیعیان بدون آنکه کوچکترین اراده ای داشته باشند در مسائل سیاسی و اجتماعی تابع دیگران بودند. جوانان شیعی بخش اعظم هویت مذهبی و دینی خود را از دست داده بودند. اگر لطف الهی نبود و امام موسی صدر به لبنان نمی آمد شیعیان هویت خود را کاملا از دست داده بودند یعنی در سایر طوایف لبنان حل می شدند. این سرنوشت محتوم شیعیان بود و در این چنین وضعی خدا امام موسی صدر را به ما ارزانی داشت.
حجت الاسلام سید ابوذر عاملی معاون وقت شهید دکتر مصطفی چمران در بخش تشکیلات نظامی امل با اذعان به این نکته که امام موسی صدر عزت از دست رفته شیعیان را به آنان بازگرداند خاطرنشان می کند: اهالی شیعه جنوب لبنان در فقر مطلق به سر می بردند و به کشت توتون مشغول بودند که کار بسیار طاقت فرسایی است. دولت محصولات را به ثمن بخس از کشاورزان می خرید و آنها را تحقیر می کرد از طرفی تعداد مدارس و دبیرستان های دولتی در جنوب لبنان کم بود و در 465 روستای جنوب لبنان فقط دو دبیرستان بود. دانشگاه هم اصلا نبود و هزینه تحصیلات عالیه در شهر زیاد بود و جوانان لبنانی نمی توانستند ادامه تحصیل دهند و مجبور به کارگری در کارخانه های مسیحیان بودند، با این حال امام موسی صدر همواره می گفت: من افتخار می کنم که در خدمت چنین مردمی هستم. من افتخار می کنم این مردم مرا به خدمتگزاری قبول کنند! زنان شیعه هم وضع اسفباری داشتند و تعداد زیادی از آنان در اثر فقر مادی و فرهنگی به بیروت رفته تا در آن جا کاری بیابند!
امام موسی صدر در شرایطی وارد لبنان شد که شیعه در مقایسه با سایر طوایف در بدترین وضعیت به سر می برد. این فضا برای او قابل تحمل نبود به همین جهت از همان اولین روز تلاش جدی و خستگی ناپذیر خود را شروع کرد.
زکریا حمزه -ابویحیی- فعالیت های امام موسی در لبنان را چنین برمی شمرد:
امام موسی صدر در جنوب برنامه هایی داشتند که بی سابقه بود. این برنامه ها باعث شده بود تا همه در مورد ایشان سخن بگویند و ما این اخبار را می شنیدیم و به دیدار با ایشان مشتاق می شدیم هر چند او را ندیده بودیم ولی با برخی دوستان یک گروه دوازده نفره تشکیل دادیم و در زمینه های اسلامی فعالیت می کردیم. اولین کار مهم ایشان تغییر وضع اجتماعی شهر صور و مناطق اطراف آن بود.
بعد از آن دامنه فعالیت های خود را گسترش داد و به تدریس در مدارس پرداخت. همزمان به سخنرانی و برگزاری سمینارهای خاص فکری خود پرداخت. او از هر فرصتی برای روشنی اذهان مردم خصوصا جوانان استفاده می کرد. وی بعد به درمان پدیده فقر و تکدی گری پرداخت و به طور کلی تکدی گری را از سطح این شهر برانداخت و با استفاده از صدقات مردم مقرری متکدیان را تعیین کرد. او معتقد بود تکدی شایسته شیعه نیست و اینگونه ظواهر می باید هر چه سریعتر از مناطق شیعه نشین پاک شوند. او سپس به عمران و آبادی منطقه جنوب پرداخت. «مجمع بروالاحسان» «هنرستان صنعتی جبل عامل» و «حوزه العلمیه» از جمله موسساتی بود که به دست وی ساخته شد.
این مراکز در زمینه های فرهنگی و اجتماعی فعال بودند. با تحرک امام مناطق شیعه نشین بقاع، بعلبک و جبل عامل به هم متصل شدند و قدرت شیعه افزایش یافت و معادلات منطقه تغییر کرد. وی سپس مجلس اعلای شیعیان لبنان را تاسیس کرد که اولین موسسه رسمی شیعه در جهان است و همزمان با آن به آماده سازی و آموزش مردم جنوب برای مقابله با تجاوز برآمد.

امل، شاخه نظامی حرکه المحرومین
به اعتقاد تمامی کسانی که تاریخ لبنان را مطالعه کرده اند امام موسی صدر بذر مقاومت و جهاد را در آن منطقه کاشت. زکریا حمزه :ابویحیی- که در کنار امام موسی صدر مسئولیت امور نظامی حرکت امل را به عهده داشته است، روند تشکیل هسته های مقاومت لبنان را چنین توضیح می دهد:
در سال 1970 که تجاوزات اسرائیل به جنوب لبنان ابعاد وسیعی پیدا کرد، همکاری جدی در زمینه های آموزش و عملیات نظامی شروع شد و امام به طور جدی به فکر تشکیل نیروهای نظامی افتادند و جنوب را برای مقاومت آماده کردند اما دولت وقت هیچ همکاری نکرد و بعضا سنگ اندازی می کرد. این جا بود که امام تصمیم گرفت مردم جنوب و بقاع لبنان را برای مقابله با تجاوزات بسیج کند. امام موسی صدر به طور جدی به فکر افتاد تا دولت را برای اجباری کردن سربازی، احداث پناهگاه و... جهت مقابله با اسرائیل تحت فشار قرار دهد ولی باز هم از دولت هیچ جوابی نشنید و با برخورد منفی مواجه شد.
ابویحیی می افزاید: در سال 1973 آموزش نظامی جوانان شیعه را به صورت سری در روستای «یمونه» -در میان کوه های سر به فلک کشیده- آغاز کردیم. مدیریت این دوره های آموزشی با شهید چمران بود. من مسئولیت امور لجستیک و تجهیز این مجموعه ها را برعهده داشتم. امام موسی صدر می گفت باید مردم را آموزش دهیم و مسلح و آماده کنیم تا در برابر اسرائیل مقاومت کنند. سال 1975 دایره فعالیت ها را وسیع کردیم و پادگانی در کوه های شرق لبنان در مرزسوریه احداث کردیم. در محلی به نام «عین البنیه» این برنامه مثل قبل کاملا سری نبود. در ژانویه 1975 حادثه دردناکی در یکی از دوره های آموزشی رخ داد. مین ضدتانکی منفجر شد که در اثر آن 28 نفر شهید و 45 نفر مجروح شدند، این جا بود که امام ناچار شد تا ولادت شاخه نظامی حرکت المحرومین یعنی امل را اعلان کند. ما قصد داشتیم تا تشکیلاتی منظم و قوی به وجود آید که بتواند با تجاوزات اسرائیل و همچنین فقر و محرومیت در داخل کشور مقابله کند.

بنیانگذار مقاومت مسلحانه در لبنان
شیخ ادیب حیدر هم در این باره می گوید: امام موسی صدر بنیانگذار مقاومت مسلحانه برای مقابله جدی با تجاوزات رژیم صهیونیستی در لبنان است. شهید چمران بازوی امام موسی صدر بود. اگر مقاومت به دست این شخصیت مومن و مخلص تاسیس نمی شد، امروز حزب الله به چنین توفیقاتی دست نمی یافت. سید ابوالفضل موسوی که در لبنان «به کاستروی لبنان» مشهور است نیز ضمن تاکید بر این که امام صدر از پرچمداران مقاومت در فلسطین است ادامه می دهد: امام صدر در تظاهرات مسلحانه مردم بعلبک در سال 1974 از جوانان منطقه دعوت به عمل آورد تا برای دفاع از مرزها به جنوب لبنان بروند. باتدبیر امام موسی هزاران تن از جوانان جنوب در اردوگاه های شیعیان در بقاع جمع شدند تا آموزش نظامی ببینند. من نیز در همین چارچوب به جنوب رفتم. امام با دنیایی از صداقت و اخلاص پرچم فلسطین را بلند کرده بود. علی رغم تمامی فشارها هیچگاه پرچم را زمین نگذاشت. در اندیشه امام صدر «لنگه کفش یک مجاهد مبارز از تمامی کاخ ها و ثروت های دنیا با ارزش تر است.»

امام خمینی، الامام الاکبر
امام خمینی در وصف دو نفر تعبیر «او را من بزرگ کرده ام» به کار برده است. سیدعلی خامنه ای و سید موسی صدر برخی صدر را امام خمینی لبنان می نامند. اما امام موسی صدر خود را شاگرد حضرت امام خمینی(ره) می دانست و با تلاش های او بود که مردم لبنان امام خمینی و انقلابش را شناختند. ابویحیی در مورد جایگاه امام خمینی نزد امام موسی صدر می گوید: ایشان دائما از امام خمینی به عنوان الامام الاکبر یاد می کرد و می گفت: او انقلابی را رهبری می کند که چهره منطقه را دگرگون خواهد کرد. امام صدر همواره تاکید داشت روحانیون ایران افرادی انقلابی و مبارزند و همواره چنین تصویری از علما و روحانیت ایران در ذهن داشت. او در سال 1977 خطاب به پادشاه عربستان گفت: در ایران انقلابی در شرف وقوع است، این انقلاب را مرجعی رهبری می کند که نامش خمینی است. انقلاب ایران نه طایفی نه قومی نه شیعی است بلکه انقلابی است اسلامی که برای مسلمین جهان خیر و برکت به همراه دارد. پیروزی این انقلاب قریب الوقوع است و زمان زیادی نخواهد برد. از هم اکنون به شما سفارش می کنم و بر شماست که با آن رابطه ای حسنه داشته باشید و فریب دسیسه های آمریکا را نخورید و در دام اختلافات نیفتید.

انگیزه ربوده شدن موسی صدر
در منظر امام موسی صدر مذهب شیعه علاوه بر مجموعه ای از مناسک فردی، مجموعه ای از دغدغه های اجتماعی است که با نیازهای مردم سروکار دارد. از این رو هیچ رهبر اسلامی نمی تواند ادعا کند که اسلام او را از امور روزانه جامعه اش دور کرده است. با همین طرز تفکر وی رویکردی تازه در مراسم سوگواری عاشورا بنا کرد که علاوه بر اشک و مصیبت آن را گوشه ای از انتخاب سیاسی و شجاعت امام حسین(ع) و یارانش نشان می داد. یکی از یاران نزدیک و قدیمی امام موسی صدر، سیدحسین موسوی :ابوهشام- است که عضو شورای رهبری حزب الله نیز بوده است. وی درباره «حکومت در اندیشه امام موسی صدر» می گوید: بند اول میثاق جنبش امل-به خط خود امام صدر -عبارتست از ایمان حقیقی به خدا و هدف حرکت امل ساختن انسانی کامل است، مسلمان و شیعه و پیرو حقیقی مکتب اهل بیت تا یک جامعه انسانی سالم و کامل بسازیم. امام موسی به ایجاد حکومت اسلامی اعتقاد داشت ولی نمی توانست آن را در جامعه آن موقع لبنان علنا اعلام کند. چنانچه امروز سیدحسن نصرالله نمی تواند. امام موسی کار خود را با صبر و حکمت انجام می داد. زمینه را آماده می کرد تا زمان مناسب برای تاسیس حکومت اسلامی فرارسد و قبل از آن سعی در بیداری اسلامی داشت.
ابویحیی نیز در این باره چنین می گوید:
امام موسی صدر تلاش می کرد تا جامعه ای متدین و دین دار به جود آورد. اما هیچ گاه از حکومت اسلامی نامی نبرد. او اعتقاد داشت طراحان ساختار سیاسی لبنان هنوز از مسلمانان این کشور قوی ترند و اجازه نمی دهند تا دولتی اسلامی تشکیل شود. او بعدها تاکید کرد که شیعیان باید جدیت کنند تا بتوانند در سال 2000 به عنوان یکی از قطب های تعیین کننده ساختار جدید لبنان نقش ایفا کنند. او خواهان حضور شیعیان در عرصه های فکری و فرهنگی مالی اجتماعی و... بود.
امام می خواست شیعه در لبنان و در جهان در بالاترین سطح مطرح شود. یکی از دلایل ربوده شدن امام موسی صدر در همین واقعیت نهفته است.
امام موسی صدر الگوی مناسب و کاملی از یک عالم هوشمند و انقلابی بود که اسلام را به زبان روز به مردم عرضه می کرد. «صدر» منتظر پیروزی انقلاب «امام خمینی» بود تا اندیشه های جهانی خود را جامه عمل بپوشاند. اندیشه ای که اینک حزب الله ثمره آن است. امروز جبهه مقاومت و پایداری در ایران و لبنان ادامه دهنده راه امام خمینی و امام صدر هستند. مقاومت 33 روزه حزب الله از نصرالله یک «صدر» ساخته است که نوید محو رژیم صهیونیستی را می دهد.

با تشکر از موسسه تحقیقاتی امام موسی صدر

صبح صادق، ش.266، ص.5

 


» نظر

ششمین اردوگاه کشوری بسیج

گزارشی از مراسم افتتاح اردوگاه شهدای 7تیر رامسر
«جوان سیر ایثار» ناخودآگاه بسیجی ها را یاد جنوب و راهیان نور می اندازد اما این بار از پیچ و خم های چالوس روانه شمال می شویم. اردوگاه شهدای هفتم تیر بسیج.
رامسر غربی ترین شهر مازندران است و تنه به گیلان می زند. از این رو هم زیبایی مازندران را دارد و هم طراوت گیلان را. کوه های رامسر نزدیک ترین کوه ها به دریاست و شاید به همین خاطر در قدیم به آنجا «سخت سر» می گفتند. اما طبیعت آرامش بخش آنجا اذعان دارد که «رامسر» با مسماتر است!
اردوگاه هفتم تیر در غربی ترین قسمت رامسر قرار دارد. در پایین کوه سرسبز ایل میلی و تا دریا فقط به اندازه یک خیابان فاصله دارد.
شاخص ترین بنای این اردوگاه 47 هزارمترمربعی که بیش از همه جلب توجه می کند ساختمان «حسینیه پیامبر اعظم(ص) است. این بنای 750 متری در نقطه مرکزی اردوگاه قرار گرفته و بالای سر درب اصلی آن تابلویی فلزی از تمثال شهید بهشتی و مختصری از زندگی نامه ایشان نصب گردیده است. طراحان این بنا اصرار دارند که معماری شان «اسلامی، بسیار زیبا و بی نظیر» است. در بی نظیر بودن آن کمتر تردیدی هست و اگر زیبایی آن را هم بپذیریم اسلامی بودنش را با تسامح فراوان باید پذیرفت چنانچه امام جماعت این حسینیه هم بدان تاکید دارد.ادامه مطلب...

» نظر
<   <<   6   7   8   9   10      
title=