سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتگو با رقیب آرای باطله در حاشیه راهپیمایی 22 بهمن!

امروز در کنار میدان آزادی آقای رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی را دیدم. ابتدا با خنده و مهربانی تحویلم گرفت!

خوشحال شدم که اینها برگشتند بین مردم.. هفت هشت نفری دورش بودند!

ایشان یک مقاله در روزنامه  معطله «مردم امروز» نوشته بود در مورد رفراندومی که رییس جمهور مطرح کرده بود.. نظری داده بود به این نحو: «در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی درباره اصل نظام همه پرسی صورت گرفت و مردم درباره آن نظر خود را با قاطعیت مطرح کردند اما بسیاری از کسانی که در آن مقطع در همه پرسی شرکت کردند در حال حاضر در قید حیات نیستند و بسیاری دیگر که اکنون مطالبه همه پرسی را مطرح می کنند در سال 58 به دلیل نرسیدن به سن قانونی، حق شرکت در آن همه پرسی را نداشتند.» بعد با گزینش کلام امام در بهشت زهرای سال 57 تلویحا خواست اصل نظام را به رفراندم بگذاریم!

امروز در قالب سوال از ایشان پرسیدم: «آقای منتجب نیا من مقاالات شما را می‌خوانم(هنوز مهربان است). به نظر شما حزبی که از آرای باطله کمتر رای آورده می‌تونه ادعای رفراندم کنه؟... بعد اشاره کرده به جمعیت و گفتم این رفراندم!!»

ایشان در جواب به من عصبانی شد و گفت شما دوست شریعتمداری هستی و کیهان شما رو اجیر کرده بیایی فتنه کنی و اینجا رو به هم بریزی!

من گفتم من فقط سوال دارم و من جز مردمم من به کیهان چی کار دارم؟ شما که خودت تو مجلس 90 هزار رای آوردی و مردم تهران در مجلس هشتم به شما رای ندادند و بعد هم در ریاست جمهوری 300 هزار رای داشتید نباید از رفراندم درباره انقلاب بگی!

ایشان جواب داد اینها دروغ است بعد چون مرا گرفت و گفت تو طلبه‌ای بیا بهت درس بدم تا بفهمی! تو اصلا می‌دونی انفلاب را با کدام الف می‌نویسند؟ من 52 ساله تو انقلابم!! مردم نشون دادند به ارتجاع و تحجر رای نمی‌دهند!!

من گفتم برای همین به آقای کروبی رای ندادند؟ کروبی این جوری بود؟

ایشان این بار دست به سینه من گذاشت و منو به عقب فشار داد!

 من گفتم چقدر خشنی شما آقای منتجب‌نیا! تو دانشگاه هم از شما سوال کردم عصبانی شدید! (در دانشگاه شاهد یک سوال اصول فقه از ایشان کردم نظرش رو قبول نداشتم عصبانی شد!)

 ایشان گفت برو آبروی روحانیت را نبر!

من هم گفتم آبروی روحانیت رو خیلی وقته بردند بعضی‌ها!!

بعد گفتم من فقط سوال کردم شما این جوری برخورد کردید نکند الان وقت کف گرگی هم هست؟؟

چند نفر از اطرافیان ایشان منو کشیدند عقب و دیگر نگذاشتند کلام ادامه پیدا کند!

من کمی آن طرف‌تر ایستادم و سخنان رییس جمهوررا گوش  می‌دادم که ناگهان دو تن از اطرافیان ایشان با داد و بیداد سمت من آمدند که 94 هزار میلیارد دلار چی شد؟ شما که رای دادی باید عواقبش هم بپذیری!! اون انتخابات سال 88 هم همه می‌دونیم چی شد این قدر آرای باطله را تکرارنکن!!! و بعد سخنان آقای روحانی تمام شد و همه رفتیم!

چند نفر از مردم آمدند پیش من تا اسم ایشان را بپرسند وقتی اسم و رسم ایشان را گفتم دو سه نفری خواستند بروند جلو بزنندش اجازه ندادم!

پ.ن. یکی از آرزوهای من این است روزی بشوم رفیق حسین شریعتمداری و در کیهان مطلب بنویسم متاسفانه تا امروز این افتخار را نداشتم!

پ.ن. اصولا اینها خیلی به هم شبیهند با منتقد این طور رفتار میکنند! از جای خاص تغذیه میشی و سواد نداری و این حرفها!! 

 

22 بهمن مردم واقعا رفراندم عزت و اقتدار انجام دادند اگر بعضی‌ها ببینیند!


» نظر

خط و نشانهای حزب رقیب آرای باطله!

گردهمایی افراطیون اصلاح‌طلب با مجوز دولت مسما به اعتدال در روز غدیر برگزار شد و به نام حزب افراطی «اعتماد ملی» بار دیگر در دولت اعتدال برای افراطی‌ترین عناصر سالهای گذشته که کشور را تا لبه پرتگاه بردند سوت و کف زدند و برای ملت خط و نشان کشیدند!

در این گردهمایی افرادی افراطی مانند آقایان هادی غفاری، الیاس حضرتی، رهامی و رسول منتجب‌نیا به سخنرانی پرداختند.

آقای رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی در این گردهمایی در سخنانی گفت: «یک ملت اسلامی دارای علایق مختلف و سلایق گوناگون است و نمی‌توان سلیقه یک جمع اندک را به دیگران تحمیل کرد».

یقینا این بخش از سخنان آقای منتجب‌نیا که «نباید سلیقه یک جمع اندک را دیگران تحمیل کرد» سخن به حق و درستی است اما انگیزه ایشان از بیان این سخن در گردهمایی حزب اعتماد ملی مشخص نیست.

یکی از «جمعهای اندک» در کشور ما حزب اعتماد ملی است که در دوره‌های پیاپی انتخابات با عدم اقبال مردم مواجه شده است به عنوان مثال در انتخابات مجلس هشتم حزب اعتماد ملی با تمام قوا وارد عرصه انتخابات شده بود و همین آقای منتجب نیا به عنوان سر لیست کاندیداهای این حزب برای مجلس معرفی شد و از آن لیست هیچ یک از افراد اعتماد ملی نتوانست اعتماد ملت را جلب کند و جناب آقای منجب نیا سر لیست و یار غار مهدی کروبی تنها 93 هزار رای در تهران به دست آورد و 68 ام شد!! در همین انتخابات همسر دبیر کل این حزب خانم فاطمه کروبی هم سرنوشتی شبیه سرلیست حزب اعتماد ملی داشت!

در انتخابات نهم ریاست جمهوری با تمام سر و صداهایی که دبیر کل این حزب به راه انداخت باز هم نتیجه‌ای برای این حزب حاصل نشد.

اوضاع این حزب در انتخابات بعدی بدتر هم شد. در انتخابات دهم ریاست جمهوری نیز حزب اعتماد ملی دبیر کل حزب خود را به عرصه انتخابات فرستاد که با یارگیری بسیار از داخل و خارج و هزینه‌های فراوان تنها رقیبی که پیش خود دید، آرای باطله بود و آقای مهدی کروبی تنها 300 هزار رای از ملت گرفت و بعد از آرای باطله در میان چهار کاندیدا، پنجم شد! این در حالی بود که حزب اعتماد ملی این بار نه تنها اعتماد ملت را به دست نیاورد که تعداد زیادی از اعضای ستاد این حزب و مهدی کروبی به آقای موسوی رای دادند!! با این وصف این جمع اندک با ادعای دروغین تقلب در انتخابات می خواستند نظر غیر قانونی خود را به شورای نگهبان و نهادهای قانونی و رای ملت تحمیل کنند.

با این پیشینه مشخص نیست، اینک حزب اعتماد ملی که هنوز تعداد اعضای آن مشخص نیست و در میان ملت جاذبه و علاقه‌مندی ندارد چگونه توقع دارد نظرش در مورد رفع حصر فتنه گران مورد قبول قرار گیرد و نظر این جمع اندک به دولت و ملت تحمیل شود؟ در جمهوری اسلامی هر کسی در اظهار نظر آزاد است حتی اگر از خطوط قرمزی مانند فتنه عبور کند اما نباید توقع داشته باشد هر حرفی مورد توجه قرار گیرد.

آقای منجب‌نیا در این سالهای بعد از انتخابات 88 با وجود فتنه گری و آشوب طلبی دبیرکل حزب متبوعش و با اینکه ایشان هیچ گونه برائتی از آشوب طلبی مهدی کروبی نداشته است در دانشگاه شاهد مشغول تدریس است و آزادانه در هیات علمی این دانشگاه عضو است. حال ایشان در این همایش مشخص نیست چرا از اینکه در جامعه اخوت و وحدت مورد غفلت واقع شده است گله میکند. اگر گله‌ای هم هست به نزدیکان آقای منتجب نیا در مجمع روحانیون مبارز و حزب اعتماد ملی وارد است که با رفتار و اعمال خود نه تنها وحدت و اخوت و حتی امر ولایت را نادیده گرفتند و طعم شیرین انتخابات 88 را به کام ملت تلخ کردند.

وی همچنین رفع خشونت را از دیگر پیام‌های مهم عید غدیر دانست و خاطرنشان کرد: اگر خشونتی در اسلام وجود داشته در برابر کسانی بوده است که درصدد از بین بردن اسلام و مسلمانان بودند. در اسلام کینه‌توزی، دشمنی، قضاوت، خشم و غضب وجود ندارد.

به نظر باز هم به نظر روی سخن آقای منتجب‌نیا باید با دوستان خود باشد که چرا به جای آنکه علیه دشمن موضع بگیرند آب در آسیاب دشمن ریختند و هم نوا با آمریکا و انگلیسی و صهیونست و دشمنان ملت با خشونت و آشوب به مردم و رای مردم حمله کردند و حتی به مساجد و هیاتها هم رحم نکردند و آشوب طلبان روز عاشورا را مردم خداجو نامیدند!!

خوب است افرادی مانند آقایان هادی غفاری و رسول منتجب‌نیا که علیرغم فتنه‌گری همچنان راحت و آسوده به فعالیت مشغولند، به جای خط و نشان کشیدن برای مردم و نظام، به خاطر شرایطی که دارند از مردم و نظام عدرخواهی و تشکر کنند.

 

در این میان انتظار می رود دولت محترم در مورد این گونه اظهارنظرهای غیرمسئولانه واکنش نشان داده و در مورد مساله فتنه که همچنان خط قرمز است سکوت اختیار نکند.


» نظر

واکنش مردم به حضور احمدی نژاد در مصلای تهران/فیلم

برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید.


» نظر

ترانه جدید حامد زمانی به نام لبیک

حامد زمانی این ترانه امروز در میدان امام حسین در تجمع بزرگ لبیک برای اولین بار اجرا کرد. 

لینک دانلود


» نظر

بدون شرح!/انبارها پر – خالی - پر

... پر است!

در سی خرداد سال 92 آقای ترکان در برنامه «دیروز، امروز، فردا» از دولت قبل به خاطر اقدام خوبی که در مورد کالاهای اساسی انجام داده بودند تشکر کرد و گفت: «آقای احمدی‌نژاد فرمودند وزرای دولت با دکتر روحانی از طریق آقای بقایی همکاری داشته باشند. از طرف دکتر روحانی هم بنده ماموریت پیگیری این موضوع را قبول کردم. امروز یک جلسه دو ساعته با آقای بقایی داشتیم. رسیدگی به برخی امور فوری در اولویت مباحث ماست. البته دولت خودش وارد بعضی از این مسائل مثل تامین کالاهایی اساسی شده است که این کار را به خوبی انجام داده است و توانسته به موقع خریدهای لازم را انجام دهد. گفت و گوی امروز و بحث هایی که با آقای بقایی انجام شد، آغاز ماجرا بود و از شنبه این موضوع نزدیک تر پیگیری خواهد شد.»  

...خالی است!

در پنجم آذر 92 آقای روحانی در گزارش صد روزه خود اولین و فوری‌ترین مشکلی از دولت قبل که به ایشان ارث رسیده بود را انبارهای خالی کشور عنوان کرد گفت: «اولین روزهای بعد از انتخابات، من با اولین مشکلی که مواجه شدم شرایط کالاهای اساسی در کشور بود. اولین گزارشی که از وزارت صنعت، معدن تجارت گرفتم این بود که وضع کالاهای اساسی در کشور چگونه است؟ با گزارشی که داده شد بسیار نگران شدم. برخلاف آنچه در ذهنم بود و فکر میکردم تا 3-4 ماه انبارها پر است، گزارشی به دستم رسید در همان روز سوم و چهارم بعد از انتخابات(قبل از تحلیف و تنفیذ) که نشان می‌داد کشور از لحاظ کالاهای اساسی و از جمله گندم دچار مشکل است. در یکی از استانها گندم فقط برای سه روز در سیلو وجود داشت. بلافاصله من برخی مسئولان اجرایی را در همان دولت خواستم و با آنها صحبت کردم و  مشکلاتی که برای تامین ارز و خرید بود و برخی کالاها در راه بود و برخیشان در بندر بود و ما دموراژ می‌دادیم. این اولین مشکلی بود که با آن روبرو شدم»     .     

.. خیلی پر است!

پانزدهم بهمن 92 امید روحانی در نامه نیوز نوشته است: «  الان تنها حدسی که می توانم بزنم این است که دولت برای خالی کردن انبارهای مملو از مواد غذایی رو به فساد دست به این کار زده است. نمی خواهم خیلی بد بین باشم ولی اگر یادتان باشد محمدرضا رحیمی اردیبهشت سال 91 خبر از واردات 24 میلیارد دلاری کالاهای اساسی با هدف تنظیم بازار داده بود. آن موقع من این خرید را نشانه آماده شدن ایران برای یک جنگ فرسایشی می دانستم چراکه همان موقع سازمان خواربار جهانی این میزان خرید کالا را 4 برابر کل نیاز سالانه ایران به این اقلام دانسته بود.

 بعد از این شاهکار، البته هیچ قیمتی نه تنها تعدیل و کنترل نشد بلکه تورم 40 درصدی را برای مردم بیچاره به ارمغان آورد و پس از نوسان های قیمت ارز در ماه های بعد، دولت خود تبدیل به بزرگترین منتفع این جریان شد. با روی کار آمدن دولت اعتدال و کمرنگ شدن سایه جنگ و البته با رسیدن این اقلام به تاریخ انتقضایشان دولت تصمیم به توزیع این حجم کالای اساسی بین مردم گرفت تا در واقع از شر انبارهای پر از کالای رو به فساد خلاص شود و هم مردم به نوایی برسند.»

 

اما در 21 بهمن ماه نیز روزنامه شهروند در صفحه چهارم خود نوشت است: « در زمان روی‌کار آمدن دولت یازدهم، هیچ‌کس امید چندانی به کاهش تحریم‌ها نداشت. همین مساله موجب شده بود تا دولت قبل رویکرد پر کردن انبارها را در دستورکار قرار دهد؛ رویکردی که با حمایت بخش خصوصی و تولیدکنندگان انجام شده بود و براساس اعلام رئیس مجمع صنوف تولیدی و خدماتی تهران این واقعه باید به نوعی تدبیر می‌شد. اما با نتیجه دادن مذاکرات، بحث کمبود موادغذایی منتفی و برخلاف انتظار، چشم‌انداز اقتصادی ایران روشن شد. در این دوران دولت یازدهم ماند و انبارهایی پر که تا پیش از رسیدن تاریخ مصرفشان باید فکری به حال آنها می‌کرد.  چرا که عرضه ناگهانی این حجم کالای انبار شده به بازار قطعا به کاهش قیمت بیش از حد این کالاها و متضرر شدن تولیدکنندگان داخلی منجر می‌شد. بر این اساس می‌توان گفت که همین مساله موجب شد تا دولت یازدهم به ناچار و به‌رغم انتقادهای فراوانی که از دولت پیشین داشت، رویکرد توزیع سبدکالا به شیوه گذشته را در دستورکار قرار بدهد تا هم موجودی انبارها را کاهش دهد، هم به اقشار کم‌درآمد کمکی کند که تورم‌زا نباشد. هرچند که این فرضیه از سوی دولتی‌ها تایید نخواهد شد، اما دقت در بحث تغییر سبد کالا به همین نتیجه‌گیری دامن خواهد زد.» 


» نظر
   1   2   3   4   5   >>   >
title=