سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«بسیج و سیاست»

سردار عزیز جعفری که همزمان فرماندهی سپاه و بسیج را به عهده دارد در سخنانی اعلام کرد بخش غیر نظامی بسیج حق دخالت در سیاست را دارد. سخنان فرمانده سپاه سخنان نو و تازه ای نبود اما با این حال روزنامه اعتماد ملی و روزنامه اعتماد علیه این سخن سردار تاختند و به این بهانه باز هم به بسیج حمله کردند.

حضرت امام در وصیت نامه خود از سازمان ارتش و سپاه و بسیج خواسته است تا وارد مسائل حربی نشوند و از داخل شدن نظامیان به این گونه عرصه ها انها را بر حذز داشته است.ادامه مطلب...

» نظر

با مخاطبین

مخاطب شاید اصلی ترین رکن دنیای ارتباطات و جهان رسانه ای باشد.چه اینکه همه رسانه ها تلاش دارند تا بر جمعیت کمی مخاطبین خود بیفزایند.واکنشهای مخاطبین به یک رسانه از هر نوعی که باشد برای دست اندرکاران ان رسانه بسیار مهم و حیاتی است و چه بسا برخی از آنها سیاستها و سلایق خود را بر اساس سلایق و نظرات مخاطبین خود تغییر دهند! چرا که رسانه بدون مخاطب را باید مرده دانست! بخصوص در دنیای مدرن پرهزینه امروز. وسایل ارتباط جمعی انتظار دارند پیامهایشان واکنش مخاطب را مثبت یا منفی بر انگیزد تا بدین سان احساس وجود و آنگاه انگیزه تداوم کار داشته باشند.من معتقدم در کنار جذب کمی مخاطب آنچه بیشتر اهمیت دارد جذب کیفی است بدین معنا که ممکن است رسانه ای پیامی را به افرادی معدود منتقل کند اما اثرپذیری آن افراد از رسانه بسیار قابل اعتنا باشد.همانگونه که انبیای الهی ابتدا در جذب کیفی افراد می کوشیدند و البته نگاهی هم به تعداد حامیان خود داشتند.در دنیای مادی امروز که اکثریت را مقدس می دانند هر آنچه بیشتر باشد لزوما بهتر نیز می باشد و لذا برای بالا بردن کیفیت رسانه خود از هر کاری که کمیت مخاطبین را بیشتر کند دریغ نمی کنند! اما با نگاه تکلیف مدارانه و وظیفه نگر رسانه به اطلاع رسانی و امر به معروف و نهی از منکر و آگاهی بخشی و نشر ارزشهای جامعه و ... می پردازد اما هدفش وفور مخاطبین نیست بلکه به شعور مخاطب ارج می نهد. گرچه به اولی هم نظر دارد.
صبح صادق خواه ناخواه مخاطبین وسیعی دارد از وزارت خارجه رژیم غاصب صهیونیستی گرفته تا پایگاههای مخلص بسیج شهرهای ایران.در این طیف وسیع مخاطب صبح صادق نیز هم چون سایر رسانه ها با عده ای در جنگ است و با برخی هم رنگ. مخاطبان هم رنگ و همراه یک نشریه و رسانه نقش به سزایی در جنگهای رسانه ای دارند.اول کیفیت همراهان و سپس کمیت آنها می تواند به طور آشکارا در نبرد رسانه ها غالب و مغلوب مشخص نماید.مجموعه سپاه بر اساس تکلیف خود در جنگ فقر و غنا، اسلام و کفر، به وظایفش عمل خواهد نمود : که نمونه اخیر آن در نبرد سایبریک گواه خلوص و تکلیف مداری مورد ادعاست- اما با این وجود مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد! تا بعد...
ا لحمدلله علی ما ساء و سر

¤دبیر گروه معارف

صبح صادق، ش.397، ص.14

 


» نظر

ریاست جمهوری زنان ایرانی

درخبرها آمده است برخی از خانمها قصد کاندیداتوری برای انتخابات  دهمین دوره ریاست جمهوری را دارند.  در هر انتخاباتی همیشه برخی از اشخاص که داعیه دفاع از حقوق زنان را دارند بحث ریاست جمهوری زنان را مطرح می کنند فارغ از هر نظر دیگری با مراجعه به قانون اساسی و سخنان رهبر انقلاب متوجه می شویم طبق قانون اساسی موجود رییس جمهور شدن زن در ایران خلاف قانون است. از این رو رد صلاحیت زنان توسط شورای نگهبان نباید باعث جار و جنجال گردد. البته اگر کسی داعیه دار تغییر قانون اساسی در این زمینه است بحث دیگری است.

مقام معظم رهبری8/6/1384 در دیدار با هیات وزیران فرمودند:

معنای شعار دولت اسلامی این است که ما می‏خواهیم اعمال فردی، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهای بین‏المللی و نظام سلطه‏ی امروز جهانی را به معیارها و ضوابط اسلامی نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است؛ ان‏شاءاللَّه به این شعار پایبند بمانید و این تلاش را جدی‏تر، بی‏آسیب‏تر و واقعی‏تر کنید؛ چون گامی بلند خواهد بود در راه رسیدن به آن هدفها؛ و همان‏طور که عرض کردم، رسیدن به آن هدفها مردان خودش را می‏خواهد. البته «مردان» که می‏گوییم، به معنای «رجال» در قانون اساسی نیست؛ شامل خانمها هم می‏شود؛ یعنی کسان و عناصر و کارگزارانِ خودش را می‏خواهد. به قول شاعر، آن دو صد من استخوان را داشته باشند تا بتوانند این صد من بار را بردارند.

 با دقت در این سخنان مشخص می شود رجال در قانون اساسی فقط عنوان مردان را شامل می شود و اگر در قانون (اصل 115) شرایط کاندید ریاست جمهوری را رجال سیاسی و مذهبی ذکر کرده است خانمها را شامل نمی شود. و رجال در قانون اساسی یعنی مردان!!

وبلاگ فصل انتظار


» نظر

دلیل سکوت چندین ساله میر حسین!!

خاتمی به نفع میر حسین کنار کشید و در نامه ای خطاب به وی او را فرشته نجات ایران بحران زده!! خواند. پس از آن میر حسین موسوی که این روزها قرار است به اندازه بیست سال سخن بگوید در نامه سراسر تجلیل از اصلاحات و جامعه مدنی و شخص خاتمی بخشی از دلایل خود مبنی بر سکوت چندین ساله خود را افشا کرد!!

وی در بخشی از این نامه نگاشته است: برای سال‌ها به عنوان یک شهروند از این که شخصیت عزیزی چون شما ریاست این جمهوری را بر عهده گرفته است لذت می‌بردم وبه آن افتخار می کردم. ...

اینکه چرا در سالهایی که بر اسلام و انقلاب هجمه های فراوان می شد و مطبوعات پایگاه دشمن شده بودند آقای میر حسین دم فرو بسته بودند در کلام ایشان نمایان است چرا که ایشان در آن سالها مشغول  لذت بردن و افتخار کردن بوده اند و مجالی برای سخن نداشته اند!! 18 تیر  78 کنفرانس برلین تحصن دشمن شاد کن نمایندگان مجلس ششم و دهها مورد دیگر باعث نشد لذت و افتخار آقای میر حسین اندکی فروکاسته شود و رگ غیرت ایشان در دفاع از اسلام ناب و اندیشه های امام متورم شود..

اما اینک ایشان معتقد است:  خود (یعنی خاتمی)  می‌دانید که اینجانب ( یعنی میر حسین) چون شما راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول، و نیز پیرایش و نوزایی در این مسیر تلقی می‌کنم و اگر مختصات زمانه ایجاب نمی‌کرد برای تداوم این طریق کسی را مناسب‌تر از پایه‌گزار آن (یعنی خاتمی) نمی‌دانستم. با این توضیح دلیل سکوت آن چنانی  و فریادهای این چنانی میر حسین کمی مشخص می شود!  مختصات زمانه عبارت مبهمی است که میر حسین با تمسک بدان قصد دارد هم بر سکوت بیست ساله خود سرپوش بگذارد و هم کناره گیری خاتمی را توجیه کند! با توجه به دیگر سخنان میر حسین روی کار آمدن دولت نهم باید  آن مختصات زمانه باشد. البته آقای میر حسین باید روشن کند چه اتفاقی رخ داده است که ایشان را این چنین به صحنه کشانده است؟ دولتی که به اعتقاد رهبر به خوبی آرمانهای امام و انقلاب را احیا کرده است و انقلاب را به مسیر خود نزدیک کرده است چه ویژگی منفی ای دارد میر حسین آن را بر نمی تابد و سکوت خود را می شکند؟ به نظر پاسخ را باید در کلام جناب میر حسین جست این دولت دولت اصلاحات مدنی و لیبرال نیست و نمی توان از آن لذت برد!!

به اعتقاد من با این نامه میر حسین به خاتمی بی نردید ذره ای از اصول گرایی در میر حسین مشاهده نمی کنم  و حتی کروبی را که به صراحت بیان می کند خط قرمز ما ولایت فقیه است از ایشان بسیار اصولگراتر مبدانم!

وبلاگ میدان گفتگو


» نظر

چرا شهدا را در حوزه های علمیه دفن نمی کنند؟

اعضای دفتر تحکیم دانشگاه امیر کبیر روز دوشنبه قصد داشتند با ایجاد آْشوب و لمپن بازی مانع از دفن شهدا در دانشگاه امیر کبیر شوند که خیل عظیم ارادت مندان به شهدا و دانشجویان آگاه و بیدار آ قلیل را در خود منحل نمود. جناب تاج زاده که در آشوبهای 18 تیر 78 نقش مهمی داشت با دفاع از آشوبگری این عده قلیل دانشجویان تحکیمی در گفتگو با سایت نوروز برخورد دولت نهم با دانشجویان را قرون وسطایی نامیده است و بدون آنکه اشاره کند آیا وحشی گری اعضای دفتر تحکیم علیه شهدا قرون وسطایی هست یا نه به دولت نهم حمله کرده است! اما آنچه در این یادداشت مد نظر است سوالی است که در سایت نوروز درج شده است تا شاید  بتوانند اعمال خشن اعضای دفتر تحکیم را توجیه نماید این سایت نوشته  است: روز دوشنبه دانشگاه امیر کبیر صحنه برخوردهای خشن با دانشجویانی بود که ضمن ارج نهادن به مقام شهدا، دفن آنها در محوطه دانشگاه را وسیله نفوذ بیشتر نهادهای شبه نظامی به دانشگاه ارزیابی کرده و با این پرسش که چرا شهدا هیچ وقت در مدارس مذهبی و حوزه های علمیه به خاک سپرده نمی شوند؟ نسبت به آن معترض بودند.

اما اینکه در مدارس مذهبی و حوزه ها شهدا را دفن نمیکنند با آنکه طلاب بسیاری خواهان این امر هستند تا این امام زادگان عشق را در محوطه حوزه خود زیارت کنند سوالی است که جوابش را باید از زبان سردار میر فیصل باقرزاده پرسید. بنده در روزی که تعدادی از شهدا را در دانشگاه تهران دفن می کردند این سوال را از ایشان پرسیدم و ایشان در پاسخ گفت: مقام معظم رهبری این کار را شرعی نمی دانند چرا که این گونه زمین ها (یعنی مدارس علمیه)‏معمولا موقوفه های خاص هستند که باید  در همان مورد وقف به کار برده شوند و لذا از نظر شرعی ایشان ما را منع کردند که در مساجد و حوزه های علمیه شهدا را دفن کنیم. (نقل به مضمون)

وبلاگ فصل انتظار


» نظر
<   <<   11   12   13      >
title=