حرکت سینوسی در دفاع از دولت و نقد سایرین!
حجت الاسلام محسن غرویان اخیرا در گفتوگوهایی با رسانه های اصلاح طلب ضمن همدردی با مردم تلاش می کند همچنان مردم را همراه دولت و مجلس نشان دهد و بدون توجه به عملکرد برخی افراد رویکردی را اتخاد کرده است که ظاهرا با تناقض روبروست.
ایشان در گفتوگو با روزنامه همدلی (1 مرداد 98)، تایید میکند که مردم از وضع موجود راضی نیستند و وضعیت اقتصادی و عملکرد دولت موجب شده تا به دلیل گرانی افسار گسیخته «تعدادی از اقلام لازم را از سبد خانواده خالی کنند و در نتیجه سفرههایشان کوچک شود.» اما ایشان رای ندادن را امری نادرست می داند چرا که «موجب میشود یکسری از ناکارآمدها روی کار بیایند و اوضاع را از اینی که هست، بدتر میکنند». ایشان قبلا هم از وضع نابسامان معیشت مردم گله کرده بود. (آرمان، 16 تیر)
ایشان مجددا سیاست پیشین انتخاباتی اصلاح طلبان و اعتدالیون را سر دست میگیرد که به جای ارائه عملکرد و پاسخگویی درست در برابر مردم، با ارائه تصویر ی وحشتناک از رقیب سعی در ترغیب مردم به خود دارد! چنانچه در چند دوره قبل نیز با همین حربه که اگر به ما رای ندهید و دیگران بیایند جنگ میشود، دلار 5 هزار تومان میشود، تحریمها بیشتر میشود، در خیابانها دیوار میکشند و مردم را از ایران بیرون میکنند سعی در گرفتن رای مردم داشتند!
اکنون که اوضاع اقتصادی به اعتراف جناب غرویان به هم ریخته است ایشان، باید پاسخ دهد آن روزهایی که برای حمایت از دولت روحانی سینه چاک میکرد و به عنوان استاد حوزه و دانشگاه مردم را به روزگار خوش وعده میداد، فکر چنین روزهایی را نمیکرد؟ ایشان با کدامین مبنا و عقلانیتی به حمایت از دولتی که سابقه و کارنامه موفقی نداشت، قیام کرد؟
اینک که وعدههای دولت زمین مانده است و نه تحریمها برداشته شده و نه اوضاع اقتصادی بهبود یافته است، ایشان با چه ضمانتی، مجددا مردم را با ترس از رقیب به حمایت از دولت و جریان حاکم بر مجلس و دولت فرا میخواند؟ آمارها نشان میدهد پیش از این دولت فروش نفت، وضع معیشت، مسکن، اشتغال و عزت ایرانیان در خارج به مراتب بهتر از امروز بود ضمن آنکه صنعت هستهای تعطیل نشده بود! حال چطور ایشان ادعا دارد که اگر جریان فعلی بر سر کار نباشد وضع بدتر میشود؟ این سخن ایشان با سخن دیگری از وی چطور قابل جمع است که گفته بودند: «کسانی که بهعنوان کاندیدا نیز در انتخابات حضور پیدا میکنند نباید به دنبال این باشند که مردم از روی سرخوردگی به جریان مقابل به آنها رأی بدهند، بلکه باید از دانش و تخصص کافی برخوردار باشند.» (همان) چطور ایشان جایی این گونه سخن میگوید و چند روز بعد خودشان برای جذب مردم از سیاست استفاده از سرخوردگی جریان مقابل استفاده میکند؟
ایشان در ادامه صحبت خود سخن درستی را با سران اصلاحات مطرح میکند که در انتخابات آتی به گونه ای لیست خود را ببندند که «بتوانند بعدها از انتخاب خود به خوبی دفاع کنند». آیا جناب غرویان خود مصداق این گزاره هستند؟ ایشان میتوانند از انتخاب دیروز خود دفاع کنند؟ یا تنها دفاعشان این است که درست است وضع خراب شده اما اگر ما نبودیم وضع بدتر بود؟ ایشان گفتهاند «ممکن است افراد بعد از برنده شدن در انتخابات تغییر موضع بدهند.» آیا وضع فعلی مبتنی بر این سخن است و به نظر ایشان دولت و مجلس فعلی تغییر موضع داده اند و دیگر قابل دفاع نیستند؟
ایشان تاکید دارد که «مردم حق دارند، به نوعی به شرایط بدی که دچارش شدهاند، اعتراض کنند. در چنین فضایی لازم است تا با گفتوگو و ارائه گزارش و سخنرانیها و برگزاری جلسات مختلف فضا را برای حضور در انتخابات فراهم کنیم.»
خوب است ایشان پاسخ دهد منظور از مردم چه کسانی هستند؟ آیا اگر کسانی به عملکرد دولت محبوب ایشان اعتراض و یا حتی انتقاد کند به سیاهنمایی و تضعیف دولت متهم نمیشود و ایشان و سایر همفکرانشان دم از وحدت و حمایت از دولت در هر شرایطی نمیزنند؟
ایشان به جای پاسخگویی، سیاست دیگر این طیف را اجرا میکند و تقصیرها را به گردن دیگران انداخته و سایرین را در موضع اتهام قرار میدهد و طلبکارانه این بار شورای نگهبان را مسئول وضع موجود میداند! اگر واقعا ایشان به عملکرد شورای نگهبان انتقاد داشتند چرا درا یام انتخابات با رفقای خود مدام تکرار میکردند که مردم به لیست امید رای دهند؟
???????چرا همان روز صراحتا با مردم این مطلب را در میان نمیگذاشتند که به خاطر عملکرد شورای نگهبان مجبور به حمایت از لیستی شدهاند که افراد ضعیف و ناکارآمد و غیر نخبه و غیرکاردان در آن قرار دارند؟ شاید اگر آن روز این طور سخن میگفتند مردم در انتخاب خود تجدید نظر می کردند! این چطور با اخلاق جور در می آید که در ایام انتخابات از کسی یا کسانی حمایت شود و چند سال بعد اعلام کنند: «احراز صلاحیتها به گونهای باشد که شایستهها و کاردانها فرصت حضور در عرصه را داشته باشند امیدوارم شورای نگهبان در تعیین صلاحیتها به گونهای عمل کند تا نخبگان و کاربلدها بتوانند فرصت حضور داشته باشند.» ایشان پیشتر (روزنامه آرمان 16 تیر 98) نیز گفته بود: «اصلح باید براساس مصالح مردم تعیین شود. نهادهای نظارتی باید این نکته را در نظر داشته باشد که چه کسانی از تعهد، تخصص و دانش کافی در راستای حل مشکلات مردم برخوردار هستند و با توجه به این شرایط افراد را در معرض آرای مردم قرار بدهند. نباید به سمتی حرکت کرد که مردم مجبور به انتخاب بین بد و بدتر شوند.»
آیا آن روزی که ایشان از آقای روحانی دفاع میکرد نظرشان این بود و به مردم اعلام می کرد که حمایت ایشان از روحانی حمایت از بد در مقابل بدتر است و در واقع آقای روحانی دانش و تخصص کافی را برای حل مشکلات ندارد؟ اگر نظرشان چنین نبوده است و واقعا آقای روحانی و لیست امید را اصلح میدانستند امروز چه جای انتقاد به شورای نگهبان است؟ البته گویا ایشان در این میان حرکت سینوسی دارد و ضمن اینکه به نهادهای نظارتی انتقاد میکند که دایره انتخاب مردم را تنگ کردهاند در عین حال آقای روحانی را دارای مدیریت شایسته میداند که البته باز با همان سیاست «نگذاشتند کار کند» سعی در پوشش ضعفهای امروز دارد؛ «ایشان ایدههای خوبی برای مدیریت کشور داشتند و در شرایط کنونی نیز دارند که اگر موانع موجود اجازه میداد وضعیت امروز کشور به مراتب بهتر از وضعیت کنونی بود. مراکز و کانونهای قدرت که به صورت موازی در کناردولت قرار داشتند موانع متعددی پیشروی دولت آقای روحانی گذاشتند و آقای روحانی بیش از آنکه انرژی خود را صرف اجرای ایدههای خود کند به دنبال برداشتن این موانع بود.» در واقع این انتقاد به ایشان وارد است که به نظر این جریان از جمله آقای غرویان به هر بهانهای دنبال مقصری میگردند تا شکستهای خود را در پس آن پنهان کنند، بدون آنکه توجه کنند در این بین دچار تناقض میشوند! اگر آقای روحانی اصلح بوده است چرا به شورای نگهبان ایراد میگیرند و اگر از روی اجبار به فردی غیر اصلح رای دادند چرا به نهادهای دیگر میتازند که مانع ایجاد کردند؟ خوب است یک بار شفاف و منطقی این استاد فلسفه برای مردم این مطلب را روشن کند.
ایشان مجددا از آقای خاتمی میخواهد در انتخابات آتی هم ورود کند! اما به نظر مهم این است هر ورودی با حس مسئولیت باشد و اگر کسی به انتخابات ورود و از فرد یا گروهی حمایت میکند بعدها در اوضاع به همریخته از نقش خود در وضع به وجود آمده شانه خالی نکند و نواقص و کمبودها را به دیگران نسبت ندهد!
کلمات کلیدی :
» نظر