کاش بعضیها درست غربی بودند!
یکی از معضلات فرهنگی جامعه ما -که بخشی از مردم و حتی نخبگان دچار آن هستند- این است که تمایل و گرایش شدیدی به مغرب زمین و فرهنگ آنجا دارند و مع الاسف در مواجهه با فرهنگ غرب با یک اشکال اساسی روبرو هستند و آن اینکه برخی موارد ظاهری غرب را میگیرند و بدان عمل میکنند اما سایر وجوه و ابعاد آن توجهی ندارند.
بهعنوان نمونه نخبگان و روشنفکران دم از آزادی بیان در مطبوعات و سخنرانیها میزنند چراکه این عناوین را در غرب شنیده و خواندهاند و لذا قصد دارند این کلمات زیبا را در کشور ما نیز اجرایی کنند اما توجه ندارند که در غرب نیز حتی آزادی بیان اجازه توهین به مقدسات آنها و رد شدن از منافع ملی را نمیدهد. یعنی هنگامیکه آزادی بیان غربی را به کشور میآورند همراه با توهین و اهانت به مقدسات و رد شدن از خطوط قرمز میشود چیزی که حتی در غرب هم دیده نمیشود!!
یک نمونه مردمی این ادعا هم بحث نگهداری سگ و حیوانات خانگی در منازل است. متأسفانه امروز روز بروز به تعداد افرادی که سگ را بهعنوان همدم و همراه خود انتخاب میکنند. جدای از مباحث شرعی آن -که خرید و فروش سگهای زینتی بهعنوان عین نجاست حرام است و آسیبهایی که این اقدام به سبک زندگی ایرانی وارد میکند- متأسفانه نگهداشتن سگ هم فقط ظاهری شبیه زندگی غربی دارد و کاش کسانی که علاقهمند هستند در خانه سگ نگهدارند همانگونه که در غرب این کار میشود آن را انجام میدادند.
در امریکا و اروپا برای نگهداشتن سگ و رفتار با این حیوان قوانین محکمی وجود دارد و اینگونه نیست که هر کسی به هر نحوی و هر سگی را که میخواهد بتواند داشته باشد. این قوانین هم برای حفظ امنیت شهروندان است و هم برای حمایت از زندگی خود سگها که متأسفانه معضل فرهنگی که در صدر نوشتار اشاره شد سبب شده سگ داشتن در ایران هم به حقوق شهروندی آسیب بزند و هم زندگی خود را سگها را به مخاطره بیندازد.
در ایران متأسفانه بدون هیچ نظارتی هر سگی بهعنوان سگ خانگی به فروش میرسد درحالیکه در کشورهای غربی فروش برخی نژادهای سگ ممنوع و برای خرید برخی نژادهای دیگر باید خریدار تعهد کند که او را آموزش میدهد تا به دیگران آسیب نزند و مراجع قانونی باید این آموزش را تأیید کنند!! حتی در برخی موارد باید با مجوز مراجع قانونی سگها حتماً با پوزهبند به خیابان بیایند!
درحالیکه در کشور ما غربزدههای غرب نشناس بدون توجه به قانون کشور و رعایت حقوق شهروندی سگهای خود را بدون قلاده و آزاد با خود همراه میکنند در غرب قانون قلاده وجود دارد طبق این قانون سگ در معابر عمومی و یا پارکهای که استفاده آن برای عموم آزاد است حق تردد بدون قلاده را ندارد. این قانون عاملی است تا از گاز گرفتن سگ جلوگیری شود و از بروز خطر برخورد سگها با اتومبیل جلوگیری میکند در برخی از ایالتهای امریکا طول بند قلاده نباید از 6 فوت بیشتر باشد. این را مقایسه کنید باکسانی که در کشور ما باافتخار سگ بدون قلاده خود را صدا میزنند و خود جلوتر از آن راه میروند! و یا در پارکها سگ خود را رها میکنند.
قانون دیگری که در مورد سگها در غرب وضعشده است در مورد فضولات این حیوان است و جالب است که شهرداری هیچ وظیفهای در قبال جمعآوری آن ندارد بلکه طبق این قانون صاحب حیوان باید مدفوع سگ خود را از کوچههای یا پارکها جمع کند در امریکا کسانی که این کار را انجام ندهند بین 25 تا 1000 دلار جریمه میشوند.
شاید این اتفاق برای شما هم افتاده باشد که هنگام استراحت در منزل صدای سگ همسایه شما را آزرده خاطر کند و بااینوجود کاری از شما برنیاید! اما اگر چنین اتفاقی در امریکا بیفتد چه میشود؟
قانونی در غرب هست بهعنوان قانون صدا؛ این قانون در برخی از شهرهای امریکا وضعشده است. این قانون برای سگهای است که صاحبان آنها ساعتها در خارج از خانه مشغول کار کردن هستند و سگشان از تنهای شروع به پارس کردن میکند. در این قانون بعد از شکایت همسایهها در مرحله اول از صاحب سگ تعهد کتبی جهت کنترل پارس سگ میگیرند اگر سگ همچنان به پارس کردن ادامه دهد سگ را به بازداشتگاه حیوانات پرسروصدا منتقل و بعد از آموزش سگ را به فرد دیگری میدهند.
باوجوداینکه در غرب سگ یک همراه خوب برای مردم است و نگهداری این حیوان در آنجا معمول است اما این حیوان را نمیتوان با خود به همهجا برد و طبق قانون ورود سگها در برخی از مکانها مانند هتلها و رستورانها ممنوع است.
جدای از این مسائل بسیای از کسانی که سگ نگه میدارند نحوه رفتار و برخورد با این حیوان را بلد نیستند و چهبسا موجب آزار و اذیت این حیوان هم بشوند ازاینرو در غرب قوانینی هم برای محافظت از سگها وجود دارد طبق این قانون در صورت بدرفتاری صاحب حیوان با سگ از تذکر کتبی، دریافت سگ از صاحبش و دادن آن به افرادی که حیوان را دوست داشته باشند، جریمه نقدی و زندان وضعشده است.
اما نکته جالب قانون، این است درصورتیکه سایر افراد بهطور مثال همسایه یا دامپزشک با حیوان بدرفتاری کند اگر علت بدرفتاری عدم تربیت سگ باشد صاحب سگ باید خسارت پرداخت کند و حتی میتواند از نگهداری حیوان محروم شود. در متن این قانون مثالی دارد (اگر سگی در مشاعات ساختمان بر روی پای کسی دستشویی کند و یا پای کسی را گاز بگیرد و همسایه ناگزیر به عکس العمل شود صاحب حیوان بدلیل عدم تربیت مناسب مقصر میباشد).
امروزه به هر دلیلی در بخشی از مردم تب نگهداری سگ اشاعه پیدا کرده است ولی از سویی فرهنگ نگهداری آن وجود ندارد. چنین امری با شیوع آن میتواند آسیبهای اجتماعی و بهداشتی و زیستمحیطی بسیاری به بار آورد.
نگارنده این سطور در صحبتی که با یکی از مسئولین ارشد نیروی انتظامی داشت اینگونه شنید که در برههای از زمان نیروی انتظامی حدود 40 سگ را که سبب مزاحمت مردم بودند جمعآوری نمود اما مشکل اینجا بود که نه باغوحش و نه سازمان محیطزیست نه دامپزشکی و نه هیچ جای دیگری نگهداری این سگها را تقبل نمیکردند و در طی چند روزی که سگها در اختیار نیروی انتظامی بوده است یکی از آنها میمیرد که حتی نیروی انتظامی مجبور به پرداخت غرامت آن به صاحبش شده است. ازاینرو به دلیل نبود قانون شفاف در این رابطه در حالی ه این پدیده شیوع پیدا میکند از نهادهای مربوط هم کاری برنمیآید!!
شاید بهزودی در کنار معضلاتی مانند ماهواره و شبکههای اجتماعی و روابط دختر و پسر نوع پوشش و دهها پدیده غربی دیگر که فقط نیمی از آن به کشور آمده است معضل سگها هم اضافه شود. روزی که سگی کسی را گاز بگیرد! سگهایی بمیرند و لاشه آنها در خیابان رها شود! فضولات آنها بیماری ایجاد کند و ... درحالیکه میشود از همین حالا که این پدیده گستردگی زیادی پیدا نکرده است جلوی آن را گرفت چرا باید صبر کرد تا با یک بحران مواجه شویم و آنگاه به فکر بیفتیم؟
به نظر میرسد قوه قضاییه باید با بررسی دقیق موضوع با همفکری نخبگان و سایر نهادهای مربوط لایحه تازهای برای این پدیده نوشته و خریدوفروش و نگهداری حیوانات خانگی را تخت ضابطه درآورد. متأسفانه امروز این پدیده هم به آسیب حیوانات منجر شده و هم در موارد متعددی با توجه به شرایط دینی و ملی کشور ما حقوق شهروندی را به خطر انداخته است. البته در سال 1390 برخی نمایندگان طرحی برای این موضوع به مجلس ارائه دادند که البته به دلیل همه جانبه نبودن آن نیاز به بررسی و تدقیق و جزییات بیشتری دارد.
البته اکنون با برخی قوانین موجود نیز می توان تا حدودی با این پدیده برخورد کرد به عنوان مثال بسیاری از این حیوانات به طور قاچاق وارد کشور می شوند و برخورد با کالای قاچاق و قاچاقچی در قانون مشخص است. ویا اینکه اصل 40 قانون اساسی می گوید: «هیچ کس نمی تواند اعمال حق خود را وسیله ضرر به غیر و یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد» که با تفصیل این بند می توان بسیاری از این معضلات را از بین برد.
شاید بتوان امروز با کمی اقتدار از یک معضل بزرگ بهداشتی و اجتماعی در آینده جلوگیری نمود.
سگهای زینتی، سگهای نگهبان، سگهای ولگرد، سگهای امدادگر، سگهای شکاری، سگهای همراه پلیس و ... هرکدام با جزییاتی قانون خاص خود را می طلبد تا روزی به خاطر کشتن یک سگ ولگرد ایرام متهم به نقض حقوق حیوانات نشود!!
اگر بخشی از مردم و نخبگان اصرار دارند غربی زندگی کنند خوب است لااقل سبک زندگی غربی را درست بیاموزند و یا حتی به آنها آموزش داده شود تا درست غربی باشند و کورکورانه دست به تقلید نزنند!!
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر