• وبلاگ : قول سديد
  • يادداشت : دليل سکوت چندين ساله مير حسين!!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + .... 

    عزت الله سحابي، روزنامه عصر آزادگان، 16/10/78 : آدم­ها و حتي معصومين(ع) خود به خود بدون نظارت مردم و به طور اصولي در معرض انحراف هستند.

    عزت الله سحابي،روزنامه فتح، 5/10/78 : طيف ملي- مذهبي براي افراد مقام مقدس قائل نيست، تنها خداوند مقدس است، حتي پيامبر(ص) و امام علي(ع) هم خود را از انتقاد و نقد مصون نمي­دانستند.

    روزنامه خرداد، 22/8/78، ص6: قرآن بالصراحه يهود را به تورات ارجاع مي­دهد و از مراجعه آنها به پيامبر انتقاد مي­کند و تورات را هدايت و نور معرفي مي­نمايد، عيسي و انجيل را تأييد مي­کند و انتظار پيامبر هم از يهود و مسيح عمل به تورات و انجيل بوده است نه قرآن.

    روزنامه خرداد، 30/8/78، ص6: قرآن عقيده انحصاري بودن يک آئين خاص را مورد نقد قرار مي­دهد و بر امکان رستگاري پيروان اديان مختلف تأکيد مي­کند. معيار رستگاري از نظر قرآن عام و برون آييني است و آن ملاک­هاي معنوي و اخلاقي­اند که مي­تواند به صورت جهاني و در همه اديان يافت شود.

    روزنامه خرداد، 20/ 8/78، ص6: پيامبر(ص) از اهل کتاب توقع نداشت و نمي­خواست که اسلام بياورند؛ «قل يا اهل الکتاب لستم علي شيءٍ حتي تقيموا التوراه و الانجيل» (مائده/68) از آنها اقامه کتاب آسماني خودشان را مي­طلبيد.

    عمادالدين باقي، روزنامه خرداد، 19/8/78،ص6: آيات قرآن صريحاً اصل «عيسي به دين خود، موسي به دين خود» را تأييد مي­کند و هرگز اهل کتاب يا حتي کافران و مشرکان را طرد نمي­کند.

    ح.م. تبريز، روزنامه صبح امروز، خرداد 78: صحت قصه حضرت يوسف در قرآن کريم از محالات است.

    محمد تقي فاضل ميبدي، روزنامه نشاط، ارديبهشت 78: جهاد در جايي معنا دارد که مجاهد مطمئن باشد، پيروز مي­شود وگرنه چنين جهادي بي­معناست، بر اين مبنا حسين (ع) براي پيروزي و تشکيل حکومت دست به جهاد زد.

    محمد سعيد حنايي کاشاني، ماهنامه کيان، فروردين 78: تراژدي حسين بن علي(ع) مشابه تراژدي­هاي آنتيگونه، تامس مور و جان پروکتور است.

    غلامرضا سالار بهزادي، روزنامه صبح امروز، 23/8/78 : تفکر شيعه گري موجب انحطاط مملکت ما و مانعي براي دموکراسي است. اي کاش سوابق حاکميت هاي مردمي صدر اسلام، مورد توجه قرار مي­گرفت.

    عزت الله سحابي، روزنامه خرداد، 6/8/78 : به گفته امام علي(ع) هر شيوه حکومتي که مردم بر آن تفاهم کنند، همان مورد رضاي خداوند است و تفاهم ديني و غير ديني معنا ندارد.

    باقر پرهام، هفته نامه راه نو، 3/5/ 77 : دوران مدرن دوران حکومت و رهبري عقل است و دين بايد به عرصه زندگي خصوصي باز گردد. رهبري ائمه و پيامبر هم به خاطر آن بود که هنوز مردم آن زمان عقل را مرجع استناد خود قرار نداده بودند.

    جعفر آبادي، هفته نامه آبان، 24/11/77 : ولايت آسماني دليل شرعي ندارد و در صورت وجود دليل هم امکان وقوعي ندارد، چون تشخيص مصداق آن ممکن نيست علم غيب هم نداريم، در نتيجه چاره­اي جز مراجعه به آراي عمومي نيست.

    محسن کديور، ماهنامه کيان، بهمن 77 : ائمه (ع) از دو ويژگي علم غيب و عصمت، برخوردار بودند، اما فقيه هيچ کدام از اين دو را ندارد، لذا وجوب تبعيت ندارد و جامعه هم راهي جز رجوع به عقل جمعي ندارد. هيچ الگويي در زمان غيبت براي اداره جامعه در دست نداريم.

    محسن کديور، روزنامه خرداد، 18/9/77 : دين حکومت ندارد هيچ روشي را براي نحوه حکومت پيشنهاد نداده است؛ نحوه حکومت را مردم تعيين مي­کنند، چون اصل حکومت يک امر عقلاني است، نه ديني.

    محمد مهدي فولادوند، روزنامه صبح امروز، 19/10/78 : عمر نوح پيامبر 60 الي70 سال بوده و 950 سال، عمر خاندان نوح بوده است، نه شخص نوح، واقعاً بعيد است يک شخص نهصد و پنجاه سال عمر کند.

    محمد مجتهد شبستري ماهنامه زنان، آبان 78 : آنچه پيامبر از طريق کتاب و سنت پياده نمود و احکامي که بيان کرد، اقدامات ممکنه و مقدور آن زمان بود، ما هم مطابق زمان خود، بايد اقدام کنيم.

    هفته نامه پيام هاجر، 16/1/79،ش310،ص6: يکي از معضلات ما شيعيان، نداشتن منابع موثق روايي است، لذا هر کسي در هر موقعيتي با ذکر روايات و احاديثي که به معصومين نسبت داده مي­شود، جوانان پاکدل و شيفته مذهب را فريب داده و مرکز اقتدار مافيايي خود را حفظ مي­کند.

    روزنامه خرداد، 2/9/78،ص6: اصل آزادي در انتخابات دين يا بي ديني از اصول مسلم حقوق انساني است و قرآن نيز اين اصل را به عنوان يک حق انساني به رسميت شناخته و مي­فرمايد:«لا اکراه في الدين».

    محمد مجتهد شبستري، ماهنامه کيان، بهمن 77: در مسائل حکومت و سياست فعل و قول معصوم حجت نيست. زيرا اين قبيل احکام تاريخي و زماني­اند. آنچه در صدر اسلام بوده بايد با قوانين امروز حقوق بشر سنجيده شود. ممکن نيست پايه­هاي اصلي زندگي سياسي و اجتماعي انسان بر استنباط از متون ديني مبتني شود.

    محسن کديور، ماهنامه کيان، بهمن 77: معصومين(ع) فقط در کليات و اصول اسوه­اند، نه در فروع و جزئيات.

    داريوش شايگان، ماهنامه کيان، بهمن 77: ايدئولوژي کردن دين مساوي انتحار معنوي دين است، حوزه دين از ساير حوزه­ها جداست و نبايد همتاي ديگر قالبهاي زندگي بشري قرار گيرد.

    احمد قابل، روزنامه صبح امروز، 24/7/78،ص6: پذيرش دين حق است نه تکليف؛ در نتيجه هر کس حق تبديل دين خود را هم خواهد داشت.

    حبيب الله پيمان، هفته نامه پيام هاجر، 23/9/78، ص6: فرآن قابل نقد عقلي و تجربي است و خود قرآن نيز در آيات بسياري دعوت به آن نموده است.

    فاطمه گوارايي هفته نامه پيام هاجر، 23/1/79 ش311، ص2: داستان تکاپوي آدم که جرأت کرد ميوه ممنوعه را برگيرد و زيستن زبونانه را نفي کند، دوباره و دوباره (با آمدن عاشورا) به تصوير کشيده شده است.

    عباسي سليماني، روزنامه خرداد، 7/7/78، ص6: هر گونه خشونت (قانوني و غير قانوني) از ساحت مقدس پيامبر به دور است.

    احمد نراقي، هفته نامه راه نو، 17/5/77،ش16، ص12: در قلمرو ايمان نيز تسامح هست؛ به اين معنا که ايمان ابراهيمي، ايمان دين گراي شکاک و ايمان ملحد دين گرا، هر سه با تفاوت مراتب بهره­اي از قدسيت دارند و هر سه دسته مؤمن­اند.

    مهرزاد بروجردي، ترجمه علي صديق زاده، ماهنامه کيان، مهر و آذر 78، ش49، ص40 به بعد: اسلام نيز چون مسيحيت در نهاد خود قابليت عرفي شدن و سکولاريزه شدن را دارد و چنين امري در حال وقوع است.

    محمد مجتهد شبستري، ماهنامه چشم انداز ايران، فروردين و ارديبهشت 79، ش4، ص68: وحي امري تجربي است، نه امري گزاره­اي. وحي يافتني است، پيامبر هم وحي را تجربه کرد و يافت، قرآن هم مي­گويد تو وحي را تلقي کردي و از مخاطبان خود نيز خواسته که وحي را تلقي کنند. اگر ديگران وحي را صرف گزاره­هاي قرآني بدانند، وحي بودن قرآن بر آنها معلوم نشده است.

    احمد الستي، روزنامه ايران، 19/9/77، ص12: موسي به دين خود عيسي به دين خود؛ فرهنگ يک ملت نظير يک لحاف چهل تکه است که از نقوش متفاوت تشکيل شده و به جاي تعارض با هم کنار آمده و به تفاهم رسيده­اند.

    مرضيه آذرافزا، هفته نامه پيام هاجر، 13/7/78، ش286، ص8: اينکه پيامبر را ابوالقاسم لقب داده­اند نه ابو فاطمه حاکي از غلبه فرهنگ جاهلي مردسالاري است.