عزت الله سحابي، روزنامه عصر آزادگان، 16/10/78 : آدمها و حتي معصومين(ع) خود به خود بدون نظارت مردم و به طور اصولي در معرض انحراف هستند.
عزت الله سحابي،روزنامه فتح، 5/10/78 : طيف ملي- مذهبي براي افراد مقام مقدس قائل نيست، تنها خداوند مقدس است، حتي پيامبر(ص) و امام علي(ع) هم خود را از انتقاد و نقد مصون نميدانستند.
روزنامه خرداد، 22/8/78، ص6: قرآن بالصراحه يهود را به تورات ارجاع ميدهد و از مراجعه آنها به پيامبر انتقاد ميکند و تورات را هدايت و نور معرفي مينمايد، عيسي و انجيل را تأييد ميکند و انتظار پيامبر هم از يهود و مسيح عمل به تورات و انجيل بوده است نه قرآن.
روزنامه خرداد، 30/8/78، ص6: قرآن عقيده انحصاري بودن يک آئين خاص را مورد نقد قرار ميدهد و بر امکان رستگاري پيروان اديان مختلف تأکيد ميکند. معيار رستگاري از نظر قرآن عام و برون آييني است و آن ملاکهاي معنوي و اخلاقياند که ميتواند به صورت جهاني و در همه اديان يافت شود.
روزنامه خرداد، 20/ 8/78، ص6: پيامبر(ص) از اهل کتاب توقع نداشت و نميخواست که اسلام بياورند؛ «قل يا اهل الکتاب لستم علي شيءٍ حتي تقيموا التوراه و الانجيل» (مائده/68) از آنها اقامه کتاب آسماني خودشان را ميطلبيد.
عمادالدين باقي، روزنامه خرداد، 19/8/78،ص6: آيات قرآن صريحاً اصل «عيسي به دين خود، موسي به دين خود» را تأييد ميکند و هرگز اهل کتاب يا حتي کافران و مشرکان را طرد نميکند.
ح.م. تبريز، روزنامه صبح امروز، خرداد 78: صحت قصه حضرت يوسف در قرآن کريم از محالات است.
محمد تقي فاضل ميبدي، روزنامه نشاط، ارديبهشت 78: جهاد در جايي معنا دارد که مجاهد مطمئن باشد، پيروز ميشود وگرنه چنين جهادي بيمعناست، بر اين مبنا حسين (ع) براي پيروزي و تشکيل حکومت دست به جهاد زد.
محمد سعيد حنايي کاشاني، ماهنامه کيان، فروردين 78: تراژدي حسين بن علي(ع) مشابه تراژديهاي آنتيگونه، تامس مور و جان پروکتور است.
غلامرضا سالار بهزادي، روزنامه صبح امروز، 23/8/78 : تفکر شيعه گري موجب انحطاط مملکت ما و مانعي براي دموکراسي است. اي کاش سوابق حاکميت هاي مردمي صدر اسلام، مورد توجه قرار ميگرفت.
عزت الله سحابي، روزنامه خرداد، 6/8/78 : به گفته امام علي(ع) هر شيوه حکومتي که مردم بر آن تفاهم کنند، همان مورد رضاي خداوند است و تفاهم ديني و غير ديني معنا ندارد.
باقر پرهام، هفته نامه راه نو، 3/5/ 77 : دوران مدرن دوران حکومت و رهبري عقل است و دين بايد به عرصه زندگي خصوصي باز گردد. رهبري ائمه و پيامبر هم به خاطر آن بود که هنوز مردم آن زمان عقل را مرجع استناد خود قرار نداده بودند.
جعفر آبادي، هفته نامه آبان، 24/11/77 : ولايت آسماني دليل شرعي ندارد و در صورت وجود دليل هم امکان وقوعي ندارد، چون تشخيص مصداق آن ممکن نيست علم غيب هم نداريم، در نتيجه چارهاي جز مراجعه به آراي عمومي نيست.
محسن کديور، ماهنامه کيان، بهمن 77 : ائمه (ع) از دو ويژگي علم غيب و عصمت، برخوردار بودند، اما فقيه هيچ کدام از اين دو را ندارد، لذا وجوب تبعيت ندارد و جامعه هم راهي جز رجوع به عقل جمعي ندارد. هيچ الگويي در زمان غيبت براي اداره جامعه در دست نداريم.
محسن کديور، روزنامه خرداد، 18/9/77 : دين حکومت ندارد هيچ روشي را براي نحوه حکومت پيشنهاد نداده است؛ نحوه حکومت را مردم تعيين ميکنند، چون اصل حکومت يک امر عقلاني است، نه ديني.
محمد مهدي فولادوند، روزنامه صبح امروز، 19/10/78 : عمر نوح پيامبر 60 الي70 سال بوده و 950 سال، عمر خاندان نوح بوده است، نه شخص نوح، واقعاً بعيد است يک شخص نهصد و پنجاه سال عمر کند.
محمد مجتهد شبستري ماهنامه زنان، آبان 78 : آنچه پيامبر از طريق کتاب و سنت پياده نمود و احکامي که بيان کرد، اقدامات ممکنه و مقدور آن زمان بود، ما هم مطابق زمان خود، بايد اقدام کنيم.
هفته نامه پيام هاجر، 16/1/79،ش310،ص6: يکي از معضلات ما شيعيان، نداشتن منابع موثق روايي است، لذا هر کسي در هر موقعيتي با ذکر روايات و احاديثي که به معصومين نسبت داده ميشود، جوانان پاکدل و شيفته مذهب را فريب داده و مرکز اقتدار مافيايي خود را حفظ ميکند.
روزنامه خرداد، 2/9/78،ص6: اصل آزادي در انتخابات دين يا بي ديني از اصول مسلم حقوق انساني است و قرآن نيز اين اصل را به عنوان يک حق انساني به رسميت شناخته و ميفرمايد:«لا اکراه في الدين».
محمد مجتهد شبستري، ماهنامه کيان، بهمن 77: در مسائل حکومت و سياست فعل و قول معصوم حجت نيست. زيرا اين قبيل احکام تاريخي و زمانياند. آنچه در صدر اسلام بوده بايد با قوانين امروز حقوق بشر سنجيده شود. ممکن نيست پايههاي اصلي زندگي سياسي و اجتماعي انسان بر استنباط از متون ديني مبتني شود.
محسن کديور، ماهنامه کيان، بهمن 77: معصومين(ع) فقط در کليات و اصول اسوهاند، نه در فروع و جزئيات.
داريوش شايگان، ماهنامه کيان، بهمن 77: ايدئولوژي کردن دين مساوي انتحار معنوي دين است، حوزه دين از ساير حوزهها جداست و نبايد همتاي ديگر قالبهاي زندگي بشري قرار گيرد.
احمد قابل، روزنامه صبح امروز، 24/7/78،ص6: پذيرش دين حق است نه تکليف؛ در نتيجه هر کس حق تبديل دين خود را هم خواهد داشت.
حبيب الله پيمان، هفته نامه پيام هاجر، 23/9/78، ص6: فرآن قابل نقد عقلي و تجربي است و خود قرآن نيز در آيات بسياري دعوت به آن نموده است.
فاطمه گوارايي هفته نامه پيام هاجر، 23/1/79 ش311، ص2: داستان تکاپوي آدم که جرأت کرد ميوه ممنوعه را برگيرد و زيستن زبونانه را نفي کند، دوباره و دوباره (با آمدن عاشورا) به تصوير کشيده شده است.
عباسي سليماني، روزنامه خرداد، 7/7/78، ص6: هر گونه خشونت (قانوني و غير قانوني) از ساحت مقدس پيامبر به دور است.
احمد نراقي، هفته نامه راه نو، 17/5/77،ش16، ص12: در قلمرو ايمان نيز تسامح هست؛ به اين معنا که ايمان ابراهيمي، ايمان دين گراي شکاک و ايمان ملحد دين گرا، هر سه با تفاوت مراتب بهرهاي از قدسيت دارند و هر سه دسته مؤمناند.
مهرزاد بروجردي، ترجمه علي صديق زاده، ماهنامه کيان، مهر و آذر 78، ش49، ص40 به بعد: اسلام نيز چون مسيحيت در نهاد خود قابليت عرفي شدن و سکولاريزه شدن را دارد و چنين امري در حال وقوع است.
محمد مجتهد شبستري، ماهنامه چشم انداز ايران، فروردين و ارديبهشت 79، ش4، ص68: وحي امري تجربي است، نه امري گزارهاي. وحي يافتني است، پيامبر هم وحي را تجربه کرد و يافت، قرآن هم ميگويد تو وحي را تلقي کردي و از مخاطبان خود نيز خواسته که وحي را تلقي کنند. اگر ديگران وحي را صرف گزارههاي قرآني بدانند، وحي بودن قرآن بر آنها معلوم نشده است.
احمد الستي، روزنامه ايران، 19/9/77، ص12: موسي به دين خود عيسي به دين خود؛ فرهنگ يک ملت نظير يک لحاف چهل تکه است که از نقوش متفاوت تشکيل شده و به جاي تعارض با هم کنار آمده و به تفاهم رسيدهاند.
مرضيه آذرافزا، هفته نامه پيام هاجر، 13/7/78، ش286، ص8: اينکه پيامبر را ابوالقاسم لقب دادهاند نه ابو فاطمه حاکي از غلبه فرهنگ جاهلي مردسالاري است.