• وبلاگ : قول سديد
  • يادداشت : دليل سکوت چندين ساله مير حسين!!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + .... 

    دكتر سروش : اين اسلام نه احكام سياسي،‌ نه احكام اقتصادي و نه احكام حقوقي‌اش قابل استناد نسيت و رسماً بايد بگذاريم.

    احمد شيرزاد، همبستگي، ص 2- 5 مهرماه 1380 : چشم بر هم بزنيم 4 سال تمام شده و بايد شال و کلاه کنيم و براي کسب راي دوره بعد به اين روستا و آن شهر سر بزنيم و قول‌ها‌ي نشدني و شعارهاي جديد بدهيم .

    عبدالكريم سروش ، ماهنامه كيان در شماره 46 : زير سوال بردن حكم تاريخي امام درباره ارتداد سلمان رشدي

    روزنامه خرداد بامدير مسولي عبداله نوري با درج مقاله اي از مجيد محمدي : انكار محرمات و واجبات شرعي

    اکبر گنجي ، روزنامه صبح : بعد از اينکه قيام حضرت امام حسين ع را خشونت ناميده و حتي مشروعيت اين قيام را زير سوال برده و مي گويد : خشونت،فرزند خشونت و درخت خشونت ميوه هايي جز خشونت به بار نمي آورد. هيچ کس حق ندارد به صرف اينکه خود را حق و ديگران را باطل مي داند ،دست به خشونت بزند و در صدد نابودي مخالفان خود از طريق حذف فيزيکي بر آيد.

    عبدالکريم سروش : فرهنگ شهادت،خشونت آفرين است ؛ اگر کشته شدن آسان شد ، کشتن هم آسان ميشود.

    علي حصوري ، روزنامه جامعه سالم : پس از گذشت بيست سال،عدم کارايي حکومت ديني بر همگان روشن شده است.

    ايران فردا : انزوا و عقب ماندگي ثمره دو دهه انقلاب است.

    نشريه جامعه سالم شماره ?? : ديگر انقلابي نيست تا ضد انقلابي باقي مانده باشد.

    نشريه جامعه سالم شماره ?8 : در زمان شاه ما قوانين مترقي تر از الان داشتيم .

    معين فر ، اجلاس دفتر تحکيم وحدت در آبان ماه ??: در خصوص سرنوشت انقلاب ما چاه کنديم به آب برسيم به فاضلاب رسيديم .

    خاتمي 16 آذر 83 ، دانشگاه تهران : از درون اردوگاه اصلاحات صداي دشمن به گوش مي رسد !

    هاشم آقاجري 87/11/29 در منزل عبدالله نوري و با حضور جمعي از اصلاح‌طلبان : در حكومت ما از هيچ فقيهي حكمي پيرامون مسايل اخلاقي و كرامت انساني نديديم و تمامي موارد در جهت خرد كردن انسانيت و سلطه‌پذيري بوده است. آغاجري در اين سخنان كه با عنوان «اخلاق سلطه و اخلاقي رهايي» ايراد مي‌شد، تقليد را به برده‌داري تشبيه كرد وافزود: همچنين هيچ كس برده‌داري را حرام نكرده است در صورتي كه برده‌داري و برده‌پذيري در تضاد با اخلاق است.نمي‌توان هم وظيفه‌گرا بود و هم به هر قيمتي كه شده نظام را حفظ كرد زيرا ممكن است ما در حفظ نظام، متوسل به زور و استبداد و سلطه شويم و اين در تضاد آشكار با اخلاق است.
    در اين جلسه انصاري راد، ابراهيمي ، جماعتي، ابراهيم يزدي، عطريانفر ، سعيد ليلاز، اعظم طالقاني ، مرتضي مبلغ ، صفري و چند تن از اعضاي نهضت آزادي حضور داشتند.

    صفحه 409 كتاب مباني نظري توسعه چهارم كه توسط دولت خاتمي نگارش شده بود : تمايز 2 نهاد ديني و سياسي بايد از هم بازشناخته شود.

    محمد رضا خاتمي در مشهد در تبليغات دوره هشتم انتخابات : هرکس پيام دوم خرداد را درک نکرده است، بايد کنار برود . هرکس که با اصلاحات نيست، نابود شود.

    محمد خاتمي 3/2/75 روزنامه سلام : توسعه به طوري كه امروز مورد نظر است، امري غربي است و داراي مفهومي‌است كه مردمان آن سامان از اين كلمه اراده مي‌كنند و اگر مراد از توسعه، همين باشد، چارهاي نيست جز اين كه خوستاران آن به تمدن جديد متمدن شوند. يعني توسعه به معناي امروزش ميوه و يا شاخ و برگ درخت تمدن جديد است، اگر آن تمدن آمده توسعه هم خواهد آمد و به اين معنا سخن كساني كه مي‌گويند ابتدا بايد «خرد» غربي را پذيرفت تا توسعه بيايد، سخن بيراهي نيست و اين سخن را كامل كنم كه علا‌وه بر خرد و بينش غربي بايد منش غربي متناسب با اين بينش را نيز پذيرفت.

    محمد خاتمي 3/2/75 روزنامه سلام : امروز به جرات مي‌توان گفت در زندگي قومي‌كه عزم تعالي و پويايي كرده است هيچ تحول كارساز پديد نخواهد آمد، مگر آن كه از متن تمدن غرب بگذرد و شرط دگرگوني اساسي، آشنايي با تمدن غرب و لمس روح آن يعني «تجدد» است. كساني كه با اين روح آشنا نيستند هرگز به پديد آوردن دگرگوني سودمند در زندگي خود توانا نيستند. باري! شرط تحول اساسي گذر از تمدن غربي است و مراد از آشنايي با مباني تفكر و تمدن جديد است كه در پس مظاهر آن نهفته است و سوگمندانه اقوامي‌نظير ما هنوز از آن محروم هستيم!

    محمد خاتمي آريا 28/6/78 :

    شما براي‌ اين‌كه‌ بتوانيد پيشرفت‌ بكنيد، راهي‌ جز راه‌ غرب‌ نداريد و راه‌ غرب‌ يعني‌ پذيرش‌ خرد غربي .

    محمد خاتمي لوموند 24/9/1998 : آمريكا و آمريكايي‌ها برايم فوقالعاده جالبند !

    محمد خاتمي در اولين سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران : اگر دين هم در برابر آزادي قرار بگيرد اين دين است كه بايد محدود شود نه آزادي !

    محمد خاتمي كيهان، 12/6/87، ص2، يادداشت روز : در ديدار با زنان حزب مشاركت در بررسي «جايگاه زن در قرآن : اين سخن عبدالكريم سروش و مجتهد شبستري كه وحي الهام بر پيامبر بوده و ماهيت قرآن بر ما آشكار نيست و نمي‌توان به آن استناد كرد درست است... ! در حال حاضر مطالب قرآن با برخي دريافت‌هاي بشري سازگار نيست؛ چرا كه احكام آن متناسب با زندگي قبيله‌اي است و اگر بپذيريم احكام كتاب آسماني مسلمانان قطعي و جاودانه است، بايد بگوييم كه زندگي مورد نظر اسلام زندگي قبيله‌اي است! در زمان حاضر بنابر ادله‌اي كه ذكر كرده، قرآن كريم براي ما قابل استناد نيست.

    محمد خاتمي صبح امروز،21/9/78 : معتقدم كه دين براي آن كه بماند نبايد آن را محصور در يك برداشت خاصي كرد. طبع بشر چنين است كه اگر دين يا هر نهاد ديگري را وافي به مقصود نيافت يا آن را كنار گذارد و يا برداشت تازه از آن خواهد داشت و اين امري است كه در تاريخ رخ داده و باز هم رخ خواهد داد.

    روزنامه صبح امروز متعلق به حجاريان (12/8/78، ص8) : از ضرورت آزادي جنسي، مثل هم جنس بازي سخن به ميان آورده، نوشته است : دامنه تساهل، امور جنسي و هم جنس بازي را نيز فرا مي‌گيرد، اين امور مردود است ولي نبايد ممنوع باشد .

    محمد خاتمي كيهان 23/11/79 : شعار جاويدان انقلاب اسلامي همان خواست تاريخي ملت يعني استقلال، آزادي، پيشرفت است.

    دروغ بزرگ محمد خاتمي آفتاب يزد، 25/11/79 : و امام به عنوان مرجع ديني خواستار تحقق سه خواست تاريخي ملت ايران يعني استقلال،‌ آزادي و پيشرفت شد.

    محمد خاتمي مجلس پنجم : سروش ملا صدراي زمان است. آيندگان به عظمت وي پي خواهند برد!

    سروش روزنامه نشاط، خرداد 78 : حكومت ديني جلوي رشد علمي را مي‌گيرد. درنظام لاييك تركيه، روحيه علمجويي و حقيقت طلبي بهتر رشد كرده است، زيرا آن‌جا ارزش‌هاي ديني را با علم مخلوط نكرده است.

    عطريان فر، ويژه نامه اعتماد ملي،12/11/87، ص16 : آقاي خاتمي براي دور آينده مي‌خواهد از مدل تركيه بهره گيرد.

    محمد خاتمي جهان اسلام، 15/6/77 : جناب آقاي مهاجراني از ارزنده ترين چهره‌هاي انقلاب و كشور، خدمت گزار آزاده و انديشمند آيين و مردمند.

    محمد خاتمي ايران، 26/9/79 : برادرمان جناب آقاي مهاجراني از زمره مردان ديندار، انديشه ورز و انسان دوست هستند كه قطعا در هر كجا كه باشند منشا خير و بركت خواهند بود.

    بخشي از نامه معروف به جام زهر خطاب به رهبري از سوي نمايندگان مجلس ششم - حيات نو، به نقل از كتاب وسوسه شيطاني : شايد در صفحات تاريخ پرفراز و نشيب معاصر ايران هيچ زماني را به حساسيت امروز نتوان يافت، تنها با تسامح مي‌توان وضعيت ايران را در زمان اشغال در جنگ جهاني دوم و يا پيش از پذيرش قطعنامه 598 با وضع كنوني قابل مقايسه دانست كه در اولي با قطع هرگونه اميد در داخل،‌ عامل خارجي سرنوشت كشور را رقم زد و در برههِ دوم، دور انديشي و اراده و تدبير حضرت امام خميني و اتكاي به مردم كشور را نجات داد؛ اما شايد دوره كنوني از اين لحاظ بي مانند باشد كه شكاف‌هاي سياسي و اجتماعي با تهديد خارجي و برنامه آشكار دولت ايالا‌ت متحده آمريكا به عنوان قدرتي كه در برابر خود مانعي نمي‌بيند، براي تغيير نقشه ژئوپولتيك منطقه هم‌زمان شده و نظام ناچار به كنش و واكنش در برابر اين برنامه است...

    + .... 

    عزت الله سحابي، روزنامه عصر آزادگان، 16/10/78 : آدم­ها و حتي معصومين(ع) خود به خود بدون نظارت مردم و به طور اصولي در معرض انحراف هستند.

    عزت الله سحابي،روزنامه فتح، 5/10/78 : طيف ملي- مذهبي براي افراد مقام مقدس قائل نيست، تنها خداوند مقدس است، حتي پيامبر(ص) و امام علي(ع) هم خود را از انتقاد و نقد مصون نمي­دانستند.

    روزنامه خرداد، 22/8/78، ص6: قرآن بالصراحه يهود را به تورات ارجاع مي­دهد و از مراجعه آنها به پيامبر انتقاد مي­کند و تورات را هدايت و نور معرفي مي­نمايد، عيسي و انجيل را تأييد مي­کند و انتظار پيامبر هم از يهود و مسيح عمل به تورات و انجيل بوده است نه قرآن.

    روزنامه خرداد، 30/8/78، ص6: قرآن عقيده انحصاري بودن يک آئين خاص را مورد نقد قرار مي­دهد و بر امکان رستگاري پيروان اديان مختلف تأکيد مي­کند. معيار رستگاري از نظر قرآن عام و برون آييني است و آن ملاک­هاي معنوي و اخلاقي­اند که مي­تواند به صورت جهاني و در همه اديان يافت شود.

    روزنامه خرداد، 20/ 8/78، ص6: پيامبر(ص) از اهل کتاب توقع نداشت و نمي­خواست که اسلام بياورند؛ «قل يا اهل الکتاب لستم علي شيءٍ حتي تقيموا التوراه و الانجيل» (مائده/68) از آنها اقامه کتاب آسماني خودشان را مي­طلبيد.

    عمادالدين باقي، روزنامه خرداد، 19/8/78،ص6: آيات قرآن صريحاً اصل «عيسي به دين خود، موسي به دين خود» را تأييد مي­کند و هرگز اهل کتاب يا حتي کافران و مشرکان را طرد نمي­کند.

    ح.م. تبريز، روزنامه صبح امروز، خرداد 78: صحت قصه حضرت يوسف در قرآن کريم از محالات است.

    محمد تقي فاضل ميبدي، روزنامه نشاط، ارديبهشت 78: جهاد در جايي معنا دارد که مجاهد مطمئن باشد، پيروز مي­شود وگرنه چنين جهادي بي­معناست، بر اين مبنا حسين (ع) براي پيروزي و تشکيل حکومت دست به جهاد زد.

    محمد سعيد حنايي کاشاني، ماهنامه کيان، فروردين 78: تراژدي حسين بن علي(ع) مشابه تراژدي­هاي آنتيگونه، تامس مور و جان پروکتور است.

    غلامرضا سالار بهزادي، روزنامه صبح امروز، 23/8/78 : تفکر شيعه گري موجب انحطاط مملکت ما و مانعي براي دموکراسي است. اي کاش سوابق حاکميت هاي مردمي صدر اسلام، مورد توجه قرار مي­گرفت.

    عزت الله سحابي، روزنامه خرداد، 6/8/78 : به گفته امام علي(ع) هر شيوه حکومتي که مردم بر آن تفاهم کنند، همان مورد رضاي خداوند است و تفاهم ديني و غير ديني معنا ندارد.

    باقر پرهام، هفته نامه راه نو، 3/5/ 77 : دوران مدرن دوران حکومت و رهبري عقل است و دين بايد به عرصه زندگي خصوصي باز گردد. رهبري ائمه و پيامبر هم به خاطر آن بود که هنوز مردم آن زمان عقل را مرجع استناد خود قرار نداده بودند.

    جعفر آبادي، هفته نامه آبان، 24/11/77 : ولايت آسماني دليل شرعي ندارد و در صورت وجود دليل هم امکان وقوعي ندارد، چون تشخيص مصداق آن ممکن نيست علم غيب هم نداريم، در نتيجه چاره­اي جز مراجعه به آراي عمومي نيست.

    محسن کديور، ماهنامه کيان، بهمن 77 : ائمه (ع) از دو ويژگي علم غيب و عصمت، برخوردار بودند، اما فقيه هيچ کدام از اين دو را ندارد، لذا وجوب تبعيت ندارد و جامعه هم راهي جز رجوع به عقل جمعي ندارد. هيچ الگويي در زمان غيبت براي اداره جامعه در دست نداريم.

    محسن کديور، روزنامه خرداد، 18/9/77 : دين حکومت ندارد هيچ روشي را براي نحوه حکومت پيشنهاد نداده است؛ نحوه حکومت را مردم تعيين مي­کنند، چون اصل حکومت يک امر عقلاني است، نه ديني.

    محمد مهدي فولادوند، روزنامه صبح امروز، 19/10/78 : عمر نوح پيامبر 60 الي70 سال بوده و 950 سال، عمر خاندان نوح بوده است، نه شخص نوح، واقعاً بعيد است يک شخص نهصد و پنجاه سال عمر کند.

    محمد مجتهد شبستري ماهنامه زنان، آبان 78 : آنچه پيامبر از طريق کتاب و سنت پياده نمود و احکامي که بيان کرد، اقدامات ممکنه و مقدور آن زمان بود، ما هم مطابق زمان خود، بايد اقدام کنيم.

    هفته نامه پيام هاجر، 16/1/79،ش310،ص6: يکي از معضلات ما شيعيان، نداشتن منابع موثق روايي است، لذا هر کسي در هر موقعيتي با ذکر روايات و احاديثي که به معصومين نسبت داده مي­شود، جوانان پاکدل و شيفته مذهب را فريب داده و مرکز اقتدار مافيايي خود را حفظ مي­کند.

    روزنامه خرداد، 2/9/78،ص6: اصل آزادي در انتخابات دين يا بي ديني از اصول مسلم حقوق انساني است و قرآن نيز اين اصل را به عنوان يک حق انساني به رسميت شناخته و مي­فرمايد:«لا اکراه في الدين».

    محمد مجتهد شبستري، ماهنامه کيان، بهمن 77: در مسائل حکومت و سياست فعل و قول معصوم حجت نيست. زيرا اين قبيل احکام تاريخي و زماني­اند. آنچه در صدر اسلام بوده بايد با قوانين امروز حقوق بشر سنجيده شود. ممکن نيست پايه­هاي اصلي زندگي سياسي و اجتماعي انسان بر استنباط از متون ديني مبتني شود.

    محسن کديور، ماهنامه کيان، بهمن 77: معصومين(ع) فقط در کليات و اصول اسوه­اند، نه در فروع و جزئيات.

    داريوش شايگان، ماهنامه کيان، بهمن 77: ايدئولوژي کردن دين مساوي انتحار معنوي دين است، حوزه دين از ساير حوزه­ها جداست و نبايد همتاي ديگر قالبهاي زندگي بشري قرار گيرد.

    احمد قابل، روزنامه صبح امروز، 24/7/78،ص6: پذيرش دين حق است نه تکليف؛ در نتيجه هر کس حق تبديل دين خود را هم خواهد داشت.

    حبيب الله پيمان، هفته نامه پيام هاجر، 23/9/78، ص6: فرآن قابل نقد عقلي و تجربي است و خود قرآن نيز در آيات بسياري دعوت به آن نموده است.

    فاطمه گوارايي هفته نامه پيام هاجر، 23/1/79 ش311، ص2: داستان تکاپوي آدم که جرأت کرد ميوه ممنوعه را برگيرد و زيستن زبونانه را نفي کند، دوباره و دوباره (با آمدن عاشورا) به تصوير کشيده شده است.

    عباسي سليماني، روزنامه خرداد، 7/7/78، ص6: هر گونه خشونت (قانوني و غير قانوني) از ساحت مقدس پيامبر به دور است.

    احمد نراقي، هفته نامه راه نو، 17/5/77،ش16، ص12: در قلمرو ايمان نيز تسامح هست؛ به اين معنا که ايمان ابراهيمي، ايمان دين گراي شکاک و ايمان ملحد دين گرا، هر سه با تفاوت مراتب بهره­اي از قدسيت دارند و هر سه دسته مؤمن­اند.

    مهرزاد بروجردي، ترجمه علي صديق زاده، ماهنامه کيان، مهر و آذر 78، ش49، ص40 به بعد: اسلام نيز چون مسيحيت در نهاد خود قابليت عرفي شدن و سکولاريزه شدن را دارد و چنين امري در حال وقوع است.

    محمد مجتهد شبستري، ماهنامه چشم انداز ايران، فروردين و ارديبهشت 79، ش4، ص68: وحي امري تجربي است، نه امري گزاره­اي. وحي يافتني است، پيامبر هم وحي را تجربه کرد و يافت، قرآن هم مي­گويد تو وحي را تلقي کردي و از مخاطبان خود نيز خواسته که وحي را تلقي کنند. اگر ديگران وحي را صرف گزاره­هاي قرآني بدانند، وحي بودن قرآن بر آنها معلوم نشده است.

    احمد الستي، روزنامه ايران، 19/9/77، ص12: موسي به دين خود عيسي به دين خود؛ فرهنگ يک ملت نظير يک لحاف چهل تکه است که از نقوش متفاوت تشکيل شده و به جاي تعارض با هم کنار آمده و به تفاهم رسيده­اند.

    مرضيه آذرافزا، هفته نامه پيام هاجر، 13/7/78، ش286، ص8: اينکه پيامبر را ابوالقاسم لقب داده­اند نه ابو فاطمه حاکي از غلبه فرهنگ جاهلي مردسالاري است.

    + .... 

    مقصود فراستخواه، هفته نامه توانا، 22/6/77،ش28، ص8: حقيقت ثابت نداريم؛ حتي در دست انبياء و معصومين هم حقيقت ثابتي نبوده که بتوانند آنرا براي همه ازمنه و امکنه ديکته کنند.

    احمد نراقي، هفته نامه آبان، 11/10/77، ش59، ص4: وحي براي نسلهاي بعد از زمان خود، قابل فهم نيست، چون کدهاي مشترک زباني به مرور زمان از بين مي­رود به علاوه ذات وحي زباني، ناقص است، چونت بالاجبار يک امر آسماني بايد در قالب الفاظ زميني قرار گيرد و اين خود محدوديت آفرين است.

    جواد مقامي، آفتاب امروز، 24/1/79: سالهاي فراوان و بلکه قرنها اين بزرگداشت (قيام عاشورا) حاصلي جز تأثر، حزن و اشک آوري نداشته.

    همشهري، 17/12/78: نوحه خواني­هايي که متأسفانه الان در جامعه ما به شدت رواج دارد... اين بايد تعديل بشود و به جاي خودش بنشيند. تشويقهايي که در اين زمينه مي­شود، تشويقهايي که از ناحيه برخي روحانيون مي­شود، بايد به جاي خودش بنشيند.

    مدير آموزش و پرورش استان مازندران، کيهان اخبار ويژه، 10/3/79: ثواب کف و سوت زدن براي تقويت يکي از نخبگان جامعه کمتر از سينه زني و عزاداري براي امام حسين(ع) نيست.

    نشاط، 30/1/79: شيعيان براي استفاده خود به آن (عاشور) تأکيدفراوان ورزيدند و کوشيدند تا نور فروغ اين حادثه خاموش نشود... در روزگار حاضر هيچ يک از اين عوامل عاطفي ديگر به کار ما نمي­آيد.

    تقي رحماني، روزنامه فتح، 17/1/79،ص3: اگر امامان براي خود مشروعيت حکومت قائل بودند، چرا همواره از مردم براي حکومت کردن خود مشروعيت مي­طلبيدند؛ همچون بيعت امام علي(ع) و صلح امام حسن(ع) و دعوت اهل کوفه از امام حسين(ع) و قبول ولايتعهدي امام رضا(ع) با اصرار مأمون عباسي.

    نشاط 28/1/78: پدران و مادران ما، قرنها براي امام حسين گريستند که روزي که کشته شد، هر سنگي در هر نقطه اي از زمين برمي­داشتند، زير آن خون تازه مي­جوشيد! براي حسيني گريستند که گفته شده از هنگامي که او متولد شده جدّ و مادرش برايش مي­گريستند... براي حسيني گريسته­اند که ملائکه هم براي او گريستند...

    غلامرضا سالار بهزادي، روزنامه صبح امروز، 23/8/78،ص8: تفکر شيعه گري موجب انحطاط مملکت ما و مانعي براي دموکراسي است.

    فرهاد بهبهاني، زن، 10و9/9/77: حکم سنگسار زناکار هيچ مستند شرعي ندارد.

    فرهاد بهبهاني، آبان، ش 59، 10/7/78 : حکم «سابّ النبي و الائمه» قتل نيست بلکه بايد آن را تحمل کرده مقابل به مثل نکرد.

    مهرانگيز کار، کيان، ش45، بهمن77: احکام کيفري اسلام کارآيي ندارد و موجب رواج خشونت مي­گردد. مجازات­هاي سنگين بدني چون سنگسار، سياستهاي کيفري در حق زنان و غير مسلمانان، از آن جمله­اند.

    ابوالفضل موسويان، پيام هامون، ش26، ص6: حکم حرمت چاپ و فروش کتب ضاله در زمان حال بي­معناست.

    حسين باقرزاده، نشاط، 2/6/78: خشونت در هر شکل آن بايد از ايران محو شود و اعدام برجسته­ترين نوع خشونت قانوني است.

    بهاءالدين خرمشاهي، صبح امروز، 2/6/78، ص7: کافر و بي دين هم خودي است. قرآن هم فرمود«لکم دينکم و لي دين» بني آدم اعضاي يکديگرند.

    فرامرز شکوري، آبان، 7/6/77،ش40: اراده مردم همان اراده خداست و انتخاب مردم هم همان انتخاب خداست، لذا دموکراسي غربي با دين سازگار است.

    روزنامه فتح، 25/1/79: روزنامه فتح از قول امام حسين(ع): تنها اصلاح دين! پيامبر(ص) را خواستم.

    عمادالدين باقي، جمهوري اسلامي، 13/2/79: معتقدم اعدام و قصاص جزء ضروريات دين نيست.

    بهروز افخمي،کيهان، 2/8/79: هنرمند اصيل هم به نحوي به فضاي زنده و البته آميخته به ابتذال نياز دارد و در يک فضاي پاکيزه شده و تحت سانسور از دل و دماغ مي­افتد.

    هنري پرکت ، مسئول سابق امور ايران در وزارت خارجه آمريکا ، ماهنامه صبح ، ش 91 ، فروردين 78 : اگر موجي که در مطبوعات اصلاح طلب ايران با تز امکان ارتباط با آمريکا شروع شده و حالا به ترديد در اساسي ترين وجوه انقلاب اسلامي مشغول است . بتواند از حريم روحانيت عبور کند و از آن طريق ولايت فقيه را بر کشتي ترديد سوار کند . بار سنگيني از دوش آمريکا بر داشته خواهد شد .

    اعترافات موسوي در بازجويي به علت قتل هاي زنجيره اي : تحليل ما از اوضاع جارى روز اين بود که آقاى خامنه‏اى غير از امام است و آقاى خاتمى هم به دليل اين که 20 ميليون راى آورده و بيست ميليون پشتيبان دارد ، قدرتش بيشتر از بنى‏صدر است و ما اين قتل‏ها را مرتکب مى‏شويم و به گردن آقاى خامنه‏اى مى‏اندازيم و جنگ بين اين دو منجر به شکست آقاى خامنه‏اى در مقابل خاتمى خواهد شد .

    سخنراني روح الله حسينيان در جمع طلاب مدرسه حقاني : فلانى ببين ، آقاى خامنه‏اى غير از امام است و آقاى خاتمى بيست ميليون نفر پشت سر دارد ، آقاى خامنه‏اى 8 ميليون رأى آورد و اگر درگيرى به وجود بيايد ، شما مطمئن باشيد که آقاى خامنه‏اى پيروز نخواهد شد.

    ماهنامه گزارش – ش 129 – آذر ماه 80 – ص 7 : تا برخي از بزرگان يزدي از جمله استاندار سابق ، آقاي مفيد ، آقاي دعايي و ... به هم برسند و خطوط هواپيمايي و قطار و يکسري امکانات اقتصادي را انشاالله بدون رانت يا خريد و فروش واگن يا معافيت ها و ... در اختيار بگيرند و يک شرکت نيمه خصوصي ايجاد و به نفع مردم يزد و سهام داران يزدي سود آوري کنند .

    مسعود روغني زنجاني ، تئورسين اقتصادي دوران آقاي هاشمي ، شماره 5 ص 152 : ما با ديدن هاشمي ( عالي نسب ) به ياد انگلس مي افتاديم . انگلس هم يک سرمايه دار بود اما به کارل مارکس کمک مي کرد .

    بهزاد نبوي ، نايب رييس مجلس ششم : تمام کساني که با حمله امريکا به هر نقطه جهان مخالفند، در صورت رخداد آن از هر کاري عاجزند. در واقع هيچ عقل سليمي حکم نمي کند که يک کشور جهان سومي حتي اگر همه ملت پشتيبان حکومتش باشد و آن ملت مسلح هم باشد، به جنگ با امريکا برود. اين سخنان را که مي گويم، شايد جبهه بگيرند که فلاني از امريکا مي ترسد، بله به خاطر کشورم از امريکاي تا بن داندان مسلح مي ترسم. کيست که از امريکاي تا بن دندان مسلح در عراق که خودش را چنين نشان داد، نترسد.

    محمدرضا خاتمي : امام را هم مي شود، نقد کرد.

    سعيد حجاريان ، روزنامه صبح امروز : همجنس‌بازي در كشور ما بايد آزاد باشد. از جهت حقوقي نبايد ممنوع باشد گرچه از نظر اخلاقي زشت است.

    سيد محمد خاتمي در دانشگاه تهران در سالگرد دوم خرداد : اگر دين در برابر آزادي قرار بگيرد، اين دين است كه بايد محدود شود نه آزادي.

    خاتمي ، جلسه شاخه زنان جبهه مشاركت : قرآن داراي يك فرهنگ قبيله‌اي است و دكتر سروش و مجتهد شبستري درست مي‌گويند قرآن امروز قابل انتقاد است.

    + .... 
    «رابطه انسان و دين و يا به عبارت بهتر انسان و خدا يکي از رابطه‌هاي تعارض آميزي بوده است که در تاريخ بشر خود را به شکل‌هاي مختلف نشان داده است. در اکثر دوره‌هاي تاريخ بشر آنگاه که خدا اثبات مي‌شده است. انسان نفي مي‌گرديده است... تکيه بر آزادي انديشه، اصالت دادن به اين امر است که ارزش هر انساني نه به تقليد، نه به طاعت و نه به تن دادن به يک آمريت فکري و ديني محض است بلکه به‌طور اساسي و ريشه‌اي ارزش هر انساني به تفکر ذاتي و مستقل است. متاسفانه در بسياري از جوامع اسلامي، حربه‌هاي گوناگون حتي دينداران را نيز به دليل تفاوت قرائت ديني به محکمه مي‌برند و محکوم مي‌کنند.»

    آقاي کديور در دانشکده فني دانشگاه تهران در سال 79 طي سلسله مباحثي تحت عنوان «پژوهش‌هاي قرآني» ايراد کرد: «... يک زماني مردم مي‌گفتند چون عيسي (ع) اين سخن را گفته پس درست است اما امروز عيسي که سهل است خود خدا هم اگر حرفي بزند و آن حرف با عقل مردم منطبق نباشد نخواهد پذيرفت. امروز خدا در جامعه هيچ کاره است. همه کاره مردمند.»

    عبدالکريم سروش، ماهنامه کيان، بهمن 77: ولايت، منحصر در شخص نبي اکرم است و با رفتن او ولايت نيز خاتمه مي­يابد؛ او خاتم نبوت و خاتم ولايت بود، ولايت پيامبر تعد از او به کسي منتقل نشده است.

    عبدالکريم سروش، هفته نامه مبين، 3/7/78 : حق اطاعت شدن، زاييده و مشروط به پذيرش مطيع است و الا براي کسي حق طاعتي نيست .

    عبدالکريم سروش، هفته نامه آبان، 29/3/78،ش80، ص63: تفکر ديني با استخدام طبيعت منافات دارد يا حداقل خنثي است .

    عبدالکريم سروش، روزنامه صبح امروز، 9/3/78 : حقيقت دين همان تجربه فردي ديني است که در مورد پيامبران «تلقي وحي» نام گرفته و دين هيچ ارتباطي به امور اجتماعي و سياسي و حکومتي ندارد، هر کسي همان قدر ديندار است که به اين تجربه فردي رسيده باشد.

    عبدالکريم سروش، ماهنامه کيان، مهر و آذر 78 : کار اساسي پيامبر آن بود که اعراب را دچار بحران هويت نمود و آنها را هويت نو بخشيد، امروز نيز تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هويت نموده و دين توان رويارويي با تمدن غربي را ندارد. تنها منجي، عقلانيت مستقل است.

    عبدالکريم سروش، ماهنامه کيان، فروردين 78: ارتداد حق طبيعي هر انساني است و اديان همگي برحق­اند.

    عبدالکريم سروش، روزنامه صبح امروز، 16/6/78 : هيچ ديني عقلا نمي­تواند مردم را از انتخاب دين ديگر منع کند، چون خود آن دين زاييده انتخاب بوده همچنانکه هيچ نماينده­اي نمي­تواند به مردم بگويد: بعد از انتخاب من حق انتخاب کس ديگر را نداريد.

    عبدالکريم سروش، روزنامه صبح امروز، 16/6/78 : در تعارض تکاليف ديني و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است؛ متأسفانه فقهاي ما اطلاعات برون ديني ندارند و متوجه اين نکات نيستند.

    عبدالکريم سروش، ماهنامه زنان، دي ماه 78، ش59 : ارزش­هاي ديني دائما در تغييرند، اگر روزي فاطمه (س) مي­گفت، بهترين زنان کسي است که نامحرم او را نبيند، امروز کسي نمي­تواند اين را بپذيرد. اگر آن روز سعادت دختر اين بود که در خانه پدر حيض نبيند، ولي امروز اين امر خلاف سعادت است و شوهر دادن دختر نه ساله خلاف ارزش است، اينها همه داد مي­زند که اين کلمات مقطعي و مخصوص جامعه­اي خاص بوده است.

    عبدالکريم سروش، روزنامه نشاط، 12/3/78 : فرهنگ شهادت خشونت آفرين است، اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان مي­شود .

    عبدالکريم سروش، زنان، ش59، دي ماه 78: به نظر من گفتار فاطمه که بهترين زنان کساني­اند که «لايرين احداً و لايراهنّ» (و) رفتار او (فاطمه) در پنهان شدن از مقابل فرد نابينا نمي­تواند الگوي رفتاري زنان ما باشد.

    عبدالکريم سروش، کيان، ش52: در تاريخ جديد خدائي که مؤمنان کشف مي­کنند ممکن است با خدائي که گذشتگان کشف و تجربه مي­کردند متفاوت باشد.

    روزنامه صبح امروز،18/2/78 : تأکيد بر جنبه عطفي عاشورا کافي است و انقلاب حسين ديگر در معرض فراموشي نيست، از اين پس بايد جنبه عقلائي آن پرداخت.

    + .... 

    اکبر گنجي، صبح امروز، 23/2/78: پيامبر در بدر و حنين و ... شمشير زد ... اما آيا جنگهاي جبهه حق عليه باطل پيامدهاي ناخواسته يا آثار وضعيه به دنبال ندارد؟... خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت ميوه­هايي جز خشونت به بار نمي­آورد. هيچ کس حق ندارد به صرف اينکه خود را حق و ديگران را باطل مي­داند، دست به خشونت بزند و در صدد نابودي مخالفان خود از طريق حذف فيزيکي برآيد.

    اکبر گنجي، روزنامه صبح امروز، 26/2/78، ص2: آدم زميني نبايد در پاي ايدئولوژي­هاي ناکجا آبادي قرباني شود؛ ارزش او از ايدئولوژي بالاتر است. ما انسان کامل در بين غير معصومان نداريم و لذاست که قدرت مطلق، فساد مطلق را به بار مي­آورد و جهنمي را روشن مي­کند که همگي در آن خواهند سوخت. پس بهترين راه نجات توزيع قدرت است.

    سعيد حجاريان، روزنامه ايران، 31/1/78،ص10: تفکر فقهي نمي­تواند فرهنگ عاشورا را بازسازي کند، فوقش فقه مي­تواند امر به معروف و نهي از منکر را واجب کند، ولي اين مسأله گنجايش مبارزه مسلحانه را ندارد؛ عرفان است که فرهنگ عاشورايي مي­سازد.

    حميدرضا جلائي پور، کيهان، 26/3/79: شهادت طلبي را مرحوم شريعتي به جامعه ياد داد و اين تفکر از پاي منابر شکل نگرفته است.

    سعيد حجاريان، روزنامه ايران، 31/1/78،ص10: تفکر فقهي نمي­تواند فرهنگ عاشورا را بازسازي کند، فوقش فقه مي­تواند امر به معروف و نهي از منکر را واجب کند، ولي اين مسأله گنجايش مبارزه مسلحانه را ندارد؛ عرفان است که فرهنگ عاشورايي مي­سازد.

    رامين جهانبگلو كتاب نيمه پنهان جلد30 : « دموكراسي يعني ابطال پذيري دائم هر چيز. اگر دموكراسي با حقيقت همراه شود، خود را نقض مي كند. » «مذهب و دين مي تواند مدرن شود، همچنان كه كاتوليك ها مدرن شدند.آنها، پاپ را آكواريوم از اين طرف مي برند و اين يعني مدرن شدن كاتوليك ها.»

    رامين جهانبگلو ، روزنامه عصر آزادگان 3/8/78 : « روحاني هم مي تواند روشنفكر باشد، اما بايستي ديد كه بينش خداشناختي و انديشه روشنفكري او تا چه حد مانع يكديگر مي شوند و با هم اصطكاك پيدا مي كنند. مشكل اصلي آن است كه يك روشنفكر مدام در پي جستجوي حقيقت است. اين در حالي است كه روشنفكر، حقيقت مطلقي را براي هميشه نمي پذيرد. بلكه درست در مقابل آن بينش قرار مي گيرد. از اين جهت بهتر است يك روحاني روشنفكر بخشي از اعتقادهاي خود را براي برجسته كردن بخش ها ديگر كنا ربگذارد.»

    محمد بسته نگار، هفته نامه پيام هاجر، 23/1/79 : با اينکه پيامبر مقام عصمت دارد، مع ذلک در قرآن اطاعت از پيامبر در معروف و نيک واجب است نه اطاعت مطلق (ولايعصينک في معروف ...). مسائل اجتماعي بايد با شور و مشورت و بدون استبداد رأي انجام گيرد. از گفتار امام علي هم برمي­آيد که نظر مردم و قبول آنها در صحت ولايت مؤثر است.

    ابراهيم يزدي، هفته نامه پيام هاجر، فروردين 77 : جامعه ولايي انحصارگر و مستبد است و ارزشي براي توده­ها قائل نيست

    محمد مجتهد شبستري، هفته نامه آبان، 28/1/79 : از آيه «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول ...» هيچ حق حاکميتي براي پيامبر و غيره فهميده نمي­شود، بلکه اين آيات مي­خواهد بگويد، حالا که ايمان آورده­ايد و پيامبر را حاکم خود قرار داده­ايد، در اين چارچوب از حاکم خود پيروي کنيد، چنانچه عقلا هر قومي بايد از حاکم خود پيروي کنند و الا امر حکومت دچار اخلال مي­شود.

    محمد مجتهد شبستري، هفته نامه آبان، 28/1/79 : نظريه حکومت اختصاصي تفويض شده از طرف خداوند به انبياء دليل قابل دفاع ندارد، نمي­شود خدا انسان را آزاد آفريده و حاکم بر سرنوشت خود کرده باشد و از سوي ديگر به عده­اي حق حاکميت بر اين انسانها را بدهد، اين دو مسأله با هم ناهماهنگ­اند، انسان مختار است.

    روزنامه خرداد، 8/10/77 : قرآن، تعيين حاکم و تأسيس حکومت را به مردم سپرده است و هر جا سخن از قدرت سياسي به ميان آورده آن را به جمع و جامعه اسناد مي­دهد و حتي اجراي قدرت و اعمال آن را نيز وظيفه مردم مي­داند.

    محمد کاظم محمدي اصفهاني، روزنامه ايران، 24/4/79: مردم حق دارند همه مسؤولين را به سؤال کشيده و از آنها انتقاد کنند حتي اگر آن مسؤول، پيامبر و امام معصوم باشد، بلکه به خود خدا هم مي­توان اعتراض کرد و او را فتنه گر ناميد.

    تقي رحماني، روزنامه فتح، 17/1/79 : چرا بايد جريان سقيفه را تبديل به يک کينه تاريخي کنيم؟ سؤال اينست که اگر طراحان سقيفه گناهکارند، پس تمام فرق اسلامي به جز شيعيان گناهکار و فريب خورده­اند و اگر اين طور است، چرا آيه­الله بروجردي پذيرفتند که شيعه نيز در کنار چهار مذهب ديگر اهل تسنن قرار گيرد. اين تعصب غير معقول است که طراحان سقيفه را الي الابد گناهکار بدانيم.

    دو هفته نامه ايران فردا، 8/10/78 : علي(ع) حکومت و ولايت را يک امر مردمي و امانتي از سوي مردم حکومت شونده تلقي مي­کند، نه از طرف خدا؛ در ختم جنگ صفين و آتش بس هم، تسليم رأي عمومي شد.

    روزنامه خرداد، 8/10/77 : قرآن، تعيين حاکم و تأسيس حکومت را به مردم سپرده است و هر جا سخن از قدرت سياسي به ميان آورده آن را به جمع و جامعه اسناد مي­دهد و حتي اجراي قدرت و اعمال آن را نيز وظيفه مردم مي­داند.

    هفته نامه آبان، 19/10/77 : حضرت علي(ع) مشروعيت خود را به رأي و انتخاب مردم مي­داند و در قبال معاويه به مشروعيت مدني خود استناد و مباهات مي­نمود.

    + .... 

    به نام خدا

    بخش كوچكي از نظريه ها و گفته هاي تئوريسين هاي مطرح اصلاحات :

    سيد محمد خاتمي، همبستگي، 16/8/79 ص2، مصاحبه با شبكه ان اچ كي : اگر اين حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصيت زن شود، قطعاً مضر است ... مشکل اين نيست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل اينست که زنان بتوانند در عرصه­هاي مختلف حضور داشته باشند.

    عطاءالله مهاجراني، روزنامه آريا، 18/9/78،ص2: وقتي پيامبر اولوالعزمي چون ابراهيم در مورد معاد اين چنين شک مي­کند که به خدا مي­گويد: «به من نشان بده» چطور جوانان ما مجاز نباشند، در مورد همه مسائل سؤال کنند؟

    عطاءالله مهاجراني، آريا، 16/1/79: نظريه غيرت ديني ويران کننده انديشه و فرهنگ و تمدن است.

    مهاجراني، نشاط، 1/6/78: رقص را نبايد همواره ناپسند دانست.

    محمد رضا خاتمي، جمهوري اسلامي، 8/6/79: مبناي مشروعيت هر کاري رأي مردم است و قرائتي از اسلام در جمهوري اسلامي پذيرفته شده که همه چيز را بر اساس رأي مردم مي­داند.

    ابراهيم اصغر زاده، آفتاب امروز، 2/6/78: اگر مجوز راهپيمايي به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشکال ندارد، حتي عليه خدا...

    ابراهيم اصغر زاده، کيهان، 6/2/77 : حتي عليه خدا هم مي­توان تظاهرات کرد.

    بهزاد نبوي، جمهوري اسلامي، 13/2/79: خواستم سخنانم را مثل سوره توبه بدون بسم­الله شروع کرده باشم.

    سالار بهزادي، روزنامه صبح امروز 23/8/78 : سيره حضرت علي(ع) و ساير فرق مذهبي صدر اسلام، دموکراسي در انتخاب رهبري و عدم تعيين رهبر براي مردم بوده است.

    عليرضا علوي تبار، يالثارات، 4/3/79: جامعه ايران فاز سنتي خود را پشت سر گذاشته و مي­خواهد مدرن و صنعتي شود. اما در اين جامعه هنوز خدا نمرده است. بنابراين ما چگونه مي­توانيم به اين وضعيت چيره شويم.

    رجبعلي مزروعي، حريم، 23/11/78: حضرت علي مشروعيت خود را از مردم گرفته همانطور که معاويه مشروعيت خود را از مردم گرفته است.

    مزروعي، رسالت، 16/7/79: در نظام ما هيچ کس مقدس نيست.

    هاشم آغاجري ، بن‌بار گزارشگر روزنامه واشنگتن پست 14/5/79): وقت آن رسيده نهاد مذهبي از نهاد حکومتي جدا شود.
    گزارشگر آمريکايي سخنان ايشان را به عنوان صريح‌ترين لحن در ابراز اينگونه عقايد بر درخواست رفرم مي‌داند.

    اکبر گنجي در مصاحبه روزنامه تاگس اشپيگل آلمان (کيهان 24/1/79): دين يک قسمت از فرهنگ است، حرکت اصلاح طلبان ما عاقبت به جدايي دين از سياست خواهد انجاميد. در يک جامعه مدرن جدايي دين از سياست يک امر بديهي است. وقتي شما جامعه را مدرنيزه کنيد اين جدايي بالاخره پيش خواهد آمد. ايران در حال حاضر از فاز قبل از مدرن به فاز مدرن پيش مي‌رود.

    سخنراني آغاجري، مجتمع فرهنگسراني کوثر 10/2/81: «... نوينسدگان (نامه به امام حسين (ع)) مي‌گويند: اين حکومت (حکومت يزيد) بدون رضايت مردم است و لذا نامشروع است. اگر حسين (ع) هم در راس باشد ولي رضايت مردم در آن نباشد نامشروع است .
    آغاجري در همين سخنراني امام حسين (ع) را با سياوش در تاريخ ايرانيان مقايسه مي‌کند: «... سياوش در تاريخ ملي ما ايرانيان مظهر معصوميت و پاکي است و بعد از آمدن اسلام، حسين (ع) جاي سياوش مي‌نشيند و آيا ما اثري در مورد حسين (ع) مانند منظومه‌اي که فردوسي در باب سياوش سروده است داريم؟»

    سخنراني آغاجري، ساختمان مرکزي دفتر تحکيم، 25/1/81 : «امام علي (ع) با رفراندوم طبيعي قدرت را به دست گرفت. با اين همه از نظر شيعيان امام معصوم بود... منطقي که مي‌گويد رضايت خدا خارج از رضايت مردم است، مبناي استبداد است. و فلسفه سياسي اموي – يزيدي بر همين استوار است.» «... اينکه مارکس مي‌گويد دين افيون توده‌هاست، تنها بخشي از حقيقت است. من مي‌گويم در حکومت‌هاي ديني، نه تنها دين افيون توده‌هاست که افيون حکومت‌ها نيز هست.»