سلام هم بلاگي عزيز،با مطلبي به نام باغچه خاطره ها،به روزيم، دوست داشتيد يه سري بزنيد ،فکر کنم چاقاله هاش(يا شايدمچاغاله هاش) ارزش ديدن داشته باشه... نيومديد هم اشکالي نداره ،فقط خواستيم عرض سلامي کرده باشيم و بس...
سلام.
با مطلبي در مورد ابليسک و نمادها و نشانه هاي فراماسونري در کشورهاي اسلامي خصوصا ميهن اسلاميمان ايران به روزيم. اميدوارم در اين باب از نظرات ارزشمندتان بهره مند شويم. توضيح اينکه به دليل حجم بالاي مطالب و عکس ها، اين پست را در چند پست مختلف ارائه کرده ام براي استفاده از مطالب از پست اول با عنوان ابليسک (obelisk) ملاحظه بفرماييد.
زير سايه صاحب دل هاي منتظر سلامت و سربلند باشيد
ياعلي
ميدان انقلاب، تهران
سلام. نمي دانم. غم مولا را نمي فهمم...
بايد يک مرد بود تا فهميد...
نمي فهمم چگونه رنجي است که مرگ مولا را رغم مي زند اينگونه...
نمي دانم. نمي فهمم...
فقط مي فهمم دستهاي بسته ي همسر ، اگر پهلويم را نشکند و کبود نکند؛ قطعا نفسم را مي برد!
چه رسد به اينکه مولا و امامم دستهايش بسته باشد. آنوقت...
بايد مرد بود تا فهميد اين گره لحظه مرگ مولا را يا بي بي را ...
اين روزها پهلويم درد مي کند...
نفسم بالا نمي آيد...
بايد مرد بود تا فهميد همه دار و ندار کسي بودن يعني چه...
بايد مرد بود...